رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (17 جولای):
• كودتای “سردار محمد داودخان” علیه “ظاهر شاه” و اعلام رژیم جمهوری در كشور (1352 شمسی)
محمد داودخان زمانی كه ظاهر شاه در جریان یك سفر، عازم رُم شده بود، كودتا كرد و هنوز ظاهر شاه باز نگشته بود كه پایان حكومت شاهنشاهی و آغاز حكومت جمهوری را اعلام نمود. پس از این كودتا، ظاهر شاه نه تنها هیچ موضع منفی علیه داماد و پسر کاکای خود اتخاذ نكرد، بلكه وی را مورد تایید نیز قرار داد.
محمدداوود در تاریخ ۲۷ سرطان ۱۲۸۸ در شهر کابل زاده شد. پس از پایان لیسه نظامی، در سال ۱۹۳۱ وارد دانشکدهٔ افسران اردو گردید.
در دوران دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، وی در پستهای گوناگونی ایفای وظیفه نمودهاست. در سالهای ۱۹۵۰–۱۹۴۹ وزیر دفاع و از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ به عنوان نخست وزیر کشور بود که در این مدت اصلاحات بنیادینی چون نهضت بانوان، اعمار شاهراه و تأسیس تعدادی کارخانههای بزرگ را پایهگذاری نمود. ظاهر شاه پادشاه افغانستان او را در سال ۱۹۶۳ برکنار کرد.
در اواخر سالهای قدرتش از مسکو و چپیها فاصله گرفت و حتی در صدد نابودی ایشان برآمد. این اقدام باعث شد تا حزب دموکراتیک خلق دست به کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ بزند و در همان سال او و هجده تن از اعضای فامیلش را در ارگ ریاستجمهوری افغانستان به قتل رسانیدند.
پیکر داوود خان روز سه شنبه ۲۷ حوت سال ۱۳۸۷ خورشیدی (۱۷ مارس ۲۰۰۹) طی مراسمی رسمی در تپه تاجبیک در غرب کابل به خاک سپرده شد.
• لغو قانون ازدواج دختران و پسران هم فامیلی در کوریای جنوبی (1308 م)
• زادروز شاه اسماعیل صفوی (1487 م)
17 جولای زادروز شاه اسماعیل صفوی (اسماعیل یكم از دودمان صفویان) است كه در سال 1487 به دنیا امد و در سال 1501 میلادی پس از پیروزی بر تركمانان آق قویونلو به قدرت رسید و سال بعد شیعه اثنی عشری را مذهب رسمی ایران قرار داد و سپس به تمركز امور در پایتخت و كوتاه كردن دست حاكمان محلی دست زد. او با لشکرکشی در قلمرو خراستان قدیم ( افغانستان امروزی )، و تصرف بین النهرین و ازجمله شهر بغداد ، دولت بزرگی به وجود آورد.
• بازگشت توماس هابز اندیشمند انگلیسی به انگلستان (1651 م)
«توماس هابز» اندیشمند انگلیسی پس از یك دیدار طولانی از اروپای قارهای و گفتگو و تبادل نظر با اندیشمندان وقت فرانسه و ایتالیا از جمله گالیله و مطالعه وضعیت مردم و رفتار حكومتها، 17 جولای سال 1651 به انگلستان بازگشت و به تنظیم عقاید فلسفی خود در هفت كتاب پرداخت كه یكی از آنها در 11 جلد چاپ شده است. بشر قرن 21 بیش از گذشته به مطالعه و دقّت در عقاید «هابز» پرداخته و راه حلهای اورا تحلیل میکند. توماس هابز Thomas Hobbes فیلسوف انگلیسی كه در سال 1588 به دنیا آمد، 91 سال عمر كرد و در سال 1679 درگذشت در فلسفه سیاسی، اعتقاد به وجود یك حكومت مركزی مقتدر داشت كه بتواند امنیت مردم را حفظ كند و این امكان را فراهم آورد كه مردم در سایه امنیت بتوانند برای پیشرفت، همه تلاش و نبوغ خود را به كار گیرند كه آنرا «فلسفه پیشرفت در پرتو امنیت» خواندهاند.
در فلسفه اجتماعی، هابز انسان را موجودی خودخواه و خودبین میدانست كه برای رسیدن به ثروت، جاه و دیگر هدفهایش حاضر است منافع دیگران را زیر پا بگذارد، و میگفت كه بنا براین، دولت وظیفه دارد از منافع جامعه و افراد در قبال طمع و آز هر فرد حراست كند. وی معتقد بود كه یك فرد دارای دو حركت است یكی به سوی هدف و دیگری در جهت عكس آن و با آموزش و پرورش درست میشود راه اورا در زندگی اصلاح كرد. هابز میگفت: آدم كه طبیعتی سلطه گر دارد تنها به دلیل خودخواهی است كه از مرگ میترسد و بر دولت است كه سلطهگری «فرد» را با قانون و ضابطه كنترل كند و برای اتباع خود فرصت مساوی تامین سازد تا پیشرفت و سعادت حاصل آید و چنین دولتی باید متمرکز و مقتدر باشد تا بتواند امنیت مردم را حفظ كند و این امكان را فراهم آورد كه مردم در سایه امنیت بتوانند برای پیشرفت، همه تلاش و نبوغ خود را به كار گیرند برخی از فرضیهپردازان سوسیالیست این گفته هابز را كه همه آدمها سلطه گر و جاه طلب و آزمند هستند رد میكنند و ثابت میكنند كه تنها درصدی از مردم چنین خصلتهایی دارند كه باید به دقت مواظب آنها بود. به علاوه، میگویند كه بسیاری از انسانها ذاتا از مادر، سوسیالیست به دنیا آمدهاند و عاشق خدمت به دیگران هستند و چیزی بیش از آنچه كه لازمه ادامه زندگانی است نمیخواهند و از خدمت به خلق لذت میبرند كه همین لذت برایشان كافی است.
• ترور «پتر سوم» تزار آلماني و اصلاح طلب روسيه (1762 م)
17 جولای سال 1762 پتر سوم نوه دختری پتر بزرگ و تزار وقت روسیه به دست افراد گارد خود ترور شد و زنش کاترین دوم بر جای او نشست. طبق تحقیق مورخان، کاترین در جریان توطئه قتل شوهرش پتر سوم که تنها شش ماه سلطنت کرد قرار داشت. این تزار كه پس از مرگ خالهاش (دختر پتر بزرگ) بر تخت نشسته بود به جنگ هفت ساله با آلمان پایان داده بود، در روسیه آزادی مذهب برقرار ساخته و امتیازات اشراف را كاهش داده بود و به همین سبب دشمنان متعدد برای خود ساخته بود. این دشمنان حتی اعلام كرده بودند كه پتر سوم دچار بیماری روانی است. پتر سوم که پسر دوک شِلسویک ـ هُلشتاین بود در عین حال عنوان دوک این ایالت آلمانی ـ دانمارکی را حفظ کرده بود. وی با اینکه تزار روسیه شده بود دائما از آلمان تعریف می کرد و پشتیبان آلمانیها بود و یکی از دلایل دشمنی روسها با او نیز همین بود. پتر سوم 21 فوریه 1728 در شهر کیل (آلمان) به دنیا آمده بود.
• مرگ “آدام اسمیت” اقتصاددان و فیلسوف معروف انگلیسی (1790 م)
آدام اسمیت، اقتصاددان و فیلسوف انگلیسی در پنجم جون 1723میلادی در اسكاتلند به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته اقتصاد به پایان برد. وی پس از اتمام تحصیلات، به مقام استادی در دانشگاه گلاسكو رسید و به تدریس منطق، فلسفه و اخلاق پرداخت. اسمیت همزمان به تحقیق پیرامون فلسفه و اقتصاد مشغول شد تا اینكه در سال 1759میلادی كتب فلسفه اخلاق و عواطف اخلاقی را منتشر نمود. بدین ترتیب، فلسفه خویش را كه عبارت از حكمفرمایى رحم و انصاف و مهربانی در جامعه بود، بیان كرد و همدردی را اساس همه عواطف اخلاقی معرفی نمود. كتابهای اخلاقی او كه بنیادهای تازه و محكمی برای اخلاق میگذاشت، وی را سخت مشهور كرد. اسمیت در سالهای بعد راهی فرانسه شد و با متفكران و شخصیتهای بزرگی آشنایى یافت. وی در سال 1766میلادی به اسكاتلند بازگشت و ده سال در انزوا و تفكر به سر برد كه محصول این دوره، كتابی با نام تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل بود. این كتاب معتبر كه سرچشمه اصلی علم اقتصاد سیاسی زمان نویسنده و پس از آن بود و مبنای محكم و استواری در ادبیات انگلیس به شمار میآید، آدام اسمیت را در دنیا مشهور ساخت.
مضمون اصلی كتاب بزرگ اسمیت، حاكی از این است كه پیشرفت هر ملت با وجود آزادی ابتكار شخصی در چهارچوب قوانین، بهتر تضمین میشود و آزادی ذوق و قریحه فردی در محدوده قانون، بهترین راه پیشرفت قومی است. كتاب ثروت ملل، نقشی اساسی در تفهیم این واقعیت به جهانیان داشت كه اقتصاد، دانشی مستقل و جداگانه است. اسمیت در این كتاب كوشید با تجزیه و تحلیل عقاید اقتصادی، اقتصاد سیاسی را به مرز حل مسائل اجتماعی بكشاند. شعارهایى چون نظام ساده و نظام آسان، برگرفته از عقاید اوست. در حقیقت، وی در این تلاش بود كه به اقتصاد جنبه علمی دهد و كوشش وی جهت روشن ساختن این مطلب كه چگونه ثروت ملتی افزایش مییابد و به چه طریق توزیع میشود، هنوز هم از مسائل مهم اقتصاد سیاسی است. هرچند در حال حاضر، بسیاری از تئوریهای اسمیت كنار گذاشته شده است، ولی باز هم معروفترین كتاب در زمینه علم اقتصاد، همین كتاب بود و مطالعه آن برای اقتصاددانان سیاسی ضروری است، چرا كه این كتاب را پیشرو پیدایش علم نوین اقتصاد سیاسی میدانند. اسمیت بیش از فلسفه، به اقتصاد دلبستگی داشت و از این جهت، عقایدش در مورد فلسفه محدود است. وی مدتی قبل از مرگ، دستور داد كلیه نُسخ خطی آثارش را به جز چند مقاله پراكنده بسوازنند، با این حال، كتابهای او، بارها به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است. آدام اسمیت سرانجام در هفدهم جولای 1790میلادی در شصت و هفت سالگی در ادینبورو اسكاتلند درگذشت.
• وقوع ماجرای كشتار میدان مشق در پاریس در جریان انقلاب فرانسه (1791 م)
با اوجگیری انقلاب كبیر فرانسه و ناكامی لویى شانزدهم در حفظ آرامش، جمهوریخواهان كنترل اوضاع را در دست گرفتند. تعداد این افراد در ابتدا كم بود و جز اهالی پاریس كسی به آنها نپیوست. آنان در شانزدهم ژوئیه 1791میلادی، از مجلس خواستند تا دادگاهی با حضور افراد وطنخواه تشكیل شود تا لویى شانزدهم را محاكمه نمایند. این پیشنهادْ فردای آن روز مورد تایید قرار گرفت. در این هنگام، غوغایى برپا شد كه در طی آن دو نفر نیز كشته شدند و مجلس از پلیس خواست تا اوضاع را آرام سازد. پلیس در ابتدا از مردم تجمع كننده در میدان مشق پاریس خواست تا محل را ترك نمایند و چون این امر، حتی با تیراندازی هوایى هم عملی نشد، از این رو، قشون ملی به سمت شورشیان تیراندازی كردند كه در نتیجه نزدیك به پنجاه نفر كشته شدند. پس از این واقعه، اختلاف بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان افزایش یافت. در نتیجه، اكثر نمایندگان در هواداری از پادشاه راسختر شدند و باعث شد تا لویی شانزدهم پس از دو ماه، سررشته امور را در دست بگیرد. با این حال، این وضعیت دوامی نیافت و پس از مدت كوتاهی، لویی شانزدهم از سلطنت كنارهگیری كرد.
• ناپلئون خود را تسليم كرد. (1815 م)
17 جولای سال 1815، ناپلئون بناپارت فاتح اروپا كه زمانی آرزو داشت اروپا را تحت ریاست فرانسه یكپارچه كند، 29 روز پس از شكست نیروهایش در «واترلو» واقع در بلژیك خود را رسما تسلیم دشمنانش كرد و به جزیره «سنت هلن» در اقیانوس اطلس تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا و زیر نظر انگلستان بود. ناپلئون پس از شكست در جنگ واترلو فراركرده بود و قصد پناهنده شدن به آمریكا را داشت كه موفق نشد و خود را به یک افسر انگلیسی معرفی کرد و بعدا مراسم تسلیم شدن او صورت گرفت.
• نخستین مجله طنز (1841 م)
«پانچ Punch» نخستین مجله طنز جهان 17 جولای 1841 اولین شماره خود را منتشر كرد كه الگوی نشریات طنز بعد از خود قرار گرفته است. طنزنویسی دركشورهایی كه آزادی مطبوعات و بیان تضمین نشده است هنوز رونق دارد كه این قبیل نویسندگان در قالب شوخی، اشاره، كنایه و استعاره مشكلات و انتقاد از مقامات را بیان می دارند، ولی در كشورهایی كه آزادی بیان تامین است طنزنویسی به صورت فكاحی و برای سرگرمی و خنده و شادشدن درآمده است. طنز تصویری (كاریكاتور) در همه جا به صورت سابق رواج دارد و عمدتا سیاسی است.
• انجام اولين عكسبرداری از ستارگان آسمان در انگلستان (1850 م)
• مرگ “هانری پوانكاره” دانشمند و ریاضیدان فرانسوی (1912 م)
هانری پوانكاره، دانشمند و ریاضیدان فرانسوی در 29 آوریل 1854میلادی در شهر نانسی فرانسه به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در مدرسه پلی تكنیك پاریس و مدرسه عالی معادن ادامه داد تا این كه در سال 1879میلادی موفق به اخذ درجه دكتری در رشته علوم گردید و از آن پس به عنوان استاد برجسته فیزیك، ریاضی و مكانیك به تدریس در دانشگاه پرداخت. پوانكاره در كنار تدریس به تحقیق و مطالعات وسیعی دست زد و در بیشتر شاخههای علوم ریاضی و فیزیك و به ویژه در مقولات فیزیك ریاضی و فیزیك تئوری، نظرات خود را مطرح كرد. او با روحی انتقادی و نافذ به بررسی دستآوردهای این رشتههای علمی پرداخت و با ابداع اندیشهها و تعبیرات جدید، به عنوان یك تئوریدان بزرگ ایفای نقش نمود. پوانكاره سالها قبل از آنكه آلبرت انیشتین تئوری نسبیت را به شكل عمومی عرضه نماید، تمامی عناصر این تئوری را در اختیار داشت. پوانكاره با خلاصه كردن تمام تجربیات خود در این زمینه معتقد بود كه، هر طور كه باشد، گریز از این فكر كه یك اصل نسبیت، قانون عمومی است غیرممكن است. وی اگرچه تصریح مینماید كه باید نتایج را با محك تجربه مورد رسیدگی قرار داد، با این حال قدم قطعی و نهایى را دراینباره برنداشت و گام نهایى آن، به نام آلبرت انیشتین رقم خورد. علاوه بر این، بررسیهای پوانكاره درباره پیدایش جهان، آنالیز، نور و الكتریسیته، جبر و هندسه و حساب احتمالات بسیار دقیق است. وی در فلسفه و علوم فلسفی، گیاهشناسی و طبیعتشناسی نیز صاحب نظر و محقق بود. از پوانكاره آثار متعددی بر جای مانده كه مفروضات تكوینی، علم و فرض، ارزش علم، علم و روشنی و روشهای جدید مكانیك آسمانی و نزدیك به پانصد مقاله علمی، از آن جملهاند. هانری پوانكاره سرانجام در 17 ژوئیه 1912میلادی در 58 سالگی درگذشت.
• قتل« آلوارو اوبرگون» رئيس جمهوری انقلابی مكزيك (1928 م)
آلوارو اوبرگون Alvaro Obregon پیش از آغاز دومین دور ریاست خود برجمهوری مكزیك، 17 جولای 1928 ترور شد. وی در دور اول ریاست خود برمکزیک (از 1920 تا 1924) دست به اصلاحات ارضی و قضایی زده، بسیاری از كشاورزان را صاحب زمین كرده و جامعه را از تبه کاری و قانونشکنان پاک کرده بود. او میگفت که منطقه آمریکای شمالی (مکزیک، ایالات متحده و کانادا) طبیعتی واحد دارند و دلیل پیشرفت دو کشور دیگر منطقه، وضعیت زمین و آب و هوا نیست، قوانین و مقررات و عادت دادن مردم به رعایت آنهاست. وی پیشبینی کرده بود که اگر مکزیکیها راه خودرا اصلاح نکنند نه تنها پیشرفت نخواهند داشت بلکه به صورت ملتی بی قانون و ناامن در خواهند آمد که هرکس میخواهد از آنجا بگریزد (مهاجرت کند). وی اخطارکرده بود که اگر اصلاحات صورت نگیرد زمانی فراخواهد رسید که برای حل مسائل مکزیک راهی جز انقلاب وجود نداشته باشد. همین اصلاح طلبی «اوبرگون» سبب شده بود که دولت ایالات متحده تا سه سال ریاست جمهوری او (دور اول) را برسمیت نشناسد. آلوارو كه یك ژنرال بود دست راست خودرا در جنگ «سانتا رزا» از دست داده بود. آلوارو پس از یك دوره دوری جستن از سیاست، در سال 1928 خود را نامزد آن مقام كرد؛ زیرا متوجه شده بود كه بسیاری از دستاوردهای انقلاب از دست رفته است. وی انتخاب شد، اما پیش آغاز زمامداری به قتل رسید.
• روز ملی و انقلاب “عراق” (1932 م)
كشور جمهوری عراق در جنگ جهانی اول به تصرف نیروهای انگلیسی درآمد و به موجب مصوبه جامعه ملل، تحت قیمومیت انگلستان قرار گرفت. انگلیسیها در سال 1921میلادی امیرفیصل پسر فرمانروای حجاز را كه دست نشانده خود آنها بود به پادشاهی عراق رساندند. این كشور در سال 1932، ظاهراً استقلال یافت و به عضویت جامعه ملل پذیرفته شد، ولی عملاً وابسته و تحت فرمان انگلستان بود. كودتای نظامی 1958میلادی به سرپرستی جنرال عبدالكریم قاسم، رژیم سلطنتی را در این كشور برانداخت. در 17 جولای 1968میلادی نیز كودتای نظامی دیگری به رهبری احمد حسن البكر از طرف حزب بعث عراق سازمان داده شد كه این كودتا سرآغاز حكومت استبدادی حزب بعث بر عراق بود. سالروز این كودتا در 17 جولای به عنوان روز انقلاب و روز ملی عراق نام گرفت. عراق كشوری است با مساحت 438/317 كیلومتر مربع و جمعیت بیش از 23 میلیون نفر كه در غرب آسیا و در همسایگی ایران، تركیه، سوریه و عربستان قرار گرفته است. پایتخت عراق، بغداد و شهرهای مهم آن، بصره، موصل، كربلا و نجف میباشند. دین رسمی این كشور اسلام می باشد.
• آغاز كنفرانس “پوتسدام” با حضور سران متفقین در آلمان (1945 م)
سومین و آخرین كنفرانس سران متفقین زمان جنگ جهانی دوم كه از روز 17 جولای تا دوم اوت 1945میلادی در شهر پوتسدام در نزدیكی برلین تشكیل شد. نخست با حضور استالین، چرچیل و ترومن، سران شوروی، انگلستان و امریكا شروع به كار كرد ولی در روز 25 ژوئیه، چرچیل پس از شكست در انتخابات پارلمانی، جای خود را به كِلِمِنْتْ اَتْلی داد. كنفرانس پوتسدام بیشتر به بحث در پیرامون توافقهای یالتا و نحوه اجرای آن و آینده آلمان اختصاص داشت و استالین در اجرای توافق محرمانهای كه در كنفرانس یالتا صورت گرفته بود قول داد كه پس از بازگشت به مسكو، به ژاپن اعلان جنگ بدهد. ترومن در جریان كنفرانس پوتسدام به استالین اطلاع داد كه امریكا به بمب هستهای دست یافته و ممكن است آن را علیه ژاپن به كار ببرد. بنابراین شكست ژاپن در جنگ امری حتمی بود و استالین از شركت در این جنگ ضرری نمیكرد. همچنین درجریان كنفرانس پوتسدام، قراردادهای نهایى مربوط به تقسیم آلمان و تعیین حدود مرزی جدید این كشور به امضای سران كشورهای فاتح رسید. به موجب این قراردادها، بیش از یكصد هزار كیلومتر مربع از خاك اصلی آلمان كه تمام ایالت پروس غربی و قسمتی از پروس شرقی را هم شامل میشد، ضمیمه خاك لهستان شد و بیش از 9 میلیون نفر از آلمانیهای مقیم این مناطق، مجبور به مهاجرت به مناطق دیگر گردیدند. دولت شوروی نیز در ازاء این بذل و بخشش، سهم بیشتری از خاك لهستان و قسمتی از ایالت پروس شرقی را كه نزدیك به یكصد و هشتاد هزار كیلومتر مربع وسعت داشت، ضمیمه خاك خود كرد.
• وقوع دومین كودتای حزب بعث عراق به فرماندهی “احمدحسن البكر” (1968 م)
پس از روی كار آمدن ژنرال عبدالرحمن محمد عارف در عراق در سال 1966میلادی وی برای آرام كردن شورش كُردهای شمال این كشور، مذاكراتی با آنان به انجام رساند و سرانجام در همان سال، تسهیلات ویژهای را برای كردهای عراق در نظر گرفت. این عمل كه عقبنشینی آشكار عارف در برابر كردهای شورشی بود، توانست موقتاً آرامش را در تمام نواحی كردنشین شمال عراق ایجاد كند. با این حال، عارف به خاطر امتیازاتی كه در طرح خود به شورشیان كُرد داده بود، به شدت موجبات خشم حزب بعث عراق را كه بزرگترین تشكیلات سیاسی این كشور محسوب میشد فراهم آورد. به همین سبب دو سال بعد در هفدهم ژوئیه 1968میلادی، ژنرال احمد حسن البكر معاون رئیس جمهور عراق، كودتایى برضد دولت عبدالرحمن عارف را فرماندهی كرد و با این كودتا، عبدالرحمن عارف، رئیس جمهور عراق از كار بركنار گردید. عارف كه در طول حكومت خود، همواره مورد خشم و غضب حزب بعث بود، پس از كودتا از كلیه مناصب خود بركنار و به تركیه تبعید شد. این كودتای نظامی سرآغاز حكومت استبدادی حزب بعث بر عراق بود كه 35 سال بر تمامی جان و مال مردم این كشور، استیلا یافت. این كودتا در حالی انجام شد كه عبدالرحمن خودْ عضو حزب بعث بود ولی رهبران حزب خواستار افراط بیشتری در كارها بودند. پس از كودتا، احمد حسن البكر، رهبر كودتاچیان، توسط شورایی به نام شورای انقلاب، قدرت را به دست گرفت و اختناق و سركوب شدیدی در كشور ایجاد نمود.