محمد نادر خان در ۲۳ میزان ۱۳۰۸ خورشیدی در قصر سلامخانه کابل در برابر اعیان و سران قبایل اعلام کرد که برای انتخاب پادشاه جدید، باید لویه جرگه (شورای بزرگ) تشکیل شود؛ اما سران قبایل تشکیل لویه جرگه را لازم ندیدند و به پادشاهی او سر فرود آوردند. نادر خان رأی این مجمع را پذیرفته و در ۱۵ اکتوبر ۱۹۲۹ م. بهعنوان نادرشاه به تخت پادشاهی افغانستان نشست.
محمد نادرشاه چون قدرت را به دست گرفت، اصلاحات و نظامنامههای دورة امانالله شاه را به کنار نهاد و محاکم را دوباره به عالمانِ دین سپرد؛ زنان را نیز به رعایت حجاب مکلف ساخت. در دورهٔ او ارتش منظمی بنیاد نهاده شد و با تأسیس دانشکده پزشکی هستهٔ اصلی نخستین دانشگاه کشور ایجاد گردید. در میزان (مهر) ۱۳۰۹ / سپتامبر ۱۹۳۰ لویه جرگه تشکیل شد که افزون بر تأیید پادشاهی محمد نادر خان ۱۵۰ تن از اعضای همان جرگه را به نام شورای ملی برای تصویب قانون اساسی جدید برگزید. قانون اساسی جدید با استفاده از قوانین اساسی ایران و ترکیه و نظامنامهٔ پیشین تدوین شده بود، به ظاهر نظام پادشاهی مشروطه را در کشور به رسمیت میشناخت، اما در واقع قدرت را میان شاه و عالمان دین تقسیم میکرد. پس از آن مجلس اعیان مرکب از ۲۷ نمایندهٔ منتخب شاه تأسیس شد.
محمد نادرشاه برای مطبوعات ارزش خاصی قائل بود. روزنامه اصلاح را در ۱۳۰۸ ش / ۱۹۲۹ م پیش از رسیدن به کابل بنیاد نهاد و روزنامهٔ انیس را دولتی ساخت. دیگر انتشارات دولتی را تقویت کرد. انجمن ادبی کابل هم در همین دوره تأسیس شد که مجلهٔ ماهانهٔ کابل را نیز انتشار میداد. سالنامه افغانستان هم از ۱۳۱۱ش به انتشار آغاز کرد. جادههای کهنه تعمیر و جادههای نو تأسیس گردید. نخستین بانک کشور در ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۱م تأسیس شد.
در عصر محمد نادرشاه نیز در نقاط مختلف کشور قیامها و شورشهایی رخ داد که همه سرکوب شدند؛ از جمله قیام کوهدامن را میتوان نام برد که چون ارتش از سرکوب آن عاجز ماند، قبایل جنوبی به کابل آمده، آن شورش را خاموش ساختند. سرانجام محمد نادرشاه در ۱۷ عقرب (آبان) ۱۳۱۲ ش/ ۸ نوامبر ۱۹۳۳ م به ضرب گلولهٔ یک دانشآموز بنام عبدالخالق در مراسم توزیع گواهینامهها کشته شد.
محمد نادر شاه از بهر خیانتش در حق حبیبالله کلکانی و تیرباران او و یارانش؛ (با وجود آنکه در شش جلد از قرآن مهر و امضا نموده بود)، در تاریخ افغانستان به عنوان غدار لقب گرفتهاست.
دیدار یک مقام عالی رتبه افغان با لنین/1298 شمسی
محمد ولی خان دروازی در مسکو با ولادیمیر ایلیچ لنین دیدار نموده، پیامی را از جانب شاه امانالله به دولت شوروی رسانید. لنین نماینده افغانستان را با این جملات استقبال نمود:
«من بسیار خرسندم که در پایتخت سرخ دولت کارگران و دهقانان، نماینده ملت دوست افغانستان را که تحت ستم قرار داشته علیه ظلم امپریالیزم میجنگند، میبینم.»
ولی خان دروازی برای مدت دو سال به کشور های مختلف جهت معرفی استقلال افغانستان و ایجاد روابط دپلوماتیک سفر نمود و در نتیجه چندین کشور از قبیل فرانسه، آلمان، ترکیه و ایتالیا سفارتخانههای شان را در افغانستان کشودند و افغانستان هم بدین شکل سفارتخانهاش را در این کشورها باز نمود.
ولی خان دروازی از لنین درخواست نمود:
«من به شما دست دوستی پیش نموده امید میبرم که تمام شرق را کمک خواهید نمود که خود را از یوغ امپریالیزم اروپایی نجات دهد.»
او فقط ۱۵ سال سن داشت که پدرش با پایان دادن به حکومت ده ماهه امیر حبیبالله کلکانی بر تخت سلطنت در کابل نشت.
مادر محمد ظاهر، ماه پرور بیگم و همسرش ملکه حمیرا بود که در سال ۲۰۰۲ میلادی در رم درگذشت و جسدش به کابل منتقل شد.
محمد نادر شاه، در تاریخ ۸ نوامبر سال ۱۹۳۳، در مراسم اعطای جوایز اعضای یک تیم فوتبال، با شلیک گلوله یک نوجوان حاضر در مراسم کشته شد.
قاتل محمد نادر خان، دانش آموزی به نام عبدالخالق بود که از عملکرد نادرخان و پیشینیان او ناخشنود بود.
محمد ظاهر، در هنگام کشته شدن پدرش، نوزده سال سن داشت.
محمد ظاهر با مرگ پدرش، به پادشاهی افغانستان دست یافت.
او در آن سال جوانی ۱۹ ساله بود و کاکا هایش، تا سالها هدایت امور کشور را به نیابت از شاه جوان در دست داشتند.
دوره فرمانروایی ظاهر شاه بر افغانستان، دوره آرامش بود و در این مدت، برخلاف دورههای قبل و بعد از ظاهرشاه، افغانستان درگیر هیچ جنگی نشد و همچنین در جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹–۱۹۴۵) اعلام بی طرفی کرد.
ظاهرشاه در سال ۱۹۶۴، قانون اساسی جدید کشور را انتشار داد. این قانون، بعدها در سال ۲۰۰۱ میلادی با سقوط طالبان و بازگشت آرامش به افغانستان، به عنوان قانون اساسی موقت (با حذف مواد مربوط به سلطنت) پذیرفته شد.
واژهٔ افغان که هممعنی قوم پشتو بودهاست برای نخستین بار در سال ۱۹۶۴ و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی جدید و به معنی همهٔ افراد شهروند کشور افغانستان بهکار رفت. با این حال هنوز اکثریت فارسیزبانان افغانستان واژهٔ افغان را به معنی مردم پشتو به کار میبرند.[۱]
او به قصد مدرنیزه کردن افغانستان، به اصلاحات سیاسی و اقتصادی، تأسیس سیستم قانونگذاری دموکراتیک، ترویج نظام آموزش و پرورش مدرن، تأسیس دانشگاهها و آموزش برای زنان اقدام کرد.
مطابق حکم ماده (116) قانون اساسی ج.ا.ا ، قوه قضائیه رکن مستقل دولت جمهوری اسلامی افغانستان میباشد.
قوه قضائیه مرکب است از: ستره محکمه محاکم استیناف ومحاکم ابتدائیه که تشکیلات وصلاحیت آنها توسط قانون تنظیم می گردد.ترکیب قوه قضائیه بعد ازتشکیل ستره محکمه جدیدبموجب قانون تشکیل وصلاحیت محاکم مصوب سال1384 قرارذیل است:
- ستره محکمه.
- محاکم استیناف.
- محاکم ابتدائیه.
برحسب ماده(117) قانون اساسی، ستره محکمه بحیث عالیترین ارگان قضائی دررأس قوه قضائیه کشورقراردارد.
ستره محکمه توسط رئیس، اعضاء، شورای عالی، آمریت عمومی اداری قوه قضائیه و یک عده ادارات مسلکی واداری امور مربوط راطبق قانون سازماندهی می نماید.
شورای عالی عالیترین ارگان سـتره محکمه راتشکیل می دهد که ممثل قوه قضائیه میباشد.
تحریم پرواز های شرکت آریانا به خرج از کشور در هنگام حکومت طالبان/1379
این کار از سوی امریکا و بخاطر حضور اسامه بن لادن در افغانستان به میان آمد.
دآریانا افغان هوائی شرکت) بزرگترین و قدیمیترین شرکت هوایی افغانستان است که مرکز فعالیتش فرودگاه بینالمللی کابل است. این شرکت تماماً دولتی است و علاوه بر پروازهای داخلی، پروازهای بینالمللی را به مقاصد چین، آلمان، هند، ایران، روسیه، کویت، پاکستان، عربستان سعودی، تاجیکستان و ترکیه اجرا میکند. دفتر مرکزی شرکت هواپیمایی در شهرنو، کابل واقع شدهاست.
این شرکت هواپی در سال ۱۹۵۵ میلادی با همکاری مشترک شرکت Indamer Co. Ltd. و دولت افغانستان به بهرهبرداری رسید. نخستین پروازهای این شرکت با هواپی داگلاس دیسی-۳ به مقصد بحرین، هند، ایران و لبنان انجام میشد.
40 – روش كاليگولا در پيروزي بدون جنگ
15 اكتوبر سال 40 ميلادي سالروز آغاز بكارگيري روش تازه «کسب پيروزي بدون جنگ» است كه مبتكر آن كاليگولا امپراتور وقت روم بوده است.
«پتولمي» پادشاه موريتانيا كه در آن زمان همه نواحي شمال غربي آفريقا از جمله الجزاير، موريتاني و مراكش را شامل مي شد معارض نيرومندي براي دولت روم شده بود و كاليگولا امپراتور وقت روم با اين كه مي دانست دربار اشكاني ايران صحنه مرافعه اردوان سوم و تيردادسوم ــ دو پسر عمو ــ است و تا اين مرافعه ادامه داشته باشد خطري از سوي ايران متوجه روم نخواهد بود حاضر نبود پول و انرژي روم را در جنگ با پتولمي از دست بدهد. از سوي ديگر به علت داشتن مخالفان داخلي مخصوصا پس از آنکه يك سناتور مخالف خود را در جلسه سنا شمشير زده بود مي ترسيد از رم خارج شود.
كاليگولا در اين شرايط راه ديگري را براي پيروزي بر پتولمي اختراع كرد و آن دعوت از او به رم و ترور وي در اين شهر بود و اين را كار كرد. پتولمي به دعوت كاليگولا براي يك ديدار دوستانه وارد رم شد و 15 اكتبر سال 40 ميلادي در اين شهر طبق نقشه قبلي كاليگولا ترور شد و از ميان رفت.
با اين جنايت، نگراني كاليگولا از جانب موريتانيا بر طرف نشد، زيرا مردم موريتانيا كه پي به واقعيت قتل برده بودند يك ژنرال موريتانيائي به نام «ادمون» را كه شهرت به دشمني با رومي ها داشت به جانشيني پتولمي برگزيدند و وارد جنگي با روميان شدند كه مدتها ادامه داشت.
كاليگولا كه نام واقعي اش جرمانيكوس بود و به علت پوشيدن چكمه كوتاه به كاليگولا معروف شده بود پس از به اجرا در آوردن نقشه ترور پتولمي، يك مرد ديگر را كه از او بدگويي كرده بود زبان بريد و بر مخالفان داخلي خود افزود به گونه اي كه سه ماه بعد اورا ترور كردند.
1500 – «وان هو» قصد پرواز به آسمان کرد!
نيمه اكتبر سال 1500ميلادي «وان هو» يكي از مقامات وقت دولت سلطنتی چين (دودمان مینگMing Dynasty) در يك آزمايش پرواز به آسمان جان خود را از دست داد. اين آزمايش برحسب نوشته سه منبع كه هر سه از يادداشتهاي منشي «وان هو» استفاده كرده اند در يكي از اين سه روز: ششم ، سيزدهم و يا 15 اكتبر سال 1500 ميلادي انجام گرفته بود. يادداشتهاي منشي وان هو كه در مراسم پرتاب او به آسمان حضور داشت به صورت كتاب در آمده و به زبان انگليسي هم ترجمه شده است.
در آن روز «وان هو» 47 لوله پُر از باروت را كه به صورت راكت درآورده بود در اطراف يك صندلي بزرگ بست و در حالي كه دو بادبادك (بالك مانند) به دست گرفته بود بر صندلي نشست و از نوكرانش خواست كه اورا به صندلي ببندند و سپس همزمان زير لوله هاي حاوي باروت، شعله آتش قرار دهند.
منشي او (نويسنده شرح رويداد) كه در عمليات پرتاب شركت داشت نوشته است: از زير لوله ها، شعله هاي ناشي از انفجار باروت همراه با صداي مهيبي كه همه مارا كر كرد بلند شد و صندلي به آسمان رفت و از نظر ناپديد شد. وي ننوشته است كه بر سر اربابش چه آمد، ولي وقايع نگار دربار «مينگ» ها كه از سال 1368 تا 1644 بر چين حكومت كردند ضمن وقایع اين روز (طبق تقويم قمري چين) نوشته است كه شبان ها قطعات بدن «وان هو» را كه به اندازه ريگ بيابان شده بودند جمع آوري كرده بودند كه عينا به امپراتور گزارش شد. دودمان مینگ پس از دودمان مغول تبار یوان Yuan Dynasty بر سرکار آمدند بود و پس از این دودمان، سلاطین Shun Dynasty و آنگاه دودمان منچوری تبار Quing.
چينيان باروت را دو هزار سال پيش اختراع كرده بودند ولي از نيروي آن تنها در جشن ها و در آتشباري استفاده مي كردند كه ماركوپولو ايتاليايي در طول اقامت در دربار سلاطین مغولی چين آن را مشاهده و طرز تهيه اش را در كتاب خاطرات خود (مسافرت ها) به اروپاييان آموخت كه با استفاده از آن توپ و تفنگ ساختند و سرزمين هاي ديگران را گرفتند، استثمار كردند و ….
1945 – اعدام لاوال
15 اکتوبر 1945 «پير لاوال» كه در زمان اشغال فرانسه، مدتي نخست وزير اين كشور معروف به «دولت ويشي» بود و با هيتلر از در سازش درآمده بود به جرم خيانت به فرانسه اعدام شد. وي در دفاع از خود اين اتهام را رد كرده و گفته بود كه در آن زمان اگر اين كار نمي كرد فرانسه نابود و بسياري از فرانسويان كشته مي شدند.
1964 – بركناري خروشچف و انتقاد پراودا از او
15 اكتبر 1964 دفتر سياسي حزب كمونيست شوروي نيكيتا خروشجف را از همه سمت هايش در دولت و حزب بركنار كرد و اعلام داشت كه اين تصميم به دليل ضعف سلامتي جسماني او صورت گرفته است. در پي بر کناري خروشچف، لئونيد برژنف دبير اول حزب و الكسي كاسيگين رئيس شوراي وزيران شوروي شد و هر دو اعلام داشتند كه سياست همزيستي مسالمت آميز با غرب را ادامه خواهند داد.
دو روز بعد پراودا ارگان حزب كمونيست شوروي در مقاله اي خروشچف را به باد انتقاد گرفت و او را سبك مغز، ازخودراضي و مردي كه بدون بررسي كافي تصميم مي گرفت و كارهاي زيان آور و گاهي بچگانه انجام مي داد توصيف كرد.
از اين مقاله چنين بر مي آيد كه برجستگان وقت شوروي از انتقاد خروشچف از سياست استالين، كوتاه آمدن سريع او در برابر امريكا در جريان بحران موشكي كوبا در اكتبر 1962 و نيز رنجاندن چين راضي نبودند.
1965 – ميليونها آمريكايي در اين روز در شهرهاي اين كشور برضد ادامه جنگ ويتنام دست به راهپيمايي و اعتراض زدند. تظاهرکنندگان جنگ ويتنام را «غير ضروري و مغاير قانون اساسي آمريکا» مي خواندند. در جنگ ويتنام که در سال 1975 پايان يافت، آمريکا مطلقا پيروزي نداشت. آمريکا در اين جنگ بيش از 58 هزار کشته داد. عکس زير، گوشه اي از تظاهرات 15 اکتبر سال 1969 آمريکا را نشان مي دهد:
1991 – اعلام استقلال بوسني و هرزگوين از يوگسلاوي
جمهوري بوسني و هرزگوين در جنوب اروپا و در همسايگي كشورهاي كرواسي و يوگسلاوي و بر كرانه درياي آدرياتيك واقع است. پس از پايان جنگ جهاني دوم، بوسني و هرزگوين ضميمه كشور يوگسلاوي گرديد. اگرچه سرزمين مزبور تا اندازهاي از خود مختاري برخوردار بود ولي نارضايتي در ميان مردم كاملا محسوس بود تا اينكه اين جمهوري به دنبال منازعات دنباله دار استقلالطلبانه، به همراه كشورهاي صربستان، كرواسي و اسلووني و… از يوگسلاوي تجزيه و مستقل شد. در 15 اكتبر 1991م مجلس ملي بوسني و هرزگوين اعلاميهاي صادر نمود و طي آن استقلال اين كشور را اعلام داشت و در پي آن در ژانويه سال 1992م به طور رسمي از جمهوري فدرال يوگسلاوي خارج گرديد. در پي آن و در طي رفراندوم اول مارس 1992م، مسلمانان با 99/4 درصد آراء، رأي به استقلال ميهن خود دادند و در هفتم آوريل همان سال جامعه اروپا استقلال بوسني را به رسميت شناخت. اين در حالي بود كه صربهاي بوسني علاقهمند بودند تا همچنان در جمهوري فدرال يوگسلاوي باقي بمانند. از اينرو، پس از استقلال بوسني، جنگهاي داخلي بين نيروهاي مسلمان و صرب آغاز گشت و باعث كشتار وسيع و ويرانيهاي فراواني گرديد. اين جنگها سرانجام با امضاي قرارداد صلح دِيتون در سالهاي 1995م به پايان رسيد و كشور به آرامش دست يافت.
مناسبت ها:
آغاز هفته جهاني نابينايان و روز جهاني عصاي سفيد
توجه به ايمني نابينايان و رعايت حقوق اجتماعي آنان، همواره مورد توجه مردم خيرانديش و مجامع بينالمللي بوده و هست و هر از چندگاه، ضرورت توجه به نابينايان در طيف گستردهاي مطرح ميشود. در سال 1950م، سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد، يونسكو، و شوراي جهاني نابينايان در جلسهاي مشترك، قانون عصاي سفيد را بررسي و تصويب نمودند و روز 15 اكتبر را روز جهاني عصاي سفيد يا روز جهاني ايمني نابينايان اعلام كردند. قانون عصاي سفيد، تصويري جديد از نابينايان را در جامعه ترسيم كرده و از افراد نابينا ميخواهد كه به منظور حمايت از منافع خود، از تمام مفاد اين قانون مطلع باشند. حق استفاده از كليه امكانات رفاهي معمول در جامعه توسط نابينايان، تشويق نابينايان به مشاركت در امور دولتي و اشتغال توسط دولت و رعايت كامل حقوق نابينايان به هنگام عبور و مرور توسط رانندگان وسايل نقليه از جمله مفاد اين قانون ميباشند. همچنين مسئولان دولتي، هر ساله بايد روز پانزدهم اكتبر (برابر با 23 مهر) را به عنوان بزرگداشت روز نابينايان و قانون عصاي سفيد، به نحو شايستهاي ارج نهند و از مردم بخواهند كه رفتار معقولانهاي با نابينايان داشته باشند.
زادروزها:
۱۶۰۸ – زادروز اوانجلیستا توریچلی ریاضیدان و فیزیکدان ایتالیایی
۱۸۱۴ – زادروز میخائیل لرمونتوف نویسنده، شاعر و نقاش روس
۱۸۴۴ – زادروز فریدریش نیچه دانشپژوه و فیلسوف آلمانی و یکی از تاثیرگذارترین اندیشمندان نوین
۱۹۲۶ – زادروز میشل فوکو فیلسوف، تاریخدان و متفکر فرانسوی
۱۹۳۱ – زادروز ابوبکر زینالعابدین عبدالکلام دانشمند و مدیر هندی، رئیس جمهور هند از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷
۱۹۸۸ – زادروز مسعود اوزیل بازیکن فوتبال آلمان
درگذشتها
۹۲۵ – درگذشت محمد این زکریای رازی پزشک، فیلسوف و کیمیادان خراسان قدیم.
۱۳۸۹ – درگذشت اوربان ششم از پاپهای کلیسای کاتولیک روم
۱۵۶۴ – درگذشت آندرئاس وزالیوس پزشک برجستهٔ بلجیم
۱۹۳۴ – درگذشت ریمون پوانکاره دهمین رئیس جمهور فرانسه
۱۹۴۶ – درگذشت هرمان گورینگ از برجستهترین چهرههای حزب نازی در آلمان، فرماندهٔ نیروی هوایی آلمان نازی
۲۰۱۲ – درگذشت نوردوم سیهانوک پادشاه پیشین کامبوج
*****