ولسوالی گلران
نام ولسوالی: گلران
ولسوال بر حال:
حدود اربعه:
- از سمت شمال با ترکمنستان
- از سمت جنوب با ولسوالیهای زندهجان و کهسان
- از شرق با ولسوالی کوشک
- از سمت غرب با ایران هممرز است. و هممرزی گلران با کشور ترکمنستان و ایران برای آن جنبة سوقالجیشی داده است.
ولسوالی گلران؛ چشمههای آب گرم و معدنی، عطر گلهای وحشی
آری! هرات قامت آراسته با شکوفهی درختان، با انواع غنچه تا خبر از حلول بهار در کالبد طبیعت و زدودن زنگار کهنهگی و واماندگی از جسم و جان دهد و هر آنچه که شایستهی بهرهمندی از نعمت حیات است میدهد و تماشای حوری مینویی طبیعت هرات، که جلوهای از قدرت بیمانند خداوند متعال است و تنفس هوای پاک آکنده از عطر رویش سبزه درختان به گونهای افسانهای، روح و دل انسان را طراوت و جوانی باورنکردنی میبخشد. در گوشهای از این ولایت برخوردار از بهترین نعمتهای الهی و طبیعتی زیبا با عطر گلهای وحشی، ولسوالی (شهرستان) گلران، بهرهمند از کرامات فراوان همچنان چشم به راه مسافران طبیعت دامن گسترده است.
ولسوالی گُلران یکی از ولسوالیهای ولایت هرات است. مرکز این ولسوالی، روستای قرهباغ میباشد. باور برآن است که به علت وفور گلهای رنگارنگ بهاری این منطقه را گلران نامیدهاند. در موسم بهار در دشتها، تپهها، کوهپایهها و دامنههای این دیار گلهای زیادی مثل: گل دختر، گل لاله، گل زرد، گلهای نوروزی و غیره میروید. شهرت نام قرهباغ در دورة درخشان تیموریان واضح و آشکار است که در زبان ترکی به معنای باغ سیاه آمده است. واژة باغ، جنگل، گل و گیاه و چراخورهای سبز و خرم بهاران این دیار با کلمة گلران همخوانی دارد.
پیش از تقسیمات جدید، گلران حکومت درجة دوم مربوط به حکومت کلان بادغیسات ولایت هرات بوده که در تقسیمات جدید سال 1343 خورشیدی به ولسوالی (شهرستان) ولایت هرات تبدیل یافت و حکومت کلان بادغیس ولایت جداگانه شد.
منطقه گلران در برخی سالها با خشکسالیهای سختی روبرو است و توفانهای شن جادههای آن را میپوشاند.
گلران در بین مناطق تاریخی کوشک، زندهجان کهسان از یک سو و در مرز ایران و ترکمنستان از سوی دیگر واقع شده و تحت نفوذ و جاذبههای فرهنگ عامیانة هرات پرورش یافته است.
گلران در 61 درجه و 46 دقیقه طولالبلد شرقی و 34 درجه و 56 دقیقه عرضالبلد شمالی موقعیت دارد. مساحت گلران 5769 کیلومتر مربع و ارتفاع مرکز آن از سطح بحر 920 متر میباشد.
گلران تقریباً در ۱۲۰ کیلومتری شمالغرب هرات قرار دارد. ولسوالی گلران در شمال غربی هرات واقع شده و از سمت شمال با ترکمنستان، از سمت جنوب با ولسوالیهای زندهجان و کهسان، از شرق با ولسوالی کوشک و از سمت غرب با ایران هممرز است و هممرزی این ولسوالی با کشور ترکمنستان و ایران برای آن جنبة سوقالجیشی داده است.
بر اساس آمار ریاست زراعت هرات در سال 1386 خورشیدی نفوس این ولسوالی به 155000 نفر برآورد شده است.
زبان غالب در گلران، فارسی (دری) میباشد. زیرا در محیط هرات عموم پشتونها به زبان فارسی صحبت میکنند تا جاییکه این زبان به اصلی و ادبی اهالی، خاصه جوانان تبدیل گردیده، و در قسمتهایی از گلران عدهای نیز به زبان پشتو صحبت میکنند.
گلران دارای 310 دهکده و قشلاق دارد و اکثر قشلاقهای گلران از همدیگر دور افتاده و فاصله بین شان زیاد است. تراکم نفوس و فشردگی دهها بیشتر در مرکز حکومتی قرهباغ و اطراف آن دیده میشود.
اقتصاد اهالی گلران متکی به زراعت و مالداری میباشد. عدة زیادی از کوچیان گلران به تربیه مواشی مصروفیت دارند. تعدادی از باشندگان این ولسوالی کسبهکار هستند و بازار گلران بطور منظمی در مرکز قرهباغ است که بر اساس نقشة شهری در سال 1339 خورشیدی بنا یافته، و تا پیش از جنگ در این بازار، یک چهارسوق و چهار جادة کم امتداد وجود داشت که در آن 200 دوکان ساده محلی، 6 سماواری و 4 کاروانسرا موجود بود. در گذشته که مالداری پر رونق بود بازار در فصول برداشت محصولات زراعتی و حیوانی رونق بیشتری داشت. همچنان معاملات غیررسمی اهالی سرحد نشین با مرزنشینان ایرانی در سابق تا حدودی بر رونق این بازار میافزود. اکنون نیز بازار گلران شرقاً و غرباً امتداد دارد و در سالهای اخیر این بازار توسعه پیدا کرده و به تعداد دوکاکین نیز افزوده است.
از صنایع دستی این منطقه بایست از صنعت قالین و قالینچه بافی که توسط زنان گلرانی انجام مییابد، یادآوری نمود.
وضعیت معارف گلران در گذشته چندانی تعریفی نداشت و در دهة 1330 خورشیدی در تمام گلران فقط یک باب مکتب دهاتی وجود داشت. در سال 1345 مکتب ابتدائیه گلران تأسیس شد.
طبق آمار ریاست معارف هرات در سال 1389 خورشیدی در گلران یک باب مکتب لیسة پسرانه، یک لیسة مختلط، یک مکتب متوسطة دخترانه، 34 متوسطة مختلط و 16 مکتب ابتدائیة مختلط دایر بود. در این مکاتب 24235 شاگرد به فراگیری درس و تعلیم اشتغال داشتند که از آن جمله 12651 نفر پسر و 11584 نفر دختر بودند. همچنان در مدارس دینی گلران در سال 1389 خورشیدی 291 شاگرد مصروف فراگیری علوم دینی بودند.
گلران منطقهایست با قلعهها و آثار و ابنیههای تاریخی از جمله در قریة شهربند که در شمال قرهباغ مرکز حکومتی گلران واقع سات، آثار باستانی مشخصی وجود داشته که در اثر عدم مراقبت از بین رفته است. در قرهباغ تپة بزرگی وجود دارد که در حدود چند کیلومتر است. نقل کنند که در گذشته در اینجا قلعة بزرگی بوده و آثار آن تا هنوز اندکی نمایان است. اهالی محل نقل میکنند که از اینجا بعضی خمهای سکه و آثار قدیمی دیگری به دست آمده است.
در قریههای بزان علیا و میانه و قریة حوضچه منطقهای هست که در آن آثار باستانی دیده میشود. در وسط تپههای خاکی این منطقه بنای استوانهای و سنگی به چشم میخورد. در شرق آن آثار بناهای خاکی دیگری است که مردم بومی در اثر حفریات بعضی اشیای قدیمی پیدا کردهاند. در قسمت شرقی قرهباغ در منطقه رباط سرگردان آثار مخروبة رباط قدیمی و کاروانسرای سابقه به چشم میخورد که از خشت پخته ساخته شده، و گفته میشود از این حصه نیز سکههای طلایی و اشیای قیمتی دیگری نیز به دست آمده است. در دیگر مناطق گلران از جمله: قشوری علیا، سیم کوه، درخت توت و گرگسقال نیز آثار باستانی و تاریخی موجود بوده، و امروزه بکلی معدوم شده است.
همچنان در حصة کاریز ملا عیسی رد کوره راهی پیداست که به جانب یک تپة سنگی و خاکی میرسد، در بالای این تپه بقایای ساختمانی است که در آن تعدادی خمهای شکسته به چشم میخورد.
یکی از مناطق شگفتانگیز و جالب گلران دهنة ذوالفقار است که در نزدیک سرحد مشترک افغانستان، ایران و ترکمنستان قرار دارد. بستر هریرود در این دهانه بسیار تنگ شده و از میان سنگ بریده شدهیی عبور میکند. در بین اهالی چنین باوری وجود دارد که این سنگ عظیم به نیروی ذوالفقار حضرت علی دو قسمت شده، و به این خاطر به دهنة ذوالفقار شهرت یافته است. برخی هم باور شان این است که این دهانه در عهد زقوم پادشاه کنده شده است.
نویسنده: حمیدالله کامگار
سلام به تمام افغانها به خصوص مردم گلران عزیز امی قریه لوشاوک را هم بیارید به زبان وگه