
الفبای سلطه تازه ترین مجموعه شعری بانو حمیرا نکهت دستگیر زاده، در هرات رونمایی و از سوی استادان زبان و ادبیات مورد نقد و بررسی قرار گرفت. این مجموعه شعری حدودا پانزده ساله که در قالب مضامین مختلف سروده شده است اکنون توسط انتشارات “آن” چاپ و انتشار یافته است. برخی نویسندگان و اهل قلم مضامین این مجموعه را واقعیتها و دردهایی میدانند که بانو دستگیرزاده در طی بیش از یک دهه شاید گاهی با لبخند، گاهی با درد دل و شاید وقتی هم با اشک آن را به قلم آورده است. احمد غنی خسروی رئیس پوهنحٔی ادبیات پوهنتون هرات میگوید: بانو نکهت دستگیرزاده این مجموعه را در طی نزدیک به دو دهه در قالب موضوعات آموزشی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با زبان شعر ترتیب و بیان کرده است. آقای خسروی که زبان شعر را برای انعکاس واقعیتهای اجتماعی به گونه واقعبینانه ابزار قوی میداند، میگوید: گردآورنده این اثر نیز توانسته به گونه بارز حق مطلب را اداکند. در کنار این محمد داوود منیر مسئول انجمن ادبی هرات نیز که وی را یک سراینده زبردست شعر معاصر کشور میداند میگوید: اشعار بانو دستگیرزاده حامل پیامهای سنگین با اندیشههای اجتماعی، دغدغههای زن امروز و دیروز، بیسامانیهای کشور و جامعه و درگیریها و خونریزیها میباشد که همه در میان اشعار و آثار وی مشهود است. آقای منیر همچنین بر این باور است که شعر آئینه واقعی برای انعکاس واقعیتهای جامعه است، وی نقش شعر را برای این منظور مهم و ارزنده می داند. در همین حال سید مسعود حسینی استاد دانشگاه در پوهنتون هرات نیز ابراز میدارد که شاعربانو دستگیرزاده، بسیار هنرمندانه توانسته است تا دردها و رنجهای مردم سرزمیناش را هرچند از راه دور، با استفاده از ابزار شعر بیان کند. به گفته آقای حسینی این شاعربانو توانسته است فارغ از نفوذ و سیر در گذشته و آینده در عصر خودش مانده و ناملایمتها و نابسامانیهای روزگارش را با شعر ثبت و برای آیندگان به یادگار بگذارد. حمیرا نکهت دستگیرزاده فرزند غلام دستگیر مجیدی در بیست و ششم ثور سال 1339 خورشیدی در کابل متولد شده است. وی مدرک لیسانساش را در سال 1361 خورشیدی از رشته اداره و دیپلوماسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل به دست آورده و رسالۀ دکترایش را به نام (ژانر های شعر فارسی از آغاز تا امروز) به پایه اکمال رسانیده است. بانو دستگیرزاده که از شاعران نامدار معاصر کشور است، مجموعههای مستقل شعری ذیل او تا هنوز اقبال چاپ یافته است: (شط آبی رهایی، غزل غریب غربت، به دور آتش و دریغ، آفتاب آواره، هیچ نتوان گفت در 50 سال، کوچههای روشن ماه، تلخ در آتش، ازسپیده لبریز، از پوست تا پوستر، پرواره های پندار و آخرین مجموعه “الفبای سلطه”). وی تا سال ۱۳۶۰ در وطن آباییاش زندگی داشت اما از آن پس با هجرت به اروپا، در همانجا مسکنگزین شده و روزگار میگذارند.