آیا هرات وارد بحران شده است ؟!

برنامه شهروشهروند (30) - ریاست شاروالی هرات - Herat Municipality ...

به قلم- سيد عبدالمنان قتالي

‎با این مقدمه که قبل از همه براي شاروال كنوني آرزوي ابقاء و توفيق خدمت گذاري بيشتر را دارم، میخواهم وارد بحثی شوم که در اين روز ها فضاء مجازي و حقيقي را فرا گرفته و آنهم خبر از تقرر شاروال جدید است که با توجه به اتفاقات چند روز اخیر، اين امر به احتمال قوي حتمي مينمايد.

‎از آنجايي كه مشکلات شهر و شهروندان از دیرباز یکی از دغدغه های ذهنی ام بوده و از سویی دیگر مدتیست در اين اداره مصروف وظيفه ميباشم و با مشكلات اين اداره نیز آشنا شده ام، بر خود لازم دانستم تا مطلبي را با دوستاني كه حوصله و دغدغه ای برای بهبود زندگی در شهر دارند، به اشتراك بگذارم.

‎ لازم به یادآوری میدانم که رشته تحصيلي ام مديريت است و تجربه کاری من نيز برابر به رشته ام بوده است و به احتمال زياد در سخن هاي تخنيكي و مهندسي پیرامون این بحث، نقص هایی در گفتارم رو نما خواهد شد. اميدوارم دوستان به کرم خود، قلم عفو گذاشته و كمك نمایند تا رفع نقصان گردد.

‎میخواهم برگردم به اول نوشتار که انتخاب عنوان فوق هر چند يك واقعيت انکار ناپذیر است ولي؛ هنوز به میزانی که قابل پیشگیری نباشد، نرسیده و با اهتمامات لازم قابل حل است ولي اگر این مهم به فراموشی سپرده شود، در سال هاي آينده نه تنها حل شدني نيست، بلكه فاجعه اي را به وجود مياورد که جبران مافات آن برای آیندگان ممکن و مقدور نخواهد بود.

شاروالي ها ادارات تصدي ميباشند كه ميبايست بوديجه مورد نياز سالانه شان را خودشان تامين نمايند.

‎مبرهن است که بر مباناي تصدي بودن، همه ساله در شاروالي هرات براي سال جديد بوديجه سازي ميشود، ولي اين بودیجه سازي مطابق يك برنامه منسجم، منضبط و بر گرفته از مشكلات حقيقي شهري نيست و مصرف این بودیجه به دلیل نابرابری با مشکلات عینی شهر، در حل معضلات شهري كمك محسوس و قابل ذكري را نمی نماید. گواه آن به ناکامی یاد کردن از دوره های کاری شاروال های اخیر هرات است.

‎اگر از کتمان کاری بگذریم، امروزه هرات در حال فرو رفتن در خندقي از فاضلاب و شلوغي روز افزون است، در صد تراكم جمعیت خيلي بيشتر از ميزان استاندارد آن پيش رفته و افزايش بيشتر آن معضلات عديده صحي، ترانسپورتي، مسكن سازي و ….  را به بار خواهد آورد هر چند هم اكنون هم با اين معضلات تا حدود ملموسی درگير هستيم.

دلايل بكار بردن واژه بحران:-

١-  نبود سيستم بروز و عدم پايبندي به همين سيستم قديمي و يا به قولي نيم بند

٢ – نداشتن نقشه توپوگرافي

٣- نداشتن پلان كانالازيسيون

٤-  نداشتن ماستر پلان

٥- نبود قوانين، مقررات و طرزالعمل هاي جامع در تمام بخش ها

٦- مستهلك شدن همه ماشين آلات و ابزار دست داشته منحيث سرمايه شاروالي

٧- انتخاب ها و انتصاب هاي بدون قواعد و عزل و نصب هاي زود هنگام.

٨- مشكل بزرگ سد معبر و بساطي ها.

٩-  دست اندازي مافياي اقتصادي و قدرت در امور يوميه شاروالي.

١٠-عدم مسوولیت پذیری شهروندان منحیث مالکین اصلی شهر.

كوشش ميكنم تا با تشريح عوامل بحران و مشكلات راه حل هايي نيز ارائه كنم

‎قبل از هر چيز و مهم ترين مسئله براي اين اداره و هر اداره ديگر مشخص شدن جايگاه حقوقي آنهاست، شاروالي هرات هر چند در قانون جايگاه حقوقي آن منحيث مالك شهر مشخص شده ولي در عمل هنوز اين مالكيت به آن سپرده نشده، بناء اعاده جايگاه حقوقي اين اداره منحيث مالك شهر جدا از هر بحثي اولين اقدام ضروري شمرده ميشود.

با تثبيت مالكيت شاروالي بر شهر براي آن كه بتوان شهر را از بحران و مشكلات فوق نجات داد.

 اولين گام براي اين اداره پلانيزه ساختن امورات يوميه آن است و در ابتدائي ترين پلان ضروري تهيه نقشه توپوگرافي شهر است تا مسير آب ها در سطح شهر مشخص شود. يعني هنگامي كه شما آب را از يك نقطه شهر رها ميكنيد، مسير حركت آب و ميل آن بدست آيد تا بر مبناي آن گام بعدي یعنی پلان كانالازيسيون طراحي گردد.

هر چند ‎در اين سال ها شاروالي هرات مصروف اعمار كانال هاي متعدد با مصرف بوديجه های هنگفت است كه از نظر بنده اين كار خطي است که بر روي آب کشیده می شود و در آينده نه چندان دور، به دليل عدم سنجش درست مسير آب و ميزان آب يا فاضلاب ( چون نقشه توپوگرافي شهري موجود نيست و پلان كانالازيسيون شهری تا حال ترتيب نشده) اكثر اين كانال ها يا بايد تخريب گردند و يا به حال خود بدون استفاده رها شوند که در هر دو حالت اعمار کنونی آنها عمليست بيهوده که به جزء از اتلاف وقت و مصرف بودیجه ره آوردی ندارد.

سرپرست شاروالی هرات: اداره شاروالی مصمم به اجرای درست و معیاری ...

در قدم بعدي با تكميل اين دو پلان، پلان سوم يعني ماستر پلان شهري بدست ترتيب قرار گيرد. ماستر پلان هاي اخير شهر هرات هيچ كمكي برای بهبود زندگی در اين شهر نمي كند. زیرا در آنها معضلات فوق و معضلات ديگري مثل گسترش شهر و فضاء سبز و غيره يا مد نظر گرفته نشده يا برابر به واقعیت ها و مطابق به نياز شهر سنجش نشده است.

 ⁃ پلان كانالازيسيون از اهميت به سزايی براي اين شهر بر خوردار است چرا كه بنا به علت هاي متعدد از جمله نبود امنيت، شهر به گونه ی عمودی رشد کرده و تراكم مسكن سازي سبب شده تا با فاصله هاي خيلي نزديك، چاهاي جذبي حفر گردند که اين عمل نه تنها باعث تخريب و آلوده شدن آب هاي زير زميني گردیده بلكه سببي شده كه در آينده نه چندان دور از اين شهر يك شوره خانه مجدد با سطح وسيع و يك زميني به شدت آسيب پذير بسازد.

 ⁃ پلان مسكن سازي و ارائه نقشه ساختماني و بر خورد با متخلفين ساختماني نياز به باز نگري جدي دارد که متاسفانه امروزه به علت نقص در پلان هاي فوق، نبود طرزالعمل هاي جامع، ناامني، فساد و عدم گسترش شهر سبب شده تا مردم اقدام به اعمار ساختمان هايي بزنند كه فضاء سبز، نور و پاركينگ در آنها درست سنجيده نشده و اين مسكن ها چيزي بیش از زندان هاي سمنتي تاريك برايم مردم ساكن در آنها نيست.

 ⁃ پلان فضاء سبز و گسترش آن نيز مشكلات عديده اي دارد و در قدم اول باز هم نقص خود پلان، دوم نبود بوديجه استملاكي براي گسترش آن است.

 ⁃ ‎پلان جمع آوري عوايد نيز از خلاء قانون و طرز العمل هاي جامع متضرر ميباشد.

در كنار پلانيزه ساختن امور براي بهبودي وضعيت رسيدگي به اين دو معضل ديگر نيز حتميست.

 ⁃ تنظيف شاروالي عملاً يك بخش مستهلك و از كار افتاده است. مسئولين فعلي اين مديريت و شاروالي هرات با صبوري و تحمل رنج هاي متعدد وظيفه كنوني را به انجام ميرسانند. عموم عراده جات اين اداره چندين سال قبل خريداري شده و اكنون ناکار آمد شده اند و تشكيل آن نيز كهنه بوده و ميبايست  بازنگري گردد. 

 ⁃ نظم و انضباط شهری؛ نبود شغل، کمبود درآمد، بالا بودن بهای مواد و مشکلات عدیده اقتصادی جز لاینفک زندگی باشنده گان این دیار گشته است؛ و وجود چرخی ها و بساط داران در سطح شهر منحیث یک واقعیت عینی این جامعه، غیر قابل انکار است.

اما نظم دهی بر موقعیت آنها ، وضع رهنمود بر کاسبی آنها و اجرای نظارت مستمر بر فعالیت آنها میتواند به شدت در نظم دهی و جلوگیری از ازدحام شهری موثر باشد.

بساطي ها و سد معبر ايجاد شده نظم شهري را به هم ريخته اكثر دوستان با پيشنهاد ساختن ماركت هايي براي اين قشر و جابجا كردن آنها در آن موافق اند ولي عملا اين پلان در چند مرحله به علت هاي متعدد به شكست مواجه شده است

يكي اينكه در بين اين قشر اشخاصي جابجا شده كه از موقعيت سود ميبرند كه تعداد آن كم نيست آنها با انتخاب اين كسب و كار از پرداخت عوارض متعدد مثل جواز، ماليات، كرايه دوكان و غيره فرار ميكنند و منافع حاصله را خالص به كيسه ميزنند، جابجايي در درون ماركت ها به نفع اين اشخاص نيست.

دوم شهروندان در اين زمينه همكاري نميكنند شخص براي خريد و اينكه متحمل زحمتي نشود حاظر به داخل شدن به ماركت نيست ترجيح ميدهد از همان كنار سرك با پارك خلاف قانون واسطه اش و از درون همان واسطه خريد خويش را انجام دهد.

توزیع بایسکل برای شاروالی

اين معضل حل آن زمان گير و نياز به كار جدي و برخورد جدي دارد بايد از بين اين ها مستحقين واقعي شناسايي و براي اينها ماركت هايي ايجاد گردد تا مشتغل گردند و كتله ديگر كه از اين موقعيت استفاده ميكنند تشخيص و در صورت عدم توجه با آنها برخورد گردد شهروندان نيز متوجه گردند تا با پروگرام هماهنگ شده و با مقداري زحمت به نظم شهري كمك كنند.

⁃  براي كوتاه سازي دست زورمندان و مافيا از اين اداره با اعاده جايگاه حقوقي شاروالي و دادن اختيارات كامل  اجرايي در مطابقت به قانون ميشود حاكميت شاروالي را بر شهر مستحكم نمود و دست مافيا را از اين اداره كوتاه كرد.

‎بناءً نظر به اين موارد خواهشي از سه قشر دارم:

 • اول حكومت مركزي

 حكومت مركزي منحيث بلند ترين مرجع كه عموم پلان ها به وسيله مسئولين بلند پايه تائيد و ياسخته ميشود و در انتخاب شاروال نقش اساسي دارند.

‎طي ساليان متمادي انتخاب هاي اين عزيزان نشان داد كه اينان به تجربه و تخصص هيچ علاقه اي ندارند و انتخاب افراد در بست هاي كليدي عموما خالي از اين دو مشخصه است و مسبب اصلي رفتن شهر به سوي بحران همين دليل است.

‎تجربه و داشتن علم مرتبط به وظيفه يك اصل است زیرا دنياي پيرامون ما تحت هيچ عنوان اين دو مشخصه را نديده نمي انگارد بلكه به شدت روي اين دو بند پا فشاري دارند. اينكه بزرگان صاحب صلاحيت در كشور ما روي كدام تئوري اين دو اصل را نديده ميگيرند براي من و هم نسل و فصلانم سوال بزرگ است و تا الحال این تئوري نادرست شان بوده که در عمل ناكامي هاي جبران ناپذیری را از خود به جای گذاشته است که اميدوارم اين بار اين دو اصل ناديده گرفته نشود. چه بسا که متاسفانه به اشخاص انتخاب شده صلاحيت ها و محدوديت هايي داده ميشود كه در موقع عمل كمكي به شخص نميكند. مثلاً صلاحيت تغيیر سيستم.

‎واضح است که شاروالي ها  ادارات جديدي در ساختار تشکیلاتی دولت  نيستند بلکه اين ادارات بر اساس يك سيستم قانوني(هرچند ناجامع) و در مطابقت به نياز شهري طراحي شده اند.

‎شخص انتخاب شده نه تنها در اين اداره بلكه در تمام ادارات ميبايست خود را با سيستم تطبيق دهد نه سيستم را مطابق به اهداف خود قابل تغییر بداند.

‎در هر اداره چالش ها و نواقصي موجود است که شخص اول خود را با سيستم وقف داده و بعداً با شناسائي نواقص و مشكلات، برای حل يا ريشه كن كردن آن اقدام ميكند.

‎اين صلاحيت هاي كاذب سبب عزل و نصب هاي غير قانوني شده و مسير تنظيم شده و پلان هاي اندک موجود را نیز از بين ميبرد مثال آن در قسمت مصرف بوديجه به تعويق افتاده از آسفالت سرك درب قندهار را ميتوان داد.

‎آنچه نشان داده است؛ عدم انطباق شخص با سيستم و بالعکس تغیير مسير اداره با آمدن مسوول جدید، تا اكنون به نفع اداره و شهر رقم نخورده است و در عين حال يك سري محدوديت هايی را اعمال میکند که نه تنها كمكي نميكند بلكه موانعي را نيز براي انجام كار سبب ميشود، از جمله متاثر بودن بيش از حد از مقامات بالا در موارد مصرف و ترتيب بوديجه، ترتيب تشكيل و متاثر بودن از جواب گوئي به ناظرين متعدد با كتگوري هاي متعدد كه نميخواهم نام ببرم.

‎جوابگویي به همه اين ها هم زمان را تلف نموده و هم اداره را به دليل داشتن تقاضا ها متضرر ساخته كه مثال واضح آن درگيري زمان آقای داود انوري را ميتوان برشمرد.

مورد ديگر عدم حمايت كامل، نداشتن باور و فرصت ندادن است.

از حق نگذريم آقاي داود انوري نمونه كامل يك مدير هستند هر چند انتخاب ايشان بر مبنايي غير از موارد ياد شده بود ولي ميتوانست به نفع شهر هرات تمام شود ولي عدم حمايت قوي و ندادن فرصت زماني بيشتر اين موقعيت را از شهر هرات گرفت.

بست شاروال اصلا بست سياسي نيست اشخاص سياسي و فعال در گروه هاي سياسي اصلا براي اين بست گزينه هاي مناسب نيستند و اين اداره را در گير ميكنند، تضاد ها در سياست ما بيشتر از همديگر پذيريست، سياسون ما از هر حربه اي براي به زانو در آوردن رقيب استفاده ميكنند بدون اينكه در نظر بگيرند كه متضرر واقعي چه كسي است. انتخاب شاروال سياسي باعث ميشود كه شخص شاروال نيمي از توان خويش را براي مبارزه با رقيبان و حمايت تيم خودش بكار ببرد كه در نتيجه باز هم اداره و شهر متضرر ميشوند.

و در كنار موارد بالا اگر شناخت از اداره و شهر نيز يك گزينه در نظر گرفته شود كار را براي شخص انتخاب شده آسان تر ميكند، اشخاصي كه تا الحال به شاروالي منحيث شاروال انتخاب شدند به دليل عدم شناخت اداره و شهر تا مدت زيادي سر در گم بوده اند با چند شاروال اخير شخص خودم و ديگر همكاران بر سر مصرف بوديجه در اوايل آمدن شان درگير بوديم ما تاكيد بر مهار سيلاب ها و مصرف بوديجه براي تشخيص آب رو ها  داشتيم، ما زمستان هاي هرات و سيلاب هاي آن را ديده بوديم از خطرات دو جوي انجيل و جوي نو و كم بودن ظرفيت كانال ها نيز به دليل چند سال كار و مواجهه با آن ها آگاهي داشتيم ولي آن بزرگان بدليل عدم شناخت تاكيد بر زيبا سازي شهر داشتند و از آنجايي كه مادون بوديم حرف مان به جايي نميرسيد.

بناء شناخت از شهر و اداره نيز ميتواند به شخص انتخابي كمك بزرگي برساند.

• دوم حكومت محلي:-

متاسفانه حكومت محلي طي سال هاي گذشته بجاي نقش حمايتي و رهنما براي اداره شاروالي نقش رقيب را بازي نموده، و نيمي از درگيري هاي اداره شاروالي با حكومت محلي رقم خورده كه اين ميتواند به دلايل ذيل باشد

١- نبود قوانين واضح و روشن جهت تعين محدوده صلاحيت ها.

٢- تخطي از قانون و توقعات خلاف آن.

٣- دلايل سياسي كه در بالا اشاره شد و سياسي شدن بست شاروالي.

با در نظر داشت مواردي كه در فوق اشاره شد و با وضع قوانين جامع و تعين محدوده صلاحيت ها ميشود اين وضعيت را ختم و حكومت محلي را راهنما و يك حامي بالقوه اين اداره ساخت.

قشر سوم و ديگري كه سخنم متوجه آنان است در این رابطه، شهروندان هرات منحيث مالكين اصلي اداره و شهر است.

 • شهروندان:

آنچه را می بایست منحیث اصل پذیرفت و بدان ایمان داشت مکلفیت من و تو شهروند در امر سازندگی شهر مان میباشد؛ تا بر تمام ناملایمتی های کنونی با دید مسولیت نگریسته و وجیبه ایمانی و انسانی خویش را اداء نماییم.

چنانچه!

در هیچ کجای این کره خاکی، هیچ شهری را نميتوان سراغ گرفت که آباد گردیده باشد مگر از طریق شهروندان آن.

شهر و شاروالي هرات با چالش هاي فوق دست و پنجه نرم میکنند پس براي داشتن شهر خوب با مشخصه هاي اصلي شهري نياز به صبوريست چرا كه اداره شاروالي از نگاه مالي به شدت ضعيف و حل هر يك از موارد بالا با تمویل بوديجه به دست آمده از عواید فعلي، چندين سال را در بر ميگيرد و از سویی دیگر؛ مصرف بوديجه به شكل گذشته، بیشتر از پیش بر مشكلات مي افزايد.

همه روزه تقاضاء آسفالت جاده، ساخت كانال و آبرو، توقعات تنظيفاتي، سرسبزي و ساير توقعات از سوي شهروندان متوجه اين اداره است. هر چند اينان نياز هاي درست و معقول و اصلی ترین نیاز بشر امروز است ولي؛ بدون پلان و حل ريشه اي معضلات، دست یازیدن به آن مقدور نیست. از همين رو صبر و حوصله مندی شهروندان در اين زمينه ضرورتي است غیر انکار.

با توجه به آنچه بدان اشاره شد، اواین اقدام مسوولین شاروالی ميبايست پلان زير سازي شهري باشد و باید تا رسیدن به آن از هر نوع مصرف بوديجه براي مراحل بعدي بپرهیزند.

تا مشكل كاناليزسيون شهري حل نشده و مسير آب و مشكل فاضلاب حل نشده آسفالت جاده مصرف بيهوده اي است چرا كه با مشخص شدن پلان كانالازيسیون و مشخص شدن مسير آب براي تطبيق مجبوراً بايد آسفالت تخريب گردد. اين در حاليست كه شاروالي از كمبود بوديجه رنج ميبرد.

 ⁃ اما با چند راهكار عملی ميشود در كنار عوايد و كارهاي روتين فعلي اين اداره ( البته با پلانيزه ساختن و بهبود آنها)  اين روند را سرعت بخشيد و عوايد شاروالي را افزايش داد:

• اول جذب و سوق منابع بيروني.

اينكه شاروالي در كنار خود موسسه هاي همكاري دارد كه همه ساله مبالغي را نظر به خواست شاروالي يا خواست مقامات ذي صلاح به مصرف ميرسانند.  به گونه مثال در سال جاري پروگرام (شهر براي همه) از سوی موسسه هبیتات براي هر ناحيه تحت نام گذر برتر مبلغ حدودا پنجاه هزار دالر امريكايي را به مصرف ميرساند يا بانك جهاني مبلغ هنگفتي را جهت آسفالت جاده ها و غيره به شاروالي هرات اهداء نموده كه شاروالي با ترتيب پلان هاي منسجم ميتواند بوديجه اين موسسات را به سوي هدف اصلي و تطبيق پلان هاي ترتيب شده سوق دهد و همچنين با نوشتن پرپوزل هايي بر اساس همین نياز ها، ميتوان كمك هايي را جذب نمود.

 • دوم منابع داخلي:

گاهي بايد كوتاه آمد و بعضي معضلات را پذيرفت. امروزه معضل موترهاي ويشي معضل بزرگ هرات است. اين موتر ها نه تنها كه سبب ازدحام شهر شده اند بلكه از علل اصلی  نا امني ها هستند. از آدم ربايي ها گرفته تا دزدي هاي مسلحانه متاسفانه با اين وسايط صورت ميگیرد.

مشكل ديگر اين وسايط (البته در صد بزرگ شان) خلاف بودن فرمان آنها نسبت به قوانين ترافيكي كشور ماست كه دليل اصلي تصادفات شمرده ميشود. من شخصا معتقدم كه نيمي از تصادفات اين وسايط به دليل  نداشتن مشخصه شناسائي يا همان نمبر پلیت واقعيست كه به رانندگان آن جرات ميدهد تا با سرعت غیر مجاز و بي نظم تر رانندگي كنند.

 براي رفع اين معضلات نميشود كه همه اين وسايط را متوقف و نابود نمود چرا كه سرمايه عظيم ملت را در خود جذب كرده اند ولي با به نظم در آوردن اين وسايط ميشود كه در قسمت امنيت، نظم شهري و كم شدن حادثات ترافيكي كمك كرد و در كنار آن اگر مقامات همكاري كنند از آنجائيكه متاسفانه بخش ها و وزارت هاي مربوطه نتوانستند وظيفه خود را به درستي انجام دهند و اكنون متضررين اصلي و واقعي شهروندان هرات اند، راهکاری سنجیده شود تا برای این وسایط مجوز صادر و عوايد حاصله از آن، به حساب شاروالي هرات واريز شود.

همچنين تا كنون هيچ يك از شركت هاي مخابراتي براي شاروالي ها تكسي بابت آنتن هاي مخابراتي خويش پرداخت نكرده اند كه از اين رهگذر نيز ميشود عوايدي را به عوايد شاروالي افزود و اين حق اين اداره و شهروندان اين شهر است.

تكس آبرو ها:

شاروالي هرات همه ساله مبلغي را تحت نام تكس آبرو از تعداد اندك مراكز تجاري و حمام ها دريافت ميكند كه اين مراكز چندين سال پيش توسط هيئتي مشخص شده اند و از آن زمان تا اكنون با وجود افزوده شدن تعداد بيشتري مراكز تجاري بر تعداد تكس دهندگان نظر به نبود طرزالعمل و مشخص نبودن راهکار سنجش، افزوده نشده كه با تطبيق عام اين پلان بر عوايد شاروالي افزوده ميشود.

يكجا شدن اداره ترافيك با اداره شاروالي و اعمال مقررات شهري به شكل استندرد و گرفتن تكس هاي جريمه و تکس پارکینگ های کناره جاده ای، مبالغ هنگفتي را به عوايد شاروالي در كنار ديگر عوايد مديريت ترافيك مي افزايد.

آنچه بدان اشاره شد، دغدغه های ذهنی و حرف هایی است كه در دلم انباشته و آرزوهايي بود كه براي شهرم دارم. چون هميشه منحيث مامور دولت به خصوص كارمند شاروالي هرات مورد انتقاد و شکایت عموم (مسوولین و مردم) هستيم و هيچگاه به جز از نهادهای عدلی و قضایی که مورد تفتیش مان قرار دادند،

 هيچ يك از بزرگان حتا يكبار از اینکه با چه مشکلاتی مواجه هستیم و يا چگونه عده اي از ما تباه و قربانی شدند، نپرسيد كه علت چيست.

و در پایان:

ضمن قدر دانی از ارج گذاری همه عزیزان ارجمند که با خوانش این رساله (دل گفته بر خواسته از حب وطن، اشتیاق خدمت و توسعه و آبادانی دیارم بیش نیست. ) تمایل شان را بر شهر آبایی شان به تجلی گذاشتن، داشته باشم و به علت طولاني شدن بحث پوزش ميطلبم و آرزوی آن دارم تا دغدغه های ذهنی من که بی گمان حل آن مسیر بهبود زندگی در شهر را فراهم می آورد، روزی در همین نزدیکی ها رفع و شهر و شهروندان نفسی به راحت در این کهندیار بکشند.

درباره admin

مطلب پیشنهادی

تاجران ملی افغانستان

نگاهی به سرگذشت محمد امین خان به قلم مبین مقدمه وقتی به تاریخ تجارت افغانستان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *