تقویم تاریخ ( 30 ماه اسد )

امروز سی ام ماه اسد برابر با 21 اگست:

جان باختن عبدالرحیم غفور زی، صدر اعظم حکومت مجاهدین در یک سانحه هوایی/1376

غفورزی بتاریخ 21 اگست 1997 در حالیکه صرف چند روزی از تاریخ تقررش بحیث صدراعظم کشور سپری شده و هنوز مراحل تشکیل حکومتش که قرار بود، بر بنیاد قاعدۀ وسیع شامل ذواتی از داخل و خارج افغانستان تشکیل گردد، نهایی نگردیده و بابت مشورت عازم مرکز ولایت بامیان بود، باالاثر یک سانحۀ هوایی با جمعی از اراکین همسفر حین ادای خدمت به افغانستان جان به جان آفرین تسلیم نموده و خلعت شهادت بر دوش کشید.

عبدالرحیم غفورزی فرزند ژنرال عبدالغفورخان سریاور است که درسال 1327 درشهر کابل دیده به جهان گشود.
غفورزی تعلیمات ابتدایی و ثانوی خویش را درلیسه حبیبیه به پایان رسانید. در دوران مکتب درمیان همگامنانش از هوشی بلند و استعدادی درخشان بهره مند بود. اوبعداز تکمیل دورۀ ثانوی وارد فاکولتۀ ژورنالیزم دانشگاه کابل شد و پس از فراغت از دانشگاه به وزارت امورخارجه راه یافت و درپستهایی مختلف کار نمود و به عنوان یک دپلومات توانا تبارز کرد.

زمانی که نیروهای اتحاد شوروی برکشور عزیر مان افغانستان تجاوز کردند، غفورزی درهیِأتی از سوی رژیم وقت جهت اشتراک دراجلاس سالیانۀ سازمان ملل متحد به نیویارک رفت. او با ابراز انزجاز دربرابر تجاوز بر خلاف توقع رژیم، در کنار ملت خود قرار گرفت و درمقر سازمان ملل متحد به افشای چهرۀ حقیقی رژیم دست نشاندۀ وقت و اشغال افغانستان توسط نیروهای اتحاد شوروی پرداخت وازحقانیت جهاد و مجاهدان حمایت کرد. او همچنان دراجلاس کشورهای غیر منسلک تجاوز ارتش سرخ را بر کشور مان به شدت محکوم کرد واز مبارزه و جهاد ملت افغانستان دربرابر نیروهای اشغالگر پشتیبانی کرد وکشور ها وملت های جهان را به حمایت از مردم افغانستان درمبارزه برضد اشغال کشورشان توسط نیروهای بیگانه فرا خواند. درآن هنگام این موضع گیری شهید غفورزی اثراتی بسیار مهم درسطح بین المللی به سود جهاد گذارد.

غفورزی از آن هنگام تا زمان پیروزی مجاهدین درسال 1371 به گونه هایی درخدمت جهاد قرار داشت و در پیوند با رهبران مجاهدین به فعالیت های سیاسی پرداخت.

او پس از تشکیل دولت اسلامی درسال 1371 به عنوان شارژدافیر نمایندگی دایمی افغانستان درسازمان ملل متحد تعیین گردید ودرمیان سالهای 72 تا 1373 به مقامهای معاون سفیر ونماینده دایمی افغانستان درسازمان ملل متحد دست یافت.


غفورزی درسال 1374 به صفت معین وزارت امور خارجه مقرر شد وپس از سقوط کابل به دست طالبان درسال 1375 به عنوان وزیر امورخارجه برگزیده شد. دراین هنگام که از لحاظ سیاسی، مقاومت درحالتی بسیار دشوار قرار داشت شهید غفورزی توانست به دپلوماسی افغانستان تحرکی تازه بخشد ودرمجامع بین المللی با استدلال متین به نفع دولت اسلامی بپردازد. این درحالی بود که بسیاری از وزیران وکارمندان عالیرتبه دولت یا صحنه را ترک کرده بودند و یا درحالت تردد ونا استواری به سرمی بردند.

مهم ترشدن پهلوی سیاسی ودپلوماتیک کاردولت اسلامی پس از سقوط کابل به دست طالبان و کارگزاربودن غفورزی در این عرصه و نیز استواری و استعداد شخصی اش، زمینه رشد و تبارز بیشتر او را درصحنۀ سیاست افغانستان فراهم آورد تااین که وی درماه اسد 1366 بحیث صدر اعظم دولت اسلامی افغانستان انتخاب شد. شهید غفورزی جهت تشکیل یک حکومت نیرومند ودارای پایه های وسیع می خواست با لایه های گونه گون قومی واجتماعی وگروهی مؤثر درروند مقاومت افغانستان و افراد مهم درداخل وخارج کشور به مشورت و رای زنی بپردازد و بارعایت این شرایط بتواند حکومتی را تشکیل بدهد که بر دو پایۀ تخصص ومصلحت استوار باشد و تلاش داشت که پستهای تخصصی درحکومتش را به شخصیت های کارشناس واگذارد. درراه انجام این کار هشت روز پس از تصدی مقام صدارت دررأس هیأتی از مقامات سیاسی – نظامی مقاومت دراثنای سفر به ولایت بامیان هواپیمای حاملشان درهنگام نشست برفرودگاه شهر بامیان دچار حادثه شد وغفورزی با شماری از همرانش به مقام بلند شهادت درراه خدا و آزادی و استقلال میهن نایل گشتند.


اگر قرار باشد که ویژگیها و شاخص های بسیار بزرگ درشخصیت شهید غفورزی رانشان بدهیم، بی تردید درصدرآنها دید کلان ملی و روح بلند وطن خواهی واستقلال طلبی او را خواهیم یافت.

دید کلان ملی او هر گز او رانگذاشت درتنگناهای قومی و زبانی قرار گیرد و روح بلند وطن خواهی و استقلال طلبی اوپشتوانه نیرومند وی دردو دوران جهاد و مقاومت بود که در هر دوبار استقلال و آزادی میهن را درخطر استیلای بیگانه می دید و تلاش ومبارزه برای استرداد آن را واجب می دانست. این ویژگیهای شخصیت در غفورزی، او را در چشم رهبری دولت اسلامی افغانستان به ویژی قهرمان ملی وشهید احمد شاه مسعود نزدیک کرد.

 

انتقال پایتخت ساسانیان از تیسفون به نیشابور/ 441م

يزدگرد دوم شاه وقت ساساني تصميم گرفت كه براي نزديك بودن به شمال خاوري كشور و جلوگيري از ورود باقيمانده هونها به فرارود (بخش شمال شرقي خراسان بزرگتر) موقتا پايتخت را از تيسفون (نزديك بغداد) به نيشابور (از شهرهاي خراسان) منتقل کند. شهرهاي بزرگ و معروف ديگر خراسان وقت عبارت بودند از سمرقند، بخارا، مرو، خجند، بلخ و هرات.

يزدگرد دوم كه 18 سال حكومت كرد در سال 438 ميلادي پس از مرگ پدرش، بهرام گور، شاه شده بود. همين هونهاي رانده شده به اروپا، كشور هونگري (هنگري – مجارستان) را به وجود آوردند كه “آتيلا” يكي از رهبرانشان بود.

2004م:« كارل مايدنز Carl Mydans» فتو ژورناليست معروف 18 اوت 2004 در 97 سالگي در گذشت. ابتكار مقاله عكس ( فوتو اسي Photo Essay) از اوست . وي بود كه نوشت يك عكس به گونه اي بايد گرفته شود كه برابر با يك كتاب، مطلب بيان دارد.

كارل ، متولد روسيه ، كه در 1930 از دانشگاه بوستون ليسانس روزنامه نگاري گرفته بود كار خود را با تهيه مطلب از دشواري آمريكاييان در جريان ركود اقتصادي بزرگ آغاز كرد، از مزارع پنبه در جنوب و از مشكلات مردم در يك شهر در شمال شرقي آمريكا عكس گرفت و تاريخ مستند و مصور آن دوران سخت را ثبت كرد تا آمريكاييان فراموش نكنند و خود را وارد چنان وضعيت سختي نسازند. او سپس بكار در مجله هاي لايف و تايم پرداخت. 36 سال براي لايف، در تمامي دوره اي كه به صورت هفتگي منتشر مي شد و شهرت آن به عكسهايش بود، كار كرد. با همسر خود «شليShelley» كه يك خبرنگار بود صحنه هاي جنگ جهاني دوم در اروپا، چين ، فيليپين و … را پوشش داد. در اروپا از حمله شوروي به فنلاند و اشغال مناطق آلماني نشين چك اسلواكي آغاز كرده بود. در فيليپين با «شلي» به اسارت ژاپني ها در آمد و دو سال در بازداشت بود. عكس هاي كارل از خروج ( فرار ) مك آرتور از فيليپين ، كشتار چيني ها به دست نيروهاي ژاپني كه منحصر به فرد ( اختصاصي )است در كتابهاي تاريخ چاپ شده و هر روز در رسانه ها تجديد چاپ مي شود زيرا تنها، وي اين عكسها گرفته بود.

كارل از مراسم تسليم جاپان در عرشه ناو ميسوري و آزمايش بمب هيدرژني عكس گرفت. دو كتاب مصور از كارل باقي مانده است يكي « صلح با تنش » و ديگري « از نگاه من ». كارل اواخر عمر براي موزه ها عكس مي گرفت و دوربين خود را متوجه آثار باقي ماندني كرده بود. وي يك دفترچه راهنما نيز براي خبرنگاران عكاس تاليف كرده كه حاوي اندرزهاي اوست. از جمله اين كه در صحنه هاي حساس، فورا فيلم را از دوربين خارج و از خود دور كنند تا اگر دستگير و يا بازرسي شوند ، فيلم از دست نرفته باشد( در آن زمان هنوز دوربين ديجيتال ساخته نشده بود). همچنين سعي كنند كه در صحنه عكس بگيرند، نه ساختگي و با عكس ساختگي و صحنه اي كه عموميت نداشته باشد به ژورناليسم خيانت نكنند. به علاوه، بيش از يك دوربين و به حد كافي فيلم با خود همراه داشته باشند و از هر كس و هرجا كه عكس مي گيرند اسامي و صحنه ها را يادداشت كنند كه فراموش نكنند چه بوده اند.

كارل كه 20 ماه مه 1907 به دنيا آمده بود از دو سال پيش كه «شلي» فوت شد ، ديگر دست به دوربين نبرد و از خانه خارج نشد.

پسر اين دو ژورناليست هم روزنامه نگار است و در نيويورك تايمز قلم مي زند.

کارل در نيمه عمر

 

1946م:21 اوت 1946، پس از سه روز زد و خورد ميان هندوها و مسلمانان هند در كلكته اعلام شد كه بيش از سه هزار تن كشته شده اند. نزاع براي اين بود كه انگلستان را متوجه كنند كه اگر درصدد دادن استقلال به هندوستان است وضع هر دو دسته را جدا از هم در نظر بگيرد.

1954م:تصميم 19 فوريه 1954 نيكيتا خروشچف مبني بر وابسته كردن جمهوري سوسياليستي كريمه به اوكراين، پس از تصويب در شوراي عالي شوروي از بيستم اوت همين سال به اجرا درآمد. تا اين زمان كريمه (شبه جزيره اي در درياي سياه) يك منطقه خودمختار وابسته به جمهوري روسيه بود. برخي از مورخان اين اقدام خروشچف را كه زاده يك روستا در مرز اوكراين و روسيه (بزرگ شده در اوكراين) و از 1953 دبير يكم حزب حاكم اتحاد شوروي بود «پارتي بازي خروشچف به سود اوكراين» عنوان داده اند زيرا كه كريمه (به زبان روسي: كروم) از دو قرن پيش از آن وابسته به روسيه و اكثريت ساكنان آن نيز روس بودند و اوكرايني هاي كريمه اقليت كوچكي را تشكيل مي دادند. اين دسته از مورخين نوشته اند كه خروشچف با اين كار خواسته بود كه از پارتي بازي استالين تقليد كند زيرا كه استالين در زمان خود، «اوستيا» را به جنوبي و شمالي قسمت و بخش جنوبي را ضميمه گرجستان (زادگاه خود) كرده بود حال آنكه اوستيايي ها «گرجي» نبوده اند. در آن زمان، حتي تصوّر آن هم نمي رفت كه روزگاري اتحاد شوروي فروبپاشد و بنابراين تقسيمات جغرافيايي آن ساختگي (مصنوعي، الگويي براي زمان جهاني شدن حكومت و به لحاظ تسهيلات اداري) بود و واقعيت نداشت. در همان زمان كه خروشچف پيشنهاد وابسته كردن كريمه به اوكراين را به شوراي عالي شوروي داد، چند تني بودند كه مخالفت كردند ولي به آنان گفته شده بود كه روسها از زمان تامين وحدت (قرن پانزدهم) هميشه امپراتوري داشته اند و «امپراتوري بودن» در ذهن روس ها نقش بسته و بخشي از روحيه آنان شده است و بنابراين، جدايي اوكراين و روسيه از هم قابل تصوّر هم نيست. با اين استدلال و با توجه به سرشت روسها (سپاه وري و اعمال اراده به هر بها)، مخالفان الحاق كريمه ساكت شدند. اما كاري كه در آن زمان «شدني» بنظر نمي رسيد در دو سال اول دهه 1990 عملي شد و ….

Stalin -- Khrushchev

 

1680: قبيله بوميان آمريکايي پوئبلو pueblo که اسپانيايي هاي اشغالگر را در ” سانتافه ” شکست داده بودند تصرف اين شهر را تکميل کردند.

1878: انجمن وکلاي دادگستري آمريکا ( a.b.a.) تشکيل و در شهر نيويورک آغاز بکار کرد.

1940: تروتسکي که در مکزيک در يک توطئه ترور شديدا مجروح شده بود در بيمارستان در گذشت.

1945: انقضاي برنامه قرض و کرايه ( lend – lease program) که در جريان جنگ جهاني دوم به اجرا در آمده بود به تصميم هري ترومن رئيس جمهور وقت آمريکا اعلام شد.

1956:کيم کاترالKim Cattrall بازيگر انگليسي فيلمهاي سينمايي از جمله “جنگ ستارگان” در ليور پول يه دنيا آمد.

1959: مجمع الجزاير هاوايي واقع در اقيانوس آرام که هزاران کيلو متر از خاک اصلي آمريکا فاصله دارد ايالت پنجاهم آن کشور شد. براي ضميمه شدن هاوايي به آمريکا ،نزديک به يک قرن برنامه پشت برنامه اجرا شده بود که داستاني مفصل است.

1963: در ويتنام جنوبي حکومت نظامي بر قرار شد که تشديد زد و خوردها را که تا 12 سال بعد از آن طول کشيد به دنبال داشت.

1991: کودتاي نيم بند مسکو بر ضد گورباچف که به يک بازي شبيه بود پايان يافت.

درباره admin

مطلب پیشنهادی

به یاد استاد رحیم خشنواز

  پس از حصول استقلال افغانستان رباب به عنوان شناسنامه فرهنگی این کشور مطرح گردید. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *