چهارشنبه سوری
چهارشنبهسوری یکی از جشنهای آریایی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سهشنبه شب) برگزار میشود.
در شاهنامهٔ فردوسی اشاره هایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان کشور های فارسی ربان زنده نگاه داشته شدهاست.
واژهٔ «چهارشنبهسوری» از دو واژهٔ چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سور به معنای عیش و عشرت ساخته شده است. طبق آیین باستان در این شب آتش بزرگی بر افروخته می شود که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند، آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر کشور های آسیا میانه رواج دارد.
مردم برخی از مناطق کشور، به ويژه ولايات غربی، در گذشته ها چهارشنبه سوری را گرامی می داشتند، اما اين سنت با گذشت زمان در اين کشور کم رنگ شد.
اگرچه نام چهارشنبه سوری و مراسمی که در شب پيش از آن برگزار می شود، زياد برای مردم افغانستان کنونی آشنا نيست، اما شواهد تاريخی زيادی وجود دارد که اين سنت باستانی، همچون جشن نوروز و شب يلدا، پيش از آنکه باشندگان آريانای کهن با مرزهای سياسی امروزی از هم جدا شوند، در ميان مردم این دیار نيز تجليل می شده است.
عبدالغنی نيکسير، نويسنده و پژوهشگر افغان، می گويد که چهارشنبه سوری هم، همانند ديگر مراسم نوروزی، از آريانای کهن (گستره ايران، افغانستان و تاجيکستان) به افغانستان کنونی رسيده است.
او می گويد: “در افغانستان قديم، رسم و رواجهای نوروزی هميشه وجود داشته و مردم با سرور و شادمانی از نوروز و جوانب خوشايند آن، مانند چهارشنبه سوری، با برگزاری مراسمی، تجليل می کردند”.
آقای نيکسير می گويد: “پيش از آنکه به تاريخ برگرديم و نشانه های اين سنت را در لابلای اسناد تاريخی جستجو کنيم، خود او به ياد می آورد که دهها سال پيش، مردم مناطق غربی افغانستان به ويژه هرات، چنين مراسمی را در شب واپسين چهارشنبه سال، برگزار می کردند.”
آقای نيکسير معتقد است که جشن شبانه چهارشنبه سوری، بيشتر در ميان زنان و دختران دم بخت رايج بوده و هست.
او می گويد: ” معمولاً دختران و زنان، در شب آخرين چهارشنبه سال، آتش می افروختند، از روی آتش می پريدند و با گفتن جمله سرخی تو از من، زردی من از تو، بدبختی را به آتش حواله می کردند و سرخ رويی آتش را به خود جلب می کردند.”
آقای نيکسير می افزايد: ” همچنين دختران دم بخت که در آرزوی ازدواج بودند، در کنار آتش بازی، کوزه آبی را از بام به کوچه می انداختند، تا با اين کار، مشکلات و بدختيهای سال گذشته را از وجود خود دور کنند و سال خوشايندی را آغاز کنند”.
در سالهای جنگ که بزرگترین اندیشه افغانها، نگهداری جان و رسیدن به حاشیه ای امن بود، یادبود خوشیهای پیشین و سنتهای باستانی مانند مراسم چهارشنبه سوری هم، کم کم از ذهن این مردم جنگزده رخت بربست و منحصر شد به مناطق هم مرز با ایران، به ویژه هرات.