خالق «سرپل مالان»، هم‌نوای هنر، هم‌نشین بستر بیماری

محمدحسین نیک‌خواه

در کوچه پس‌کوچه‌های محله‌ی «درب عراق» یکی از محله‌های قدیمی شهر هرات در خانه‌ای نسبتاً قدیمی و کوچک، مردی بر بستر مریضی آرام گرفته که بسیاری‌ها با آهنگ‌هایش خاطره دارند.

استاد خوش‌نواز کسی است که زمانی با آهنگ‌هایش مردم را شاد می‌کرد. این روزها دل ناشادی دارد و کم‌تر کسی سراغش را می‌گیرد. محمود خوش‌نواز را بارها از نزدیک دیده بودم و صدایش به گوشم آشنا بود، اما بیماری چهره‌ی او را به ‌کلی تغییر داده است. پوستش به استخوان ‌چسبیده‌، وزن زیادی باخته و بدن ضعیفش روی بستر افتاده است.

دست‌ و پایش را به ‌سختی تکان می‌داد و توان سخن گفتن نداشت. سکته‌ی مغزی او را خانه‌نشین کرده و به کمک اعضای خانواده گاهی روی چوکی چرخ‌دار از خانه بیرون می‌رود.

مردم او را با آهنگ‌های «سرپل مالان دختری دیدم» و «محله‎ی سنگ‌تراش‌ها» می‌شناسند. ۱۰ سال بیش‌تر نداشت که آهنگ «سرپل مالان» را با لهجه‌ی هراتی خواند و در ایام کودکی برای خود اسم و رسمی رقم زد.

استاد محمود خوش‌نواز، ترانه‌سرا، شاعر و آهنگ‌ساز محلی هرات، از قدیمی‌های موسیقی است و این هنر را از پدر آموخته است. بیش‌تر اعضای خانواده‌ی او با موسیقی پیوند دارند. با تأسیس آموزشگاه موسیقی «آغاخان» در هرات، برای صدها جوان فوت و فن موسیقی را آموزش داد و برای پاسداری از فرهنگ محلی هرات، تلاش زیادی کرد.

دست‌کم ۹ ماه می‌شود که سکته‌ی مغزی، این هنرمند نام‌دار هرات را خانه‌نشین کرده است. دست و پایش از فرمان رفته و زبانش از سخن گفتن ایستاده است. هرچند تلاش‌هایی برای درمانش انجام یافته، اما هم‌چنان بالین بیماری، گوشه‌ی دنجش شده است.

اعضای خانواده‌اش دار و ندار خود را صرف درمان او کرده و با پول قرض وی را برای تداوم درمان به پاکستان برده‌اند، اما این تلاش‌ها حاصل چندانی نداشته و پزشکان بهبود وضعیت او را نیازمند سپری شدن زمان دانسته‌اند.

همسر استاد محمود خوش‌نواز، ۹ ماه می‌شود که پرستار شوهر است. او از بی‌مهری‌ جامعه در برابر هنرمندان دلی پر دارد و می‌گوید شوهرش زنده‌گی خود را وقف هنر موسیقی کرده بود و تمام فکر و ذکرش موسیقی بود، اما حالا که در بستر بیماری افتاده است، کسی به او توجهی نمی‌کند.

محمود خوشنواز در حال اجرای آهنگ «چه خوبه هرات»:

قدر هنرمندان را بدانید

بالای درب دکانی کوچک در شهر قدیم هرات تابلویی با عکس استادمحمود خوش‌نواز و پسرش معروف، نصب شده است. این دکان کوچک، آموزشگاه آقای خوش‌نواز است و حالا توسط پسرش اداره می‌شود.

معروف خوش‌نواز، داستان بیماری پدرش را برایم شرح داد و تلاش‌هایی که برای درمانش انجام شده است. به ‌گفته‌ی پسر آقای خوش‌نواز، اعضای خانواده‌ی او دار و ندار خود را برای درمان استاد خوش‌نواز مصرف کرده‌اند.

محمد، پسر کوچک آقای خوش‌نواز، هم می‌گوید برای فرستادن پدرش به پاکستان مجبور شده‌اند از دوست و آشنا قرض بگیرند و حالا برای بردن دوباره‌ی او به پاکستان پول کافی ندارند.

سلیم خوش‌نواز، برادر آقای خوش‌نواز، هم از وضعیت بد هنرمندان دلی پر‌درد دارد و می‌گوید هنرمندانی که با خون دل مردم را شاد کرده‌اند، در زمان مشکلات و بیماری از یاد می‌روند و کسی به ‌فکر آن‌ها نیست.

هرچند تلاش‌هایی توسط هنرمندان موسیقی هرات برای درمان استاد خوش‌نواز صورت گرفته و عبدالقیوم رحیمی، والی هرات، با حضور در خانه‌ی او وعده همکاری داده است، اما بازهم خانواده‌ی خوش‌نواز از بی‌مهری‌ بر او گلایه دارند و می‌گویند این هنرمند سابقه‌دار فراموش شده است.

پاسدار فرهنگ محلی

در هرات از قدیم‌الایام سه خانواده‌ی مشهور در هنر موسیقی فعالیت داشته‌اند: دل آهنگ‌ها، خوش‌نوازها و حسن‌پورها.

در خانواده‌ی خوش‌نواز ابتدا پدر‌کلان محمود خوش‌نواز «آقا حسن»، وارد دنیای موسیقی شد. پسر او امیرجان خوش‌نواز، راه پدر را ادامه داد و فرزندانش رحیم، نعیم، سلیم و محمود خوش‌نواز، دنباله‌رو پدر و پدرکلان خود شدند.

در میان خانواده‌ی خوش‌نوازها استاد رحیم خوش‌نواز، هنرمند فقید هراتی، رباب‌نواز چیره‌دستی بود و طی سفر به کشورهای اروپایی شاگردان زیادی را آموزش داد و نوای موسیقی محلی افغانستان را جهانی کرد.

نعمت‌الله هاشمی، رییس اتحادیه‌ی هنرمندان موسیقی هرات، می‌گوید خانواده‌ی خوش‌نواز که بیش‌تر آن‌ها هنرمندان موسیقی هستند، تلاش زیادی برای پاسداری از فرهنگ محلی هرات کرده‌اند.

استاد محمود خوش‌نواز، محلی‌خوان هراتی، هم با خوانش آهنگ‌های «سرپل مالان» و «محله‎ی سنگ‌تراش‌ها» میان اهالی هنر چهره شد.

او در کنار آوازخوانی ترانه‌سرا، شاعر و آهنگ‌ساز هم است و اشعار آهنگ‌هایش را خودش می‌سراید. بیش‌تر ترانه‌های محمود خوش‌نواز، با لهجه‌ی هراتی خوانده شده و مردم خاطره‌های زیادی از آن‌ها دارند. با گذشت سال‌ها، هنرمندان امروزی ساخته‌های این خانواده را باز‌خوانی می‌کنند و به نان و نوا می‌رسند.

هنگامی‌ که در حال ترک دفتر آقای خوش‌نواز بودم، برادرش با خواندن این شعر زیر لب گفت: روزگاری شده که همه‌ی مردم درگیر مشکلات خود هستند و کسی به فکر هنر و هنرمندان نیست.

تو هم در آیینه حیران حسن خویشتنی

زمانه‌ای‌ست که هر کس به خود گرفتارست

درباره admin

مطلب پیشنهادی

اعتراض هنرمندان به ثبت هنر مینیاتور و خوش‌نویسی به‌ نام ایران و ترکیه در یونسکو: «میراث مشترک است»

یکی از دلایلی که تمایل کشورهای منطقه برای تصاحب ارزش‌های فرهنگی افغانستان را افزایش داده، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *