رویدادهای مهم پانزدهم ماه جوزا سال هجری شمسی مطبق با پنجم ماه جون تقویم میلادی :
اولین فارغین مکتب هوانوردی ملکی افغانستان/1242
ریاست هوانوردی کشور، برای تربیت نیرو های فنی که بتوانند با سیستم های مخابراتی و ترافیک هوایی کار کنند، “مکتب هوانوردی ملکی” را در کابل و قندهار تاسیس کرد.
اولین گروه فارغ التحصیلان این مکتب، در تاریخ ۱۵ جوزای سال ۱۳۴۲ به عنوان کارمندان فنی در شعب مختلف ریاست هوایی ملکی و در میدان های هوایی به کار مشغول شدند.
تعدادی از این فارغ التحصیلان نیز برای تحصیلات بیشتر به خارج اعزام شدند که اکثر آنها بعد از چند سال تحصیل به افغانستان بازگشتند.
شرکت آریانا نیز برای سرعت بخشیدن به خدمات حمل و نقل خود در تاریخ ۲۹ حمل ۱۳۴۷ یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ از کشور شوروی خرید، تا بتواند با شرکتهای هوایی همجوار رقابت کند.
• خودکشی، سرانجام شاعری که نخست وزیر چین بود. (221 پیش از میلاد)
چو یوانChu Yuan شاعر بزرگ چین پنجم جون سال 221 پیش از میلاد (در آن سال مصادف با روز پنجم از ماه پنجم سال قمری چین) خودرا در رود “میلو” در ایالت هونان غرق کرد و از آن زمان تاکنون، چینیان هر سال در این روز مراسمی برپا می دارند و از جمله به رودخانه “میلو” برنج میپاشند. “چو” که قبلا نخست وزیر چین بود با جهانگیری “سائو ” امپراتور وقت این کشور از طریق توسل به نیروی مسلح که نتیجهاش خونریزی و آوارگی گروهی از مردم بود مخالفت کرد و به همین دلیل سمت نخست وزیری را از دست داد و چون دلیل مخالفت خودرا به صورت شعر درآورد و اشعار او به گوش امپراتور رسید ناچار به فرار از شهر شد و مدتها در دشت و صحرا بسر برد و سرانجام از فرط یاس خودرا در رودخانه غرق کرد. وی هنگام خودکشی 72 ساله بود. برخی از ادیبان چینی “چو” را بزرگترین شاعر این کشور میدانند. پنجم جون سال 221 پیش از میلاد با تطبیق تقویم ها و تبدیل سال قمری چین به سال شمسی میلادی به دست آمده است. محاسبات قبلی که گفته شده است دقیق نبوده سالروز خودکشی “چو” را 5 ژوئن سال 299 پیش از میلاد نشان میداد.
• تولد “آدام اسمیت” اقتصاددان و نظریهپرداز معروف انگلیسی (1723 م)
آدام اسمیت، اقتصاددان و فیلسوف انگلیسی در پنجم جون 1723میلادی در اسكاتلند به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته اقتصاد به پایان برد. وی پس از اتمام تحصیلات، به مقام استادی در دانشگاه گلاسكو رسید و به تدریس منطق، فلسفه و اخلاق پرداخت. اسمیت همزمان به تحقیق پیرامون فلسفه و اقتصاد مشغول شد تا اینكه در سال 1759میلادی كتب فلسفه اخلاق و عواطف اخلاقی را منتشر نمود. بدین ترتیب، فلسفه خویش را كه عبارت از حكمفرمایى رحم و انصاف و مهربانی در جامعه بود، بیان كرد و همدردی را اساس همه عواطف اخلاقی معرفی نمود. كتابهای اخلاقی او كه بنیادهای تازه و محكمی برای اخلاق میگذاشت، وی را سخت مشهور كرد. اسمیت در سالهای بعد راهی فرانسه شد و با متفكران و شخصیتهای بزرگی آشنایى یافت. وی در سال 1766میلادی به اسكاتلند بازگشت و ده سال در انزوا و تفكر به سر برد كه محصول این دوره، كتابی با نام تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل بود. این كتاب معتبر كه سرچشمه اصلی علم اقتصاد سیاسی زمان نویسنده و پس از آن بود و مبنای محكم و استواری در ادبیات انگلیس به شمار میآید، آدام اسمیت را در دنیا مشهور ساخت.
مضمون اصلی كتاب بزرگ اسمیت، حاكی از این است كه پیشرفت هر ملت با وجود آزادی ابتكار شخصی در چهارچوب قوانین، بهتر تضمین میشود و آزادی ذوق و قریحه فردی در محدوده قانون، بهترین راه پیشرفت قومی است. كتاب ثروت ملل، نقشی اساسی در تفهیم این واقعیت به جهانیان داشت كه اقتصاد، دانشی مستقل و جداگانه است. اسمیت در این كتاب كوشید با تجزیه و تحلیل عقاید اقتصادی، اقتصاد سیاسی را به مرز حل مسائل اجتماعی بكشاند. شعارهایى چون نظام ساده و نظام آسان، برگرفته از عقاید اوست. در حقیقت، وی در این تلاش بود كه به اقتصادْ جنبه علمی دهد و كوشش وی جهت روشن ساختن این مطلب كه چگونه ثروت ملتی افزایش مییابد و به چه طریق توزیع میشود، هنوز هم از مسائل مهم اقتصاد سیاسی است. هرچند در حال حاضر، بسیاری از تئوریهای اسمیت كنار گذاشته شده است، ولی باز هم معروفترین كتاب در زمینه علم اقتصاد، همین كتاب بود و مطالعه آن برای اقتصاددانان سیاسی ضروری است، چرا كه این كتاب را پیشرو پیدایش علم نوین اقتصاد سیاسی میدانند. اسمیت بیش از فلسفه، به اقتصاد دلبستگی داشت و از این جهت، عقایدش در مورد فلسفه محدود است. وی مدتی قبل از مرگ، دستور داد كلیه نُسخ خطی آثارش را به جز چند مقاله پراكنده بسوازنند، با این حال، كتابهای او، بارها به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است. آدام اسمیت سرانجام در 17 ژوئیه 1790میلادی در شصت و هفت سالگی در ادینبورو اسكاتلند درگذشت.
• پرواز بالن برای اولین بار (1783 م)
طبق آخرین اطلاعات بدست آمده در سال 1873 میلادی و در پاریس نخستین بار انسان موفق به پرواز شد. این پرواز به وسیله یک بالن هوای گرم (hot air balloon)، که بوسیله برادران مونت گولفییر (Montgolfier brothers ) ابداع شده بود و توسط فرانسیس پیلاتر (Francois Pilatre de Rozier) و فرانسیس دی آرلندس (Francois d’Arlandes ) به پرواز در آمد، موفق شد مسافت پنج مایل (هشت کیلومتر) در حین پرواز بپیماید. گرمای مورد نیاز برای به پرواز در آمدن این بالون از سوختن چوب بدست می آمد. بالون یاد شده غیر قابل کنترل بود و جهت حرکت آنرا جهت باد تعیین مینمود. بالون مذبور در اولین پرواز خود، در حالیکه به وسیله طناب به زمین مهار شده بود، نهایتا تا ارتفاع 26 متری پرواز کرد. در اواخر سده هیجده میلادی پرواز با بالون، و یا به عبارتی بالون سواری، افراطی ترین مشغله در اروپا شده بود. البته این روند موجب شد که رابطه بین ارتفاع (altitiude) و جو (atmosphere) هرچه بهتر و با جزئیات کامل تر مورد شناسائی قرار گیرد. اولین پروازی که توسط یک هواپیمای موتوردار، قابل کنترل، و قابل تعلیق در آسمان ( بدلیل سبکتر بودن از هوا به وقوع پیوست، در سال 1852 میلادی بود. در فرانسه، هنری گیفارد پانزده مایل (24 کیلومتر) را به وسیله کشتی هوایی که مجهز به یک موتور بخار بود پرواز کرد. در طول نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی و اوایل قرن بیستم میلادی کشتی های هوایی یکی از عمده ترین وسایل حمل و نقل بشمار میآمدند.
• تقسیم آلمان به چهار منطقه بین متفقین در پایان جنگ جهانی دوم (1945 م)
هرچند جنگ دوم جهانی مانند جنگ اول، نقشه اروپا و جهان را تغییر نداد ولی نتایج آن از نظر تقسیم جهان به دو قطب سیاسی و اقتصادی، عمیقتر از جنگ اول جهانی بود. در پایان جنگ جهانی اول، كشورهای جدیدی از درون امپراتوریهای بزرگ آن زمان پا به عرصه وجود نهادند و سه امپراتوری بزرگ آن زمان به سه كشور كوچكتر آلمان، اتریش و تركیه تبدیل شدند. ولی در پایان جنگ دوم جهانی، كشورهای اروپایى با تغییراتی در مرزهای بعضی از آنها، بر جای ماندند و فقط رژیم حاكم بر آنها تغییر یافت كه در واقع نوعی اشغال این كشورها بدون حضور علنی قوای كشور فاتح بود. مهمترین تغییر در وضع اروپا، در بزرگترین كشور مغلوب این جنگ یعنی آلمان پدید آمد. اتریش و چكسلواكی كه در سالهای قبل از جنگ، تحت سلطه آلمان درآمده و ضمیمه خاك آن كشور شده بودند، استقلال خود را باز یافتند. پروس شرقی و قسمتی از خاك اصلی آلمان در شرق این كشور كه بیش از یكصد هزار كیلومتر مربع از خاك آلمان را تشكیل میداد ضمیمه لهستان شد و در عوض، شوروی یكصد و هشتاد هزار كیلومتر مربع از اراضی شرقی لهستان و قسمتی از ایالت پروس شرقی آلمان را تصاحب كرد. باقیمانده خاك آلمان به چهار منطقه اشغالی بین كشورهای پیروز جنگ، یعنی شوروی، امریكا، انگلیس و فرانسه تقسیم شد كه سه بخش اشغالی كشورهای غربی بعداً به هم پیوستند و آلمان به دو كشور جداگانه با دو حكومت متفاوت و متخاصم شامل آلمان شرقی با 108 هزار كیلومتر وسعت و آلمان غربی با 248 هزار كیلومتر مربع مساحت تقسیم گردید. همچنین چند سال بعد با تقسیم برلین، پایتخت آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، دیوار برلین نیز ساخته شد كه تا سالهای پایانی دهه 1980میلادی پابرجا بود.
• اعلام طرح “جورج مارشال” وزیر امورخارجه امریكا (1947 م)
طرح مارشال یكی از مهمترین طرحهای اقتصادی امریكا بعد از جنگ جهانی دوم است كه به نام طراح آن، جورج مارشال، وزیر امور خارجه امریكا در دوران ریاست جمهوری هاری ترومن نامگذاری شده است. به دنبال ارائه دكترین ترومن معروف به طرح دربرگیری در 12 مارچ 1947میلادی مبنی بر ارسال كمكهای اقتصادی و نظامی امریكا به كشورهای مورد تهدید، جورج مارشال، وزیر امور خارجه امریكا در پنجم ژوئن 1947میلادی طرحی برای نفوذ در كشورهای اروپایى ارائه داد كه بعدها به طرح مارشال معروف شد. این طرح، كمكهای مالی و اقتصادی بلاعوض امریكا را به حكومتهای نیازمند تصریح میكرد، لیكن عملاً گامی در جهت استثمار كشورها و انقیاد دولتها از طریق ایجاد وابستگیهای اقتصادی و سپس سیاسی بود. جورج مارشال در این روز عنوان كرد: اگر كشورهای اروپایى مبادرت به ایجاد یك برنامه بازسازی اقتصادی كنند، ایالات متحده در اجرای این برنامه، كمك مالی در اختیار این كشورها قرار خواهد داد. این سخنان كه در حقیقت ارائه دیدگاههای اقتصادی دولت امریكا نسبت به قاره اروپا محسوب میشد با استقبال دولتهای جنگ زده و خسارت دیده اروپایى مواجه گردید.
كشورهای مورد نظر بلافاصله در پاریس طرحی را به مورد اجرا گذاشتند كه كنگره امریكا نیز با تخصیص این اعتبارات موافقت كرد. طرح مارشال ابتدا شامل شوروی و كشورهای اروپای شرقی هم میشد، ولی دولت شوروی حاضر به قبول شرایط این كمك نشد و كشورهای اروپای شرقی را نیز از پذیرفتن آن منع كرد. از این پس در عرض چهار سال، بیش از 14 میلیارد دالر در اختیار دولتهای استقبال كننده از این طرح امریكایى قرار گرفت كه در این میان تنها سهم فرانسه و انگلستان در حدود شش میلیارد دالر بود. دولت امریكا توانست در ازای اعطای این كمكها امتیازات مورد نظر خود را كه انگیزه اصلی در ارائه این طرح اقتصادی بود از دولتهای اروپایى كسب كند و آنها را تا سرحد امكان به خود وابسته سازد. دكترین جورج مارشال همچون دكترین ترومن، گام موثر امریكا در دهه 1940میلادی برای نفوذ در كشورهای اروپایی بود و همین دو طرح بود كه در آینده، زمینه اتحاد دسته جمعی دولتهای غرب اروپا را در زیر چتر سلطه سیاسی و نظامی امریكا فراهم آورد. همچنین پیمان آتلانتیك شمالی، ناتو نیز كه به دنبال اجرای این طرح منعقد شد، حضور نظامی امریكا را در اروپا تثبیت كرد.
• آغاز سومین جنگ اعراب و اسرائیل معروف به جنگ شش روزه (1967 م)
سومین جنگ اعراب و اسرائیل، روز پنجم جون سال 1967میلادی با حمله غافلگیرانه رژیم صهیونیستی به فرودگاهها و تاسیسات نظامی مصر و سوریه و اردن آغاز شد. جنگهای غافلگیر كننده معمولاً در نخستین ساعات بامداد و در تاریكی شب آغاز میشود ولی اسرائیلیها حملات هوایى خود را در حدود ساعت 8/5 صبح روز پنجم جون كه هوا كاملاً روشن بود آغاز كردند. انتخاب این ساعت برای حمله، خود یك عامل غافلگیر كننده بود زیرا مصریها و متحدین آنها انتظار آغاز حملهای را از طرف صهیونیستها نداشتند. به علاوه اسرائیلیها میخواستند در روشنایى روز كاملاً هدفهای خود را در روی زمین ببینند و دقیقاً آنها را منهدم كنند. هدف رژیم صهیونیستی از این حمله، انهدام نیروی هوایى سه كشور عربی، قبل از آغاز عملیات زمینی آنان علیه این رژیم بود. در نتیجه، در این روز، 340 هواپیمای جنگی مصر، سوریه و اردن در روی زمین منهدم شدند و مجموعه این انهدامها در پایان روز دوم به 416 فروند رسید.
قبل از شروع سومین جنگ اعراب و اسرائیل، جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر با بستن خلیج عقبه بر روی كشتیهای اسرائیلی و نیز انعقاد پیمان اتحاد نظامی با سوریه و اردن بهانه لازم را برای شروع جنگ به دست رژیم صهیونیستی داده بود. ناصر همچنین از نیروی ناظر سازمان ملل متحد كه پس از جنگ سوئز در سال 1956میلادی بین نیروهای مصر و اسرائیلی و صحرای سینا حایل شده بودند خواست كه از این منطقه خارج شوند و رژیم صهیونیستی، این اقدام را به عنوان تدارك آغاز حملهای علیه خود تعبیر نمود. رژیم صهیونیستی بعدها ادعا كرد كه ناصر پس از امضای پیمان اتحاد نظامی با سوریه و اردن، آغاز حمله غافلگیرانهای را علیه این رژیم تدارك میدید. آنان همچنین عملیات نظامی خود را علیه كشورهای عربی، تدافعی و برای پیشگیری از حمله آنان توجیه نمودند. پیشروی نیروهای اسرائیل در صحرای سینا ساعتی پس از شروع عملیات نیروی هوایى این رژیم آغاز شد و نیروهای مصر كه از پشتیبانی هوایى محروم مانده بودند با تلفات سنگینی عقبنشینی اختیار كردند. نیروهای اسرائیلی همزمان با عملیات سینا با نیروهای اردن و سوریه نیز درگیر شدند. در این زمان، الجزایر، عراق، سودان، كویت و یمن هم به رژیم صهیونیستی اعلان جنگ دادند ولی عملاً در جنگ شركت نكردند. جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائیل را میتوان یكی از سریعترین جنگهای تاریخ به شمار آورد؛ زیرا رژیم صهیونیستی در پایان دومین روز جنگ در جبهه غرب، صحرای سینا را پشت سر گذاشت و به كانال سوئز رسید. همچنین آنان توانستند در جبهه شرق، نیروهای سوریه و اردن را به عقب برانند و ارتفاعات جولان، شهر بیتالمقدس و قسمت اعظم اراضی غرب رودخانه اردن را به تصرف خود درآوردند. در روز سوم جنگ كه رژیم صهیونیستی به اهداف عمده خود در عملیات نظامی دست یافته بود، شورای امنیت سازمان ملل به صدور قطعنامهای درباره آتشبس بین نیروهای متخاصم مبادرت نمود، ولی اسرائیل بیاعتنا به این قطعنامه، جنگ را تا روز دهم ژوئن 1967میلادی ادامه داد و پیش از صدور فرمان آتشبس، تمام ساحل شرقی كانال سوئز، ساحل غربی رود اردن، ارتفاعات جولان و قسمتی از خاك سوریه را به تصرف خود درآورد. در نتیجه سومین جنگ اعراب و اسرائیل كه به جنگ شش روزه معروف شده است، تمام شهر بیتالمقدس به تصرف رژیم صهیونیستی درآمد و پایتخت اسرائیل از تل آویو به این شهر كه صهیونیستها آن را اورشلیم میخواندند، انتقال یافت. این جنگ و عواقب ناگوار آن برای اعراب به موقعیت داخلی و خارجی جمال عبدالناصر لطمه شدیدی وارد ساخت و ناصر با اینكه تا زمان مرگ ناگهانی خود در سال 1970میلادی در مقام ریاستجمهوری مصر باقی ماند، اما دیگر موقعیت و اعتبار گذشته خود را باز نیافت.
• روز ترور رابرت كندی (1968 م)
رابرت كندی داستان پیشین آمریكا، سناتور و نامزد وقت انتخابات مقدماتی حزب دمكرات برای ریاست جمهوری كه پنجم جون 1968 در راهرو هتل «امباسادور» شهر لس آنجلس هدف دو گلوله قرار گرفته بود 25 ساعت بعد (ششم ژوئن) درگذشت و باعث گسترش انواع شایعات شد كه هنوز پس از گذشت چند دهه به قوت خود باقی هستند. ترور رابرت كندی دو ماه پس ار قتل دكتر مارتین لوتر كینگ رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان صورت گرفته بود. پس از جان اف كندی، سناتور رابرت دومین عضو خانواده لیبرال كندیها بود كه كشته میشد. در پی انصراف لیندن جانسون كه به سبب ادامه جنگ ویتنام زیر انتقاد شدید قرارداشت از شركت در انتخابات، رابرت كندی خود را نامزد حزب حاكم دمكرات كرده بود و برای ایراد نطق انتخاباتی به لس آنجلس رفته بود. تا آن زمان در آمریكا هم مانند سایر كشورها، اعضای مجالس مقننه فاقد محافظ مسلح بودند و «سرهان بشاره سرهان» قاتل سناتور رابرت توسط حاضران در هتل دستگیر شده بود. احتمال داده شده است سرهان كه متولد بیتالمقدس است چون رابرت كندی را حامی اسرائیل تشخیص داده بود تصمیم به قتل وی گرفته بود. محكوم شدن سرهان به حبس ابد (كالیفرنیا در آن زمان مجازات اعدام نداشت) هم از شایعات و احتمال وجود توطئهای بزرگتر نكاسته و انگیزه واقعی قتل همچنان در پرده ابهام است. با قتل رابرت كندی، زمینه پیروزی ریچارد نیكسون نامزد حزب جمهوریخواه هموار شد.
• روز جهانی محیط زیست (1976 م)
با توجه به مسائل مربوط به آلودگی محیط زیست در جهان و نیاز به برنامه سراسری جهانی به منظور حفاظت محیط زیست برای نسلهای آینده بشر و دیگر موجودات جاندار، در پنجم جون 1972میلادی برای نخستین بار، كنفرانس بینالمللی محیط زیست با شركت نمایندگان 113 كشور و با شعار تنها یك زمین وجود دارد، در استكهلم پایتخت سوئد برگزار شد. از اهداف اساسی این كنفرانس، برنامهریزی به منظور احداث مراكز مسكونی با توجه به حفظ محیط زیست؛ تعیین، تشخیص و كنترل مواد آلاینده محیط زیست و حفاظت از محیط زندگی برای نسلهای آینده بود. حاصل این كنفرانس، ایجاد یك سازمان جدید بینالمللی برای حفظ محیط زیست و جلوگیری از تخلیه مواد آلاینده در اقیانوسها، دریاها و محدود كردن ساخت واستفاده از مواد شیمیایى بود. از سوی دیگر، كنفرانس استكهلم در واقع نقطه آغاز بینالمللی شدن روند حفظ محیط زیست بود. پس از آن نیز كشورهای مختلف، برنامههای گوناگونی را برای كاستن از آلودگیهای محیط زیست مورد مطالعه قرار دادند. از آن پس روز پنجم جون (برابر با 15ماه جوزا) به عنوان روز جهانی محیط زیست عنوان گردید. این روز بهانهای است برای جلوگیری از روند روز افزون آلودگی محیط زیست كه میتواند در آینده، مشكلاتی جدی برای بشریت ایجاد كند. از اینرو باید برنامهای جهانی برای حفظ و نگهداری محیط زیست اعمال شود كه هم مسئولیتپذیری كل جهان را در بربگیرد و هم تمامی كشورها و آحاد مردم احساس تكلیف و وظیفه كنند. همچنین به منظور اِعمال یك سیاست جهانی برای محیط زیست باید ضوابط و مقررات و قواعد اجرایی و حقوقی وجود داشته باشد. به طور كلی همكاری و هماهنگیهای دو جانبه و چند جانبه بین كشورها، مقدمهای است برای برپایی و برقراری ضوابط پایدار جهت حفظ محیط زیست كه بر اساس منافع ملی و منطقهای باشد.
• استقلال مجمع الجزایر سیشل از انگلستان (1976 م)
كشور جمهوری سیشل با 455 كیلومتر مربع مساحت متشكل از چندین جزیره در شرق سواحل افریقا در اقیانوس هند و در نزدیكی ماداگاسكار واقع شده است. سیشل با 92 جزیره، دارای جمعیتی در حدود 82 هزار نفر است كه بیشتر جمعیت آن را، مردم دو رگه سفید و سیاه كه 90 درصد آنها كاتولیك مذهب هستند، تشكیل داده است. زبان رسمی در سیشل، انگلیسی و فرانسوی؛ پایتخت آن بندر ویكتوریا و واحد پول آن روپیه سیشل است. در طی سالهای دهه 1960، موج استقلالطلبی در این جزایر بالا گرفت تا سرانجام در 1970 سیشل به خودمختاری دست یافت. این مبارزات طی سالهای بعد فزونی یافت تا این كه در 28 جون سال 1976میلادی، انگلستان به سیشل استقلال داد و كشور به صورت جمهوری درآمد. یك سال بعد از استقلال سیشل، حزب متحد مردم، قدرت را در اختیار گرفت و از سال 1977 تاكنون ریاست حكومت بر عهده “فرانس آلبر رنه” میباشد. در سالهای پایانی قرن بیستم به علت اعتراضات مردمی، نظام چند حزبی پذیرفته شد و تعداد نمایندگانِ تنها مجلس قانونگزاری به 34 نفر افزایش یافت. 5 جون به عنوان روز آزادی، روز ملی این كشور به حساب میآید.
• روز ملی «دانمارك»
كشور دانمارك در شمال اروپا بین دریای بالتیك و دریای شمال قرار گرفته است. نخستین ساكنان دانمارك در هزارههای قبل از میلاد مسیح(ع) در این منطقه زندگی میكردند. این سرزمین در اولین هزاره بعد از میلاد، منشأ بسیاری از تهاجمات به منطقه غرب اروپا بود و در زمانهای مختلف، كشورهای انگلستان، سوئد، نروژ و ایسلند را تحت كنترل درآورد. در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه نخست قرن بیستم، دامنه قدرت و حاكمیت دانمارك محدود شد. این كشور در جنگ جهانی اول بیطرف ماند اما در طول جنگ جهانی دوم در اشغال آلمان نازی قرار داشت. مجمع الجزایر فارو و جزیره گروینْلَند در اقیانوس اطلس، همچنان جزئی از دانمارك به حساب میآیند. مساحت دانمارك 43/094 كیلومتر مربع و جمعیت آن 5/300/000 نفر میباشد. پیشبینی جمعیت دانمارك تا سال 2025 در حدود 5/2 میلیون نفر است. میزان جمعیت این كشور اروپایی تقریباً ثابت است. پایتخت دانمارك، كپنهاگ و واحد پول آن كرون است. حدود 90 درصد مردم دانمارك پیرو مذهب پروتستان بوده و اكثریت آنها ملیت دانماركی دارند و از نژاد سفید اروپایی هستند. زبان رسمی مردم، دانماركی است. از نظر اقتصادی، دانمارك یكی از كشورهای ثروتمند اروپایی به شمار میآید. اورهوس، اودنسه و اولبورگ از شهرهای مهم این كشور هستند. حكومت دانمارك مشروطه سلطنتی با یك مجلس قانونگزاری میباشد. این كشور دارای دو روز ملی میباشد كه یكی 5 جون و دیگری 16 اپریل است.