روز چهارشنبه مورخ ۱۳۹۸/۱۰/۲۵ کانون جوانان انجمن ادبی هرات، شاهد نقد نخستین مجموعهی شعری تمنا توانگر تحت نام «یک لب سکوت بود».
برنامه با گردانندهگی «اسدالله فرهاد یوسفی» آغاز یافت و آغازگر این نشست شعری بود از همین مجموعه.
آقای یوسفی ضمن یادآوری اجندای برنامه بیان داشت که: «یک لب سکوت از جانب انجمن ادبی هرات و انتشارات قدس در پاییز سال ۱۳۹۷ به چاپ رسیده و در انجمن قلم افغانستان رونمایی شد. این مجموعه ۵۰ غزل داشته و از ۳۸ رباعی، دوبیتی و تکبیتی برخوردار است. پیش از این نیز نقدهایی بر این مجموعه رفته است که نویسندهگان آن بانو «فروزان امیری»، «عبدالمالک عطش» و… بودند.»
«دوکتور محمد داوود منیر» ضمن خجسته باد به خاطر چاپ «یک لب سکوت»، پیرامون رویکرد انجمن ادبی هرات در زمینهی چاپ و گزینش آثار ادبی، همچنان به طور کل پیرامون کتاب شعر تمنا توانگر، اضافه نمودند که: «بانو تمنا توانگر از اعضای دیرین انجمن ادبی هرات است و در جلساتی که کمترینها حضور داشتند؛ یکی از آنها تمنا بود که ایشان یکی از مشتریان پر و پا قرص این حوزه بودند؛ تا زمانی که تحصیل، ایشان را دور کرده رهسپار پایتخت شدند. با تمام اینها هربار که هرات میآمدند به انجمن حضور میافتند. یک و نیم سال قبل تصمیم گرفته شد که باید مجموعهی شعری از تمنا توانگر به چاپ برسد و این توفیق حاصل شد.
«شیوهی نقد انجمن ادبی از این منظر متفاوت است که هر جلسه نقد به عنوان یک دست آویز ارزشمند محسوب میشود که هر جلسهی نقد حداقل از چهار مقاله برخوردار است و این چهار مقاله خود در سایت و صفحهی انجمن نشر شده و خوانندهگان خود را دارد و سایت ما نیز به این وسیله تغذیه میشود و کارهای انجمن ادبی از همین دست است. قرار بر این بود که طبق معمول مانند سایر آثار برای مجموعهی «یک لب سکوت» نیز برنامهی رونمایی در انجمن ادبی برگزار شود؛ ولی به علت عدم حضور صاحب اثر این مجموعه در کابل رونمایی شد که خوشبختانه برای نقد یک لب سکوت بانو «فروزان امیری» به نمایندهگی انجمن ادبی هرات در کابل حضور داشته و این اثر را به نقد گرفتند که به باور من یکی از نقدهای بسیار جدی بوده چنانچه تا آنجا که من متوجه شده و نقدهای این مجموعه را خواندم نقدهای پسین بر این مجموعه نیز بر استناد به همین نقد نوشته شدند.
دوکتور محمد داوود منیر یاد آور شد که: «انجمن ادبی هرات با وجود آنکه سالانه ظرفیت چاپ ده مجموعه را دارد؛ ولی در قسمت چاپ آثار دست به گزینش زده و در این عرصه وسواس بسیاری به خرج میدهد. از این رو کتابی که از این آدرس به چاپ میرسد به یقین کتاب درخوری است و کتاب بانو تمنا توانگر نیز از همان دست گزیدهها است. این کتاب ارزش آن را داشته که انجمن ادبی هرات برای چاپ آن تلاش ورزد.
من امیددارم که بانو تمنا توانگر تا کنون مجموعهی دوم را نیز آماده به چاپ کرده باشند و خودسانسوری سختگیری و وسواس بیش از حد که اغلب نویسندهگان را به نا نویسی و تردید سوق میدهد به ایشان سرایت نکرده باشد. بدیهی است که انتظار میرود مجموعهی دوم قدرتمندتر از مجموعهی اول باشد. جامعهی ادبی خواهان این است که شاهد تمنای توانگرتری در مجموعههای بعدی باشد.»
دوکتور منیر ضمن یاد آوری از وضعیت نا مطلوب نقد ادبی در افغانستان بیان داشت که متأسفانه کمتر نقد ادبی را شاهد هستیم که از حیطهی تعارفات و تشریفات سر باز زده باشد. نقدهای جدی نقد شوندهگان جدی را نیز خواهانند، نویسندهیی که همواره با تشریفات و استقبالها سرو کار داشته نمیتواند ظرفیت نقد جدی و در خور را داشته باشد؛ چنانچه تجربه نیز بارها به اثبات رسانده است. از آنجا که تمنا توانگر از این منظر که او بزرگشدهی انجمن ادبی است و با روحیهی نقد این حوزه آشناست انتظار میرود؛ تا نقدهایی که قرار است بعد از این بر این مجموعه و سایر مجموعههای وی نوشته شود؛ بالی برای موفقیت بیشتر او باشد؛ نه سرخوردهگی و نا امیدی از ادامهی راه نویسندهگی و سرایش، چنانچه من این ظرفیت را در بانو توانگر میبینم؛ زیرا نقد با کسی شوخی ندارد.
دوکتور داوود منیر همچنان پیرامون شعر تمنا گفت: «آنچه در شعر توانگر جالب افتاده است؛ تجربی بودن اشعار وی است که این شعرها از یک تجربهی فردی برخوردار است.»
در بخش دوم برنامه هر یک از اعضای کانون جوانان پیرامون شعر و مجموعهی شعری تمنا توانگر «یک لب سکوت» دیدگاه خویش را بیان کردند که به گونهی گذرا یادآور میشوم.
«افسانه واحدیار» با در نظرداشت سومین شعر «یک لب سکوت» که پیرامون وضعیت کابل سروده شده بود گفت: «این شعر اجتماعی مد نظر من است و من با درنظرداشت همین شعر مقالهیی نوشتهام تحت نام «بررسی جامعه شناختی شعر زنان در دو دههی اخیر» که قرار است یک سال بعد در کتابی چاپ شود. بنده شعر تمنا را همواره خوانده و لذت بردهام و «یک لب سکوت» مجموعهی شعری خوبی بود هرچند شاعر بیشتر دست به عاشقانه سرایی زده است؛ تا شعر اجتماعی.»
«نیلوفر نیک سیر»: «یک لب سکوت را در نخستین روزهای چاپش کامل خواندم و قبل از آن نیز از سالهای گذشته با شعر تمنا آشنا بودم. باید یادآوری کنم که تمنا خیلی خوب توانست به عنوان زنی غزلسرا حداقل در میان مایی که او را خوب میشناسیم جای خود را باز کند، شعر تمنا از فضا و عاطفهی منحصر به خود برخوردار است و همواره وقتی پیرامن شعر او صحبت به میان میآید نکتهی بارز و قابل توجه در شعر او عاطفه است که عاطفهی شعرهای تمنا یک عاطفهی کاذب و تصنعی نیست؛ گویا تجربهیی است که درونی شده و بیرون داده شده، بسیار قابل لمس و عینی است. بنده خوانندهی نثرهای تمنا نیز هستم که آن ها نیز رویکرد و زبان خاص خود را دارد و از آنجا که بیشتر با نثر سر و کار دارم دلم میخواهد در آن باره بگویم، خصوصاً آن نثرهای تمنا که کسی را خطاب قرار داده و آنچه در درون دارد بیرون میریزد.»
«اکرام بسیم»: «به باور من بهترین گزینه برای صحبت پیرامون شعر این مجموعه ویراستار این مجموعه است که بیش از دیگران با اشعار این اثر سر و کار داشته و درگیرش بوده است. با تمام اینها تا آنجا که من شعر تمنا توانگر را خواندم فکر میکنم آن فضای محافظهکارانه که در شعر زنان شاعر خصوصاً بانوان هرات وجود دارد. آن فضا با تأثیر پذیری از محیط زندهگی شاعر، شکسته شده و همچنان بیشتر شاهد اشعار عاشقانه این شاعر هستیم و خوب است که بانو توانگر در دیگر بخشهای هنر خصوصاً تیاتر دسترسی دارد و شعر ایشان نیز از آن هنر تأثیرپذیر است و میتوان تأثیر آن هنر را در شعر ایشان در قسمت نمایشی ساختن و تصویرسازی شعر مشاهده کرد.»
«هارون بهیار»: «جسته و گریخته با شعر بانو تمنا توانگر آشنا هستم و میتوان گفت لااقل در مقایسه با بانوان شاعر در افغانستان یکی از بهترینها هستند که در شعر بانو توانگر یگانه ملاحظهیی که در عین جسته گریختهگی دارم زبان و بیان شعر ایشان است که میتوانست از این که هست بهتر باشد.»
«اسدالله فرهاد یوسفی»: «در این مجموعه شاعر بیشتر حضور دارد و در هر بیت دیده میشود نکتهیی که به باور من قابل توجه است این است که نظر به مقایسه به سایر شعر زنان که تا کنون چاپ شده است شاعر «یک لب سکوت» نخواسته که از ناتوانی ضجه بزند؛ بلکه تلاش داشته که واقعیتها را بیان نموده نه اینکه بگوید من ناتوانم. غزلهای این مجموعه زبان ملموس و سلیس دارد که با خواننده رابطه برقرار میکند.»
در قسمت سوم برنامه قرار بر این شد که شاعر اثر «یک لب سکوت» از منظر صاحب اثر نه بلکه از جایگاه یک مخاطب پیرامون کتاب حرف بزند.
تمنا توانگر از منظر مخاطب به کتابش گفت: «کتاب یک لب سکوت را دوست ندارم با آنکه همواره تلاش کردهام نخستین اثرم یک اثر جدی باشد از همین خاطر وسواس به خرج دادهام؛ اما برخی غزلها هستند که حالا از چشم من افتادهاند و چون گذشته دوستشان ندارم. از سویی با آنکه به قول خوش حکیمی: «نخستین درد بشر عشق بوده است» و نمیتوان از کنار عشق به سادهگی گذشت؛ ولی در شرایطی که ما دچار چالشهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هستیم، شاعری که به گوشهیی مینشیند و سخت دچار خودمحوری شده برای دل خودش عاشقانهسرایی میکند چه دردی از مخاطب دوا کرده است؟ مخاطبی که جز درد عشق بیشتر درگیر چالشهای اجتماعی است. طرح جلد کتاب را خیلی دوست دارم زیرا بسیار هنرمندانه و ظریف است و طرح پشتی آن نیز که در نوشتهی پشتی، این کتاب را به نخستین استاد شعرم زنده یاد «مسعود رجایی» تقدیم کردهام. سپاسگزار انجمن ادبی هرات و تلاشهای آقای «رامین عربنژاد» برای ویراستاری؛ هم چنان هنرآفرینی جناب «ژکفر حسینی» به خاطر طرح جلد زیبای این اثر هستم.»
پس از آن تمنا توانگر چند شعر از مجموعهی «یک لب سکوت» به خوانش گرفته این نشست با شعرخوانی شاعران کانون جوانان انجمن ادبی هرات به پایان رسید