رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (29 حون):
• نخستین قرارداد مرزی تاریخ بشر كه میان آریانا و لیدی بسته شد. (590 پیش از میلاد)
طبق آثار و اسناد به دست آمده، 29 جون سال 590 پیش از میلاد (هشتم ماه سرطان)، میان دولت ایران (حكومت مادها ) و دولت لیدی (Liadia = Lydia آناتولی غربی – قسمتی از غرب تركیه امروز) قرارداد تعیین مرز بسته شد كه نخستین قرارداد از این دست در تاریخ جهان به شمار میرود و نخستین فصل كتاب «تاریخ انعقاد پیمانهای سیاسی» با آن آغاز شده است. در این قرارداد كه یک ماه و یک روز پس از پایان جنگ طرفین و انجام مذاكرات منعقد شد، مسیر رود Halys (قزل ایرماک = رود سرخ) مرز دو كشور تعیین شد و مقرر گردید كه علامت گذاری شود و رفت و آمد میان دو كشور بر پایه ضابطه قرار گیرد. جنگ آریانا و لیدی که منجر به امضای این قرارداد شد 28 ماه می سال 590 پیش از میلاد و بیم دو ارتش از ادامه خورشیدگرفتگی آن روز پایان یافته بود. فرماندهی ارتش آریانا را در آن جنگ، هوخشتره (کردها «خسرو هووخشتاره» = کیخسرو میخوانند) شخصا برعهده داشت. نوزده سال پیش از آن، ارتش های آریانا و بابل امپراتوری «آشور» را كه به ارتكاب ظلم شهرت داشت و دو قرن بر خاورمیانه مسلط بود برای همیشه از میان برده بودند و دیگر، نینوه (نینوا) مركز قدرت خاورمیانه نبود.
• سالمرگ رامون لول صاحب فرضيه انتخابات (1315م)
29 جون (امروز) سالمرگ رامون لول Ramon Llull (تلفظ آن در برخی زبانها: ریموند لیولی) فیلسوف و اندیشمند نامور اسپانیایی است كه در سال 1315میلادی در 83 سالگی از این دنیا رفت. رامون لول، با اینكه در زمان او از دمكراسی و انتخابات، تنها اشاراتی در نوشتهها به چشم می خورد و دمكراسی لندن هم هنوز نوزادی بیش نبود، فرضیه انتخابات و «Voting System» را در رساله «انسان رشید» به دست داده و هرگونه «رای دادن و انتخاب کردن» را یك هنر بزرگ انسان خوانده است كه انجام دقیق آن به آموزش، مهارت و تعقل نیاز دارد. طبق فرضیه رامون لول، نه تنها حاكم و مدیر باید با رای آزاد مردم تعیین شود بلكه برای جایزه دادنها، برنامههای عمومی (پلان ها) و … نیز باید رای گیری و كسب نظر شود. بنابراین؛ نامزدهای هرمقام و نیز طرّاحان هر برنامه باید متعدد باشند. هفت قرن پیش، رامون لول انتخابات را به عمومی و تخصّصی تقسیم كرده و نوشته است كه برنامه های پیچیده (پلانها) و مدیران متخصّص باید توسط اهل همان تخصّص و حرفه و همپایگانشان برگزیده شوند.
• اخطار تاریخی مالتوس و مسئله جمعیت (1798م)
29 ژوئن سال 1798 میلادی بود كه «توماس مالتوس Thomas Malthus» اقتصاددان و كشیش انگلیسی ضمن انتشار رساله ای تحت عنوان «مسأله جمعیت» اخطار كرد كه اگر افزایش نفوس جهان با تولید مواد غذایی و سایر مایحتاج زندگانی متناسب و هماهنگ نباشد و متجاوز از منابع کره زمین گردد، دیری نخواهدگذشت که سعادت و رفاه بشر از او سلب خواهد شد و در آن شرایط، مردم (تودهها) مردگان متحركی بیش نخواهند بود و از زندگانی خود لذّت نخواهند برد. به علاوه، جمعیت بیحساب عامل فساد و بسیاری از مسائل اجتماعی و دشواریهای اقتصادی- سیاسی خواهد بود.
مالتوس در رساله خود كه مفاد آن اهمیت و تازگی خود را به عنوان یک هشدار از دست نداده است به اروپا اشاره می كند و می گوید: اروپا در سال 1700 فقط 66 میلیون جمعیت داشت كه امروز [سال 1798 و زمان نگارش رساله] پس از 98 سال دارای 180 میلیون جمعیت است و جمعیت آمریكای شمالی هر 25 سال دو برابر می شود.
وی جهان را به یك كفش فولادین و جمعیت آن را به یك كودك تشبیه كرد كه پای او به تدریج بزرگ میشود ولی كفش نمی تواند متناسب با آن بزرگ شود و مسائل از همین جا آغاز میشود. اخطار مالتوس تنها پس از جنگ جهانی دوم بود که در اروپای غربی به گوشها فرو رفت و جمعیت محدود شد. در اروپای غربی رشد سالانه جمعیت در دهه های آخر سده 20 بسیار ناچیز و بعضی سالها در برخی از این کشورها «صفر» و حتی منفی (كم) شده بود. چین با وضع قانون یک زن و شوهر یک فرزند تحول بزرگی ایجاد کرده است. گسترش آگاهیها و نیز این تجربه که دیگر، فرزند یک سرمایه برای خانواده نیست عملا «یک خانواده یک فرزند» را تعمیم داده است.
• تولد “جِیمز رابینسون” مورخ و فیلسوف امریكایی (1863م)
جِیمز هاروی رابینسون، فیلسوف و مورخ امریكایى در 29 جون 1863میلادی به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران تحصیل، از 29 سالگی به عنوان استاد تاریخ دانشگاه كلمبیا مشغول به تدریس شد و 27 سال در این شغل خدمت كرد. رابینسون، تاریخ را وسیلهای برای درك و فهم مجموع زندگی میدانست و تاریخ یك ملت را تنها فصلی از تاریخ و داستان جهان میشمرد. او ضمن اشاره به گذشته تاریخ بشری و آینده قابل پیشبینی با توجه به امكانات موجود، مسئله خودبینی و برتری یك ملت را امری سخیف و خندهدار میخواند و به طور كلی و به صورت طبیعی، خودبزرگبینی و برتراندیشی فرد را نیز مضحك میپنداشت. از دیدگاه فلسفی، رابینسون معقتد بود كه وحدت قومی سرانجام به وحدت جهانی میانجامد. به سخن دیگر، قدرت فلسفی او در پیوسته و واحد دیدنِ زندگی تبلور پیدا مینمود. از رابینسون آثار متعددی بر جای مانده كه مقدمهای بر تاریخ اروپای غربی، بشری كردن دانش و آزمایش تمدن از آن جمله است. جِیمز هراوی رابینسون سرانجام در شانزدهم فوریه 1936میلادی در هفتادوسه سالگی درگذشت.
• تشكیل بنیاد نوبل جهت نحوه تقسیم و اعطاء جوایز نوبل (1900 م)
آلفرد نوبل، کیمیادان و مخترع سوئدی در 21 اكتوبر 1833میلادی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایى را در استكهلم و تعلیمات عالی را در سنپطِرِزْبورگگذرانید و علاوه بر فراگیری رشتههای زبان و شیمی توانست گواهینامههایى در زبان سوئدی، روسی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی دریافت نماید. وی پس از سفری به كشورهای اروپایى، در سال 1863میلادی به سوئد بازگشت و سال بعد از آن در پی آزمایشهای مكرر موفق شد تا دینامیت را به عنوان مهیبترین مواد منفجره اختراع نماید. این ماده انفجاری گرچه انقلاب بزرگی در كارهای امر كشف معادن، راهسازی و حفر تونل به وجود آورد ولی علیرغم میل نوبل، در راه تهیه سلاحهای جنگی و كشتار و تخریب نیز به كار گرفته شد. آلفرد نوبل علاوه بر آن در زمینههای گوناگون موفق به ثبت 355 امتیاز نامه از اختراعات و ابتكارات خود شد و با بهرهبرداری سریع از این اختراعات به ایجاد 90 كارخانه و شركت در 20 كشور جهان دست زد. كسب درآمدهای فراوان و گسترش سرمایه نوبل از یك طرف و بهره برداری از اختراع اصلی وی، دینامیت، در جنگ و خونریزی باعث شد تا وی در وصیت نامهای كه به تاریخ 27 نوامبر 1895میلادی تدوین نمود سود ناشی از سرمایهگذاری دارایىهایش، به افراد و دانشمندان رشتههای فیزیك، شیمی، پزشكی، ادبیات و صلح اختصاص دهد. این وصیتنامه پس از مرگ وی باز شد و پس از حل اختلافات ورّاث و نیز كشورهای محل سرمایهگذاری نوبل، سرانجام در 29 جون 1900میلادی، پادشاه سوئد تأسیس بنیاد نوبل را اعلام نمود. در نهایت، جایزه نوبل كه مبلغ آن، یك میلیون دلار است، از سال 1905میلادی به فیزیكدانان، شیمیدانان، پزشكان، نویسندگان برجسته و ادیبان و منادیان صلح در سراسر جهان اهداء شد و از كارهای علمی، ادبی و انساندوستانه آنان، بدین وسیله تقدیر به عمل آمده است. هرچند جوایز نوبل در طی یكصد سال گذشته، ازبزرگان بسیاری تجلیل به عمل آورده و كارهای علمی و خدمات آنان به عالم بشریت را ستوده است ولی در برخی موارد، آلت دست سیاستمداران و گروههای فشار بینالمللی قرارگرفته و اعتبار آن زیر سؤال رفته است. جایزه نوبل همچنان سالیانه توسط هیأتها و كمیتههای تخصصی اهدا میگردد.
• آغاز جنگ دوم بالكان بین كشورهای اروپایی در بالكان (1913 م)
در سال 1912میلادی در جنگ اول بالكان، بلغارستان، صربستان، یونان و مونته نگرو كه جزو قلمرو عثمانی بودند، علیه این امپراتوری شورش كردند و به علت ضعف عثمانیها، موفق به كسب استقلال شدند. به این ترتیب، حدود هشتاد درصد از متصرفات عثمانی در اروپا از كنترل این امپراتوری خارج گردید. اما فاتحین جنگ اول بالكان نتوانستند در مورد تقسیم سرزمینهای به دست آمده، به توافق برسند و به همین دلیل، در 29 جون 1913میلادی جنگ دوم بالكان نیز آغاز شد. در این جنگ، بلغارستان با مجموعه كشورهای صربستان، یونان، مونته نگرو، رومانی و عثمانی وارد جنگ شد و چون خود را تنها دید، پیشنهاد صلح داد. سرانجام پیمان صلح منعقد شد و بر اساس قرارداد صلحِ بخارست، بلغارستان، قسمتهایی از سرزمینهای عثمانی را كه تصرف كرده بود به صربستان، رومانی، یونان و مونتهنگرو واگذار كرد. جنگهای بالكان در واقع زمینهساز جنگ جهانی اول بود كه از سال 1914 آغاز شد.
• ژنرال گومز J.C. Gomez معاون رئیس جمهوری ونزوئلا ترور شد. (1923 م)
• تولد باب هوپ (2003-1930 م)
مجری معروف آمریکایی-انگلیسی بودهاست که در رادیو و تلویزیون و تئاتر ظاهر شدهاست و مراسم سیاحتی را برای سربازان آمریکایی فراهم مینمودهاست. او در لندن به دنیا آمد و پنجمین بچه از هفت فرزند خانواده میباشد. پدر انگلیسی او، ویلیام هنری هپ سنگ تراش و مادر ولزی او، آویس تاونز خواننده اپرا بودهاست. آنها تا قبل از آمدن به اوهایو در بریستول زندگی میکردهاند. باب هنگامی که ۱۷ سال داشت در سال ۱۹۲۰ شهروند آمریکایی شد.او از دوازده سالگی و تا قبل از بوکسری ناموفقش، کارهای متعددی انجام میداد.او بحث و مشاجره مبتدیانهای درباره برنده شدن جایزه اسکار چارلی چاپلین انجام داد.سپس یک سال پس از مشاهده یکی از فیلمهای صامت فتی آربوکل در سال ۱۹۲۵ در فیلمی کمدی همراه با خواهران هیلتون بازی کرد.پس از بازی در نقشهای رقاصی کمدی در این قبیل فیلمها در سال ۱۹۳۰ توسط گریس لوییز تورکسل غافلگیر شد و برای انجام تست بازیگری به کالیفرنیا رفت.و در بسیاری از برنامههای رادیویی و تلویزیونی و تئاتر شرکت داشت. او برنامههای خود برای سربازان را ادامه داد و به خاطر آنها سفرهایی را در طی جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام، جنگ کره، جنگ خلیج فارس میکرد. او هنگامی که خارج از کشور بود لباس سربازی بر تن داشت و برای سربازان برنامه اجرا میکرد. این کار او تقریباً پنجاه سال به طول انجامید. در سال ۱۹۹۷ (میلادی)۱۹۹۷ بیل کلینتون اون را «سرباز افتخاری» نامید.باب هپ آنقدر زنده ماند که به مرگ زودرس دچار شد. مرگ وی دو بار اعلام شد، یکبار در سال ۱۹۹۸ که اشتباهاً در نشریات چاپ شده بود. بار دیگر در سال ۲۰۰۳ یعنی هفت سال بعد آگهی فوتش در سایت خبری سی ان ان به چاپ رسید. ۲۹ می ۱۹۰۳ تولد صد سالگی او بود و به همین دلیل معروف شد. (ایروینگ برلین و جورج برنز هم از افرادی هستند که تا صد سالگش زنده ماندند) پس از مرگ راجر کاردینال ماهونی، اسقف اعظم لوس آنجلس، گفته میشود که باب هپ مدتی تا قبل از مرگش کاتولیک بود و اعتبار چندانی داشت.
• حمله هواپیماهای جمهوری خواهان اسپانیا به ناو آلمانی (1937 م)
در 29 می1937میلادی در جریان جنگهای داخلی اسپانیا، هواپیماهای جمهوری خواهان كه در حال جنگ با سلطنتطلبان بودند یك ناو آلمانی را مورد حمله قرار دادند. آلمانها نیز متقابلاً با رزمناو خود، مواضع جمهوریخواهان در بندر آلمریا در جنوب اسپانیا را گلولهباران كردند. بمباران یك ناو آلمانی توسط هواپیماهای جمهوری خواهان اسپانیا، بهانه خوبی بود تا آلمان نازی به حمایت گسترده مالی و تسلیحاتی از سلطنت طلبان اسپانیا بپردازد. سرانجام در ماه مارچ 1939 میلادی، سلطنت طلبان به رهبری ژنرال فرانكو بر جمهوری خواهان پیروز شدند.
• استقلال مجمع الجزایر سیشل از انگلستان (1976 م)
جمهوری سیشل ( Republic of Seychelles ) مجمع الجزایری است واقع در اقیانوس هند ، شمال شرق ماداگاسکار و شرق تانزانیا . پایتخت سیشل ، شهر ویکتوریا (Victoria) میباشد . مساحت سیشل 455 کیلومتر مربع است . سیشل شهر مهمی ندارد ولی از مهمترین جزایر آن می توان به ماهه ( Mahe ) ، پراسلین ( Praslin ) و لا دیگو ( La Digue ) اشاره کرد. سیشل شامل 41 جزیره گرانیتی و 75 جزیره مرجانی است . بلندترین نقطه سیشل قله ی مورنه سیشلویس ( Morne Seychellois ) با 905 متر نام دارد که در جزیره ماهه واقع شده است . جزیره ی سیشل سابقا خالی از جمعیت بوده است تا اینکه در سال 1609 کمپانی هند شرقی بریتانیا وارد جزیره شد و بدین ترتیب پای بریتانیا به این جزیره باز شد . فرانسه در سال 1756 ادعای مالکیت این جزیره را مطرح نمود و هیئتی را به جزیره اعزام نمود ، نام فعلی سیشل نیز از نام فرمانده هیئت اعزامی فرانسه به این جزیره مشتق شده است ، نام این فرمانده ، ویکمته مورئو دس سیشل ( Vicomte Moreau des Sechelles ) بود ، پس از آن این جزیره نیز به نام این فرمانده فرانسوی درآمد . فرانسه به علت واقع شدن سیشل در حوزه مستعمراتی شرق آفریقا و اقیانوس هند و نزدیکی به موریس که در آن زمان از مستعمرات فرانسه بود اصرار زیادی به ضمیمهی سیشل به مناطق تحت سیطرهی خود داشت . پس از شکست ناپلئون و معاهده پاریس در سال 1814 کنترل سیشل مجددا به دست بریتانیا افتاد ، پس از آن تغییری در نام جزیره اعمال نشد ، فقط نام سیشل به لهجه انگلیسی تلفظ میشد . سیشل در سال 1975 به خودمختاری دست یافت و در 29 جون 1976 رسما از بریتانیا اعلام استقلال کرد ، پس از استقلال ، سیشل همچنان عضو جامعه کشورهای مشترک المنافع باقی ماند .
• انحلال شورای همیاری اقتصادی بلوك شرق در پی فروپاشی شوروی (1991 م)
شورای همیاری اقتصادی كشورهای بلوك شرق موسوم به كومكون در سال 1949میلادی با هدف یكپارچه كردن اقتصاد كشورهای بلوك شرق، تحت رهبری شوروی تأسیس شده بود. كومكون در دوران فعالیت خود، در رقابت با بازار مشترك اروپا موفقیت چشمگیری نداشت و بیشتر به صورت یك دفتر برنامهریزی برای اقتصاد كشورهای كمونیستی عمل میكرد. كشورهای عضو كومكون، لهستان، رومانی، مجارستان، چكسلواكی، بلغارستان، ویتنام، كوبا، مغولستان و شوروی بودند. این شورا سرانجام با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بیست و نهم جون 1991میلادی در جریان گردهمایی نمایندگان كشورهای عضو این شورا در بوداپست، انحلال خود را اعلام كرد. اعضای كومكون به هنگام اعلام انحلال آن با امضای پروتكلی به اعتبار كلیه اسناد آن خاتمه دادند.
• ترور “محمد بوضیاف” رئیس شورای حكومتی الجزایر (1992م)
، سیاستمدار الجزایری و چهارمین رئیس جمهور بعد از استقلال این كشور، در 23 جون 1919میلادی در شهر مسیله الجزایر به دنیا آمد. او از سنین جوانی به شبكههای مخفی مبارزه علیه استعمار فرانسه پیوست و در دهه 1940، مراحل رشد و ترقی را در حزب الشعب الجزایر كه یك تشكیلات زیرزمینی ضد فرانسه بود، طی كرد. بوضیاف كه در جنگهای استقلال از سازمان دهندگان نهضت ضد فرانسوی مردم الجزایر بود، پس از پیروزی انقلاب در سال 1962میلادی با همكاری احمدبن بلا، حكومت سوسیالیستی دموكراتیك الجزایر را پایهریزی كرد. با وقوع كودتای هواری بومِديَن علیه ریاست جمهوری احمد بن بلا، بوضیاف در سال 1965 از كشور گریخت و در دولت بومدین، به طور غیابی محكوم به اعدام شد. بوضیاف در نهایت پس از 27 سال دوری از وطن به الجزایر بازگشت و پس از استعفای شاذْلی بن جدید در سال 1992میلادی به ریاست شورای حكومتی رسید. بوضیاف نیز مانند اكثر رهبران بعد از استقلال الجزایر، سرسختانه با افكار اسلامی مردم مخالفت میكرد. انتصاب وی به ریاست شورای حكومت الجزایر در ژانویه 1992میلادی زمانی صورت گرفت كه این كشور در پی استعفای شاذلی بن جدید و قدرت گرفتن نظامیان، دچار موجی از تشنج و ناامنی شده بود. بوضیاف پس از تصدی ریاست شورای حكومت، تشكیلات بنیادگرایان اسلامی را كه در انتخابات پارلمانی پیروز شده بودند، منحل كرد و آراء حدود 400 شهر و آبادی را كه اسلامگرایان در آنها به پیروزی رسیده بودند باطل نمود. این امر دامنه اختلافات بین دولت و اسلامگرایان را هر چه بیشتر گسترش داد و زد و خوردهای خیابانی را شدت بخشید. بوضیاف در نهایت پس از كمتر از شش ماه حكومت، در 29 جون 1992میلادی توسط یكی از محافظین خود در 73 سالگی ترور شد و به قتل رسید.