زنده جان

زنده جان

نام ولسوالی: زنده جان

تصویر مرتبط

ولسوال بر حال: فرید زیارتجائی

نتیجه تصویری برای فرید زیارتجائی
موقیعت: غرب ولایت هرات

حدود اربعه:

  • شمالاً با ولسوالی های کشک رباط سنگی و گلران محدود می باشد.
  • جنوباً به ولسوالی ادرسکن می رسد.
  • شرقاً با ولسوالی های انجیل و گذره هم سرحد است .
  • غرباً با ولسوالی های کهسان و غوریان همسایگی دارد.

جاذبه های دیدنی: 

  • هریرود از وسط قریه شکیبان عبور میکند. مردم آنجا در روز اول نوروز که به آن (میله) می‌گویند به مکانی به نام (شادجاه) می‌روند و به تفریح می پردازند.
  • زیارت رباط پی از دیگر جاذبه های دیدنی این ولسوالی به شمار می آید و مردم از گوشه .و کنار برای گذراندن ایام فرات شان به آن محل می آیند.

مسیر های منتهی به ولسوالی:

  • شهر هرات- درب ملک به سمت پل هاشمی
  • شهر هرات- فلکه مولانا عبدالرحمن جامی به سمت شاهراه هرات اسلام قلعه به سمت قریه شکیبان

زنده‌جان (فوشنج)؛ تمدنی کهن به بلندای عمر بشر، پایتخت بُرازان، اقامت‌گاه طاهریان!


چنانچه بر روی خرابه‌های باقی مانده از شهرهای قدیمی مطالعه کنیم، با فضایی به غایت معمارانه مواجه می‌شویم. فضایی‌که حضور تمدن و هنر در آن، از خانه‌ها تا شالوده‌های عظیم شهری به سهولت قابل درک است. این زیستگاه‌های متمدن بر ریشه‌دار بودن فرهنگ و قدمت تاریخ شکوفای این سرزمین اشاره دارند و ریتم فضاسازی و نظام مهندسی آنان به گونه‌ای است که گاهی موجب بهت و حیرت انسان را فراهم می‌آورد اما با کمال تأسف این بناهای ارزشمند به‌دلیل عدم توجه و رسیدگی به تل خاکی مبدل گشته و جایگاه واقعی‌شان را نیز در مطالعات و تحقیقات باستان‌شناسی از دست داده‌اند. یکی از این شهرهای مهم (پوشنگ، پوشنج یا فوشنج) در ولسوالی زنده‌جان می‌باشد.
از آنجایی‌که آریائیان اولین سلسله را بنام پیشدادیان در ام‌ابلاد (بلخ) تأسیس نمودند، سپس پیشدادیان به‌دلیل ازدیاد نفوس‌شان در بلخ به دو قسمت کشور کوچ کردند. قسمتی از پیشدادیان به‌طرف جنوب هندوکش و قسمتی از آن‌ها به‌طرف غرب مهاجرت نمودند، نخست شهر هوشنگ را بنا کردند و سپس به‌طرف پارس و ترکیه و از آنجا به قسمت‌هایی از اروپا سفر کردند.
هوشنگ که از جمله زمامداران و سرداران آریائیان و سلسلۀ پیشدادیان بود به‌طرف غرب افغانستان امروزی کوچ کرد و در قسمتی از هریرود قصبه‌ای را بنا کرد که این قصبه را قصبۀ هوشنگ و سپس پوشنگ نامیدند.
پوشنگ یا فوشنج، یکی از شهرهای بسیار قدیم آریانا بوده که در زمان اوستا هم وجود داشته است. پس از آن‌که اعراب، هرات را فتح کردند با ورود اعراب و دین اسلام به خراسان، فوشنج به اوج شکوفایی و ترقی خود بوده، حتا نخستین سلسله پادشاهانی که بعد از اسلام در خراسان به قدرت رسیده‌اند، طاهریان فوشنج بودند که توسط طاهر ذوالیمنین اساسگذاری شد و شوکت و سطوت خلافت امویان را برچید و عباسیان را بجای آن قرار داد، سپس به‌نام خودش سکه ضرب زد و نام خلیفه عباسی را نیز از منبر برانداخت.
هرگز نباید فراموش کرد که اکثر مؤرخان، تمام خوبی‌های هرات را از همین فوشنج استخراج می‌کنند و فوشنج به‌واقعیت یکی از مناطق پرنفوس آریانا و خراسان بوده است. در تعریف فوشنج همه مؤرخان و جغرافی‌نگاران اتفاق ورزیدند که شهر نامبرده دارای اهمیت به‌سزایی بوده و زمین آن فوق‌العاده معمور و حاصل‌خیز، محل اجتماع مردمان توانگر، ادیبان، زمامداران، فاضلان، دانشمندان، شاعران و نویسندگان بوده است.
این شهر که به فاصلۀ هفت فرسنگی جنوب‌غربی هرات واقع است، خرابه‌هایش هنوز پای‌برجاست و از گذشتۀ دیرین حکایت‌ها دارد. پهلوی شرقی این شهر ویران، زنده‌گان یا زنده‌جان امروزی واقع شده و از دیگر قصبات و دهکده‌های کهن فوشنج، می‌توان از قصبۀ اشکیدبان، کوسویه، فرگرد، خرگرد، روح، مویزک، کافرقلعه و … را نام برد.
روایت اکثر مؤرخان نیز بر این است که شهر هرات ۵٠٠ سال بعد از فوشنج بنا یافته و به آبادی رسیده است. فوشنج از دیرگاهان نشیمنگاه انسان بوده و مردمانی با فرهنگ، با تمدنی کهن در آن زندگی می‌نمودند. ریشه‌های تاریخی فوشنج از تمدن دیرین‌سال آریانای باستان و خراسان قدیم آب می‌خورد.
جنبش برازبنده فوشنجیان از حکمرانان محلی حتا قبل از عصر اسلام است که برخی مؤرخان عرب نیز از آن یاد کرده‌اند از جمله ابن خردادبه می‌نویسد: “برخی از دودمان‌های قدیم مملکت، بطور حکمرانان محلی در حصص مختلف کشور حکم می‌راندند که از آن جمله می‌توان از برازان فوشنج نام گرفت و …” این نام خراسانی است و بسیار قدیمی و قبل از عصر اسلامی نیز در خراسان بخصوص فوشنج سوابقی دارد و گمان می‌رود فوشنج پایتخت برازان بوده و حکمرانان این منطقه، هرات و بادغیس را نیز تحت تسلط خویش داشته و این نام در برخی منابع ابراز هم آمده است.
همچنان به‌صراحت گفته می‌توانیم که زنده‌جان، اقامتگاه طاهریان است. خاندان طاهریان که در عصر تقدم فرهنگی اسلام زندگی داشتند، توانستند دولت استبدادی منوری در خراسان کهن تأسیس کنند. پنج نفر از شاهان این سلسله بر افغانستان غربی و شمالی حکمرانی داشتند.
چون در اینجا بحث ما پیرامون زنده‌جان می‌باشد لذا به معرفی بیشتر زنده‌جان می‌پرازیم.
ولسوالی (شهرستان) زنده‌جان مربوط ولایت هرات می‌باشد که مساحت آن در حدود ۶۰۰۰ کیلومتر مربع است و ارتفاع آن از سطح بحر حدود ٨۴٠ متر است.
زنده‌جان از طرف شمال به ولسوالی رباط‌سنگی و گلران، طرف جنوب ادرسکن و در قسمت جنوب‌غرب قسمتی با شیندند، طرف شرق با انجیل، و در قسمت جنوب‌شرق قسمتی با گذره، و از طرف غرب با ولسوالی غوریان همسرحد است.
نفوس زنده‌جان قرار احصائیه سال ١٣٩۶ خورشیدی بالغ بر ١٠٠٠٠٠ نفر جمعیت را دارا می‌باشد. زبان عمومی فارسی (دری) است، تعداد کمی پشتوزبان به خوبی با واژگان فارسی تسلط یافته‌اند و فارسی به زبان اصلی‌شان تبدیل شده است. همچنان زبان اصلی مرویان شکیبان ترکمنی بوده و لهجۀ زیبای خود را دارند. مذهب غالب مردم زنده‌جان حنیفی است. تعدادی اهل تشیع نیز در برخی قصبات از جمله قلعۀ صفرخان زندگی می‌کنند.
زنده‌جان دارای ١٠۴ قصبه و دهکده خرد و کلان می‌باشد که در اطلس قریه‌های افغانستان نام اکثرشان آمده است.
از مشهورترین چشمه‌های خروشان زنده‌جان می‌توان از چشمۀ توتک، چشمۀ جلغوه و … نام گرفت. دشت همدم‌آب، دشت فیل‌بند و دشت ترکه از وسیع‌ترین دشت‌های زنده‌جان است. و از معروف‌ترین کاریزها و قنات زنده‌جان می‌توان از کاریز: تاجیکی، تیغه‌زرد، پهره، کفتاری، کرنیل، تره‌که، چاه‌دراز، شریف‌آباد، سیدآباد، دل‌آرمان، لنگر، چاه‌شیرینک، چاه‌بلبل و … یاد نمود.
زراعت و مالداری در این منطقه سابقه طولانی دارد چنانچه حمدالله مستوفی می‌نگارد: “فوشنج موضع معتبر است و باغستان بسیار و انگور و خربزه و میوه‌اش نیکو می‌باشد و صد و چند نوع انگور دارد و آسیاب‌های آن همه به باد می‌گردد”.
بیشترینۀ اهالی زنده‌جان به زراعت و مالداری مصروفیت دارند. صنایع دستی در زنده‌جان تاریخ طولانی دارد و صنعت پیله‌وری و ابریشم‌سازی این منطقه بسی مشهور است.
معارف و مدارس زنده‌جان در گذشته فعالیت‌های خاصی را داشته، افراد و اشخاص برازنده‌ای تقدیم جامعه نموده، و شروع مکاتب جدید در زنده‌جان مکتب ابتدایی فوشنج بوده که در سال ١٣١۶ تأسیس شده و امروزه همین لیسه فوشنج است. به تعقیب آن مکتب ابتدایی ابومنصور در سال ١٣١٧، مکتب ابتدایی هاشمی در سال ١٣۴۵، مکتب ابتدایی قلعۀ یادگار در سال ١٣۴۶ تأسیس شده‌اند. در سال ١٣٩٠ در زنده‌جان ٢ باب لیسۀ پسرانه، ٣ باب لیسۀ دخترانه، یک باب مکتب متوسطۀ دخترانه، ٨ باب متوسطۀ مختلط و ٧ باب ابتدائیۀ مختلط فعال بود و در این مکاتب ١۶٠۶۵ شاگرد مصروف درس و تعلیم بودند که از جمله ٨١٣٢ نفر پسر و ٧٩٣٣ نفر دختر بودند.
در زنده‌جان ابنیه‌های باستانی و مکان‌های تاریخی و شگفت‌انگیز زیادی وجود دارد. از آن جمله: مطبخ شداد در غرب زنده‌جان، گنبد مزار خواجه محمد غازی به جنوب قلعه‌نو، پل طاهر فوشنجی بر روی هریرود، شهادتجاه در شکیبان، چاه خورشید در اوغه، حوض سرپوش خواجه در قلعه‌نو، مسجد جامع قلعه‌نو، پل بازارک در غرب زنده‌جان، مسجد جامع محل خوگیانی، مسجد جامع شکیبان مروی، صحرای قلبندان یا فیلبندان، قطار سنگ، حوض خشتی غلومی، حوض خشتی نزدیک مزار خواجه عبدالحق ولی، حوض خشتی شکیبان تاجیکی، گنبد و ایوان خواجه عبدالحق ولی، خندق شداد و از آثار و ابنیه‌هایی مثل آسیاب‌های بادی، حمام‌های قدیمی، کبوترخانه‌ها و دیگر آبدات تاریخی این منطقه می‌توان نام گرفت.
همچنان درۀ زیبا، تاریخی و شگفت‌انگیز رباط‌پی در جنوب زنده‌جان، منطقه‌ایست برای جاذبه منحصر به فرد گردشگری. از عجایب رباط‌پی فسیل مرغانی‌است که به مرغ رباط‌پی مشهور است. این حیوانات سنگ شده را فسیل می‌نامند یعنی سنگواره که چندین هزار سال قبل در قعر دریا زندگی داشتند و به مرور به واسطه مواد آهکی و صدفی که در وجود شان بوده سنگ گردیده‌اند.
از قدیمی‌ترین آثار و آبدات رباط‌پی می‌توان از خدای‌خانه یا مسجد ابراهیم نام برد که بنابه نوشته اکثر مؤرخین بانی این مسجد حضرت ابراهیم (ع) بوده‌است. از دیگر آثار شگفت‌انگیز و دیدنی رباط‌پی می‌توان از قلعۀ کافران و کافرقلعه، کوه چهل‌مستان، غار چهل دختران، آخور دُلدُل، خواجه غلطان‌ولی، حجله عروس و به تعبیری اشتباه ردپای حضرت علی یاد نمود که هرکدام رازها و گفتنی‌هایی دارد.
زنده‌جان از قدیم‌الایام مرکز علم و فرهنگ بوده و اشخاص نامداری در دامن خود پرورش داده که نام شان زینت تاریخ است. محمد بن ابراهیم پوشنگی، ابوبکر بن نجوی فوشنجی، منصور عمار فوشنجی، شیخ ابوالحسین فوشنجی، مختار فوشنجی، محمود بیک فوشنجی، صدرالدین ربیعی فوشنجی، ابواللیث فوشنجی، صفی‌الدین مسیحی فوشنجی، حمزه فوشنجی، کمال فوشنجی، ابو احمد یمامی فوشنجی، عبدالحکیم بسمل، غلام‌سرورخان روشن، غلام‌احمد قانع، عبدالحلیم مروی، خواجه محمد یوسف جامی، غلام‌غوث حزین، کمرالدین سیفی و … را نام گرفت.
از مشاهیر و بزرگان اهل ادب و فرهنگ معاصر زنده‌جان می‌توان از: احمدشاه فرزان، عبدالقدیر رصین، الله‌بخش شیخ، حمیرا جامی، بشیراحمد محمدی، فرهاد فرزین، احمد وکیلی، مهران پوپل و … را نام برد.
از مزارات مشهور زنده‌جان می‌توان از مزار امیر طغرل فوشنجی، که یکتن از امیران محلی فوشنج بوده و مزارش در رباط‌پی واقع شده، خواجه محمد غازی (ناصرالدین آلپ غازی پسر قره‌ ارسلان سلجوقی)، مزار شمعون در منطقۀ اوغه، که اهالی فوشنج وی را ابن حضرت یعقوب ابن حضرت اسماعیل ابن حضرت ابراهیم و برادر حضرت یوسف می‌دانند. همچنان مزار بانو عالیه در محل لنگر زنده‌جان و بالاتر از این مزار، مزار بی‌بی گوهر است.
همچنان مزار حضرت سلطان شیخ آیینه، طاهر فوشنجی،زینب طاهری، پهلوان فوشنجی، ابونصر شکیبانی، ابو اسحاق شکیبانی، شیخ عماد خراسانی، خواجه عبدالحق ولی، ابوالحسن داوودی فوشنجی، مولانا زاهد شکیبانی، بانو رقیه جامی، خواجه ملک احمد ابن خواجه احمد جامی، شیخ لطف‌الله فوشنجی، زینل‌خان و …. را یاد نمود.

در اخیر طرح و پیشنهادی دارم که در سه محور تدوین یافته، امید است وزارت اطلاعات و فرهنگ به همت و پایمردی و همیاری دلسوزان فوشنجی مصمم باشند تا فرهنگ زخم خورده و آسیب‌دیده، التیام پذیرد و در راستای منافع فرهنگی قدم‌ها برداشته شود به ویژه جوانان و مسؤلان با نیرو و نشاط، خواهان بازیافت هویت گمشده‌ی خویش‌اند. امید می‌رود دلسوزان فوشنجی ما را یاری فرمایند. این سه طرح عبارت‌اند از:
الف: ایجاد یک کتابخانه عامه، به‌نام طاهر فوشنجی که ممثل و معرف پروسه‌ی علمی فرهنگ‌سازی در جامعه شناخته می‌شود و انتظار داریم منورین، روشنفکران، اساتید، تجار و سایر متنفذین، اهم محترم جماعات، یکپارچه بالاخص و رضای حق، خالی از بغض و تعصب و تنگ‌نظری در اهدای کتاب و وجوه نقدی برای تهیه و غنی‌سازی کتابخانه مساعدت نمایند. این حرکت به مردم زنده‌جان و به مسؤلین قوت قلبی‌است توأم با امید، از سوی دیگر پیشگام شدن مسؤلین در این عمل خداپسندانه، گامی‌است به‌سوی خودشناسی و احیای فرهنگ.
ب: اعمار قبر تل شده‌ی طاهر فوشنجی، به‌عنوان بنیان‌گذار حکومت مستقل بعد از آمدن اسلام در خراسان، و نمادی از الگوی ثبات در روند تاریخ و اسوه‌ی پیشتاز در تاریخ مبارزات حق طلبانه‌ی خراسانیان و گذاشتن عکس طاهر در صفحه‌ی دروس تاریخ مکاتب.
ج: تبدیل نام “زنده‌جان” به “فوشنج” و یا عجالتاً به “فوشنج زنده‌جان” تا این نام بتواند با هویت ملی و فرهنگی ما را جانانه بدوش کشد.
اطمینان دارم فوشنجیان متعهد و فرهنگی، موی‌سفیدان، صاحب رسوخان، روشنفکران و جوانان عزیز به عزت خویش که در پناه هویت فرهنگ اسلامی می‌جویند، از این طرح استقبال خواهند کرد.

نویسنده: حمیدالله کامگار

درباره admin

مطلب پیشنهادی

ولسوالی گلران

ولسوالی گلران نام ولسوالی: گلران ولسوال بر حال: حدود اربعه: از سمت شمال با ترکمنستان …

یک نظر

  1. محمد عارف مجیدی

    تشکر از معلومات تان من می خواهم اسم من داخل از بزرگان اهل ادب برده شود ممنون محمد عارف مجیدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *