يكي از شديدالحن ترين سر مقاله هاي سال 1357 روزنامه اتفاق اسلام كه در كنار ساير دلايل موجود آن زمان، سبب تحريك هرچه بيشتر مردم و شكل گيري قيام » 24 حوت هرات « گرديد، را فقط از طريق وب سايت دوربين بخوانيد.
منبع: آرشيف مطبوعات چاپي فرهنگسراي دوربين— هرات
نوت:
اينكه مطبوعات در زمينه اطلاع رساني در جهان نقش تاثير گذاري داشته و چه بسا باعث تغيير و تحول در نظام هاي حكومتي برخي از كشور ها شده اند، جاي هيچ گونه شك و شعبه اي نيست. همچناني كه در برهه اي از تاريخ معاصر اين شهر و ديار تنها روزنامه دولتي هرات يعني روزنامه اتفاق اسلام نيز، نقش اثرگذاري در تحريك هرچه بيشتر مردم براي تبارز نارضايتي ها از حكومت وقت—خلق و چرچم—در سال 1357 خورشيدي داشته است. اين روزنامه طي آن ايام ضمن حمايت وافر از حكومت و نگارش مقالات تحريك كننده، سبب توهين بسياري از مردم از جمله جامعه روحانيت و سرمايه دار كشور مي شد و همين موضوع در كنار ساير دلايل موجود براي بروز نارضايتي هاي عمومي، دامنه مخالفت هاي مردمي بر عليه حكومت وقت را به حدي بلند برد كه سبب خيزش و قيام ساكان ولايت هرات در 24 حوت 1357 گرديد.
شايد جالب باشد اكنون كه در آستانه ورود به چهلمين سال وقوع اين رويد مهم در كشور قرار داريم، نگاهي اجمالي به يكي از مقالات شديد الحن آن روز هاي روزنامه اتفاق اسلام بياندازيم كه در روز چهارشنبه ، اول قوس 1357 با نگارنده گي و مسئوليت عبدالفتاح » نيوند « با عنوان » اصلاحات ارضي و مرگ فيودال ها « به نشر رسيده است. بايد گفت كه درج اين سرمقاله در وب سايت دوربين به معناي تاييد و رد آن از جانب ما نبوده، صرفاً به خاطر نظر اندازي به بخشي از تاريخ مكتوب اين شهر و ديار صورت گرفته است.
گفتني است، فرهنگسراي دوربين كه در حال حاضر از هزاران اسناد تاريخي اين شهر و ديار حفظ و مراقبت مي نمايد، از اين به بعد خواهد كوشيد تا در مناسبت هاي مختلف، بخشي از آنها را با مخاطبان خود به اشتراك بگذارد.
و اما سذمقاله اول ماه قوس 1357 روزنامه اتفاق اسلام:
اصلاحات ارضي و مرگ فيودال
(نظیف الله نهضت ) والی وقت هرات که قیام 24 حوت 1357 در زمان ولایت وی بوقوع پیوست.
(این عکس که در شماره 12 ماه حوت همان سال روی جلد ماهنامه هرات به نشر رسیده است، آقای نهضت را در حال توزیع قباله زمین به یک دهقانان نشان میدهد.
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
و اما سر مقاله:
به افتخار خوانندۀ كه هر لحظه آرزويش براي صاحب شدن زميني كه روي آن كار كند و نان خورد، بيشتر مي شود.
خواننده گان محترم! ما و شما در مرحله ي قرار داريم كه ضرورت جدي احساس مي شود تا فيوداليزم سركوب و يا سرنگون شود. و هميشه ميگوئيم: مرگ بر فيوداليزم و يا نابود باد فيوداليزم . حال مي خواهيم سخني چند راجع به نابودي فيوداليزم و يا اينكه چه وقتي مي توان گفت، » نابود باد فيوداليزم « چيزي بگوييم.
اساس فيوداليزم بر زمين گذاشته شده، به عبارت ديگر همين كار دهقانان بالاي زمين و استثمار شديد شان توسط صاحبان زمين هايي كه ده ها دهقان بالاي آن كار مي كنند، ميباشد كه فيوداليزم را بوجود آورده . حال سوال مي شود كه با كشتن يا مرتد ساختن تمام فيودال ها » صاحبان زمين و بزگر فراوان « قيودال نابود مي شود يا نه؟
ما جواب ميدهيم كه بلي. ولي راه درست سركوبي فيودال ها اين چنين راهي نيست، اين راهي است كه ختمش نه به تركستان، بلكه به قبرستان مي شود. زيرا انقلابيون با رحم ترين، با عاطفه ترين و انسان دوست ترين مردمي هستند كه تا امروز در جهان به ميان آمده است و اين را در همين نوشته با دلايل مي خواهيم شرح دهيم.
ولي بخاطر پيچ در پيچ نشدن سخن مجبوريم، سلسله اصلي را رها نكنيم.
فيودال ها در سابق » و حالا هم « مي گويند: » فرزند يتيم را نه زن، ولي نان بغلش را بگير« .
چنانچه كه دولت خلقي ما با اتخاذ فرمان شماره ششم، خشت زير پاي فيودال را بيرون كشيد و با انفاذ و تطبيق قانون اصلاحات ارضي، فيودال را به اصطلاح ما از هفت منزله به سياه چاه خواهد انداخت و نابود خواهد كرد.
چقدر زيباست، فيودالي كه بخاطر بدست آوردن يك جريب زمين ، خانه صد بزگر را خراب، هزار بي وجداني را مرتكب و هزار و يك قسم رو به قبله خورده است، در مقابل هيات تقسيم زمين، از بس بي تابي و وحشت مثل ملخ صحرايي جست و خيز كند و مانند شتر برقصد ، ولي نتواند بگويد: چرا زمينم را به بزگر ميدهيد؟
و چقدر مرحمتي از جانب انقلاب!
فيودالي كه از اجداد خود، اجداد بزگر را استثمار كرده و مزد زحمت و عرق ريزي اش را خورده ، اكنون همه زمين را از او ميگيرند و مي گويند: هزار سال ديگران كاشتند و تو خوردي، اكنون خودت بكار و خودت بخور.
چه قدر مرحمتي كه انقلابيون مي كنند:
به فيودال هايي كه هر حجرۀ وجودش يك دارالفساد است، باز هم خطاب مي كنند كه:
اي انسان، اي آناني كه تا اكنون بي وجدان بوده اي، اي آناني كه همه چيزت فداي شكمت شده بود، اي آنانيكه به بزگر ها به چشم حيواني ميديدي يه خود آ، هنوز سر وقت است، ببين با همه نارسايي هاي انساني كه داري، باز هم به تو وقت ميدهيم كه كار كني ، به تو وقت مي دهيم كه نان خوري و بالاخره به تو وقت ميدهيم كه مزد دست خود را خودت بخوري نه ديگران.
ولي اگر از ما پرسيده شود كه اگر با همين قدر مرحمت و گذشت انقلابيون باز هم فيودال انسان نمي شود، گناه از كيست؟
ولي فيودالي كه تا اين اندازه مورد بخشش قرار مي گيرد ، نفهمد ، جزايش چيست؟ ما جواب ميدهيم كه گناه از فيودال است و جزايش اين است كه مثل داود ديوانه كشته و يا توسط بزگر به گاوخانه شود، بدست همان بزگر هاي با غيرتي كه غيودال را از هر چيز پست تر مي شمرند.
فيودال رو به زوال!
آرزومنديم هرچه زودتر خود را براي تصفيه حساب آخري يعني دادن زمين آماده كنيد و سركشي نكنيد. زيرا وفاي شما بر بقاي شما تمام مي شود.
و اي دهقانان رو به بقا!
آرزومنديم هرچه زودتر خود را براي سركشان از اصلاحات ارضي » سركس« جور كنيد و آنها را منقاد سازيد.
شرط اول اصلاحات ارضي آنست كه خود دهقان جرات و شهامت از خود نشان دهند و يا به عباره ديگر:
از خلق حركت باشد و از دولت خلق بركت.
سلام تقدیم توزیع زمین پنج جریب بود ومورداستقبال مردم قرار گرفت اما مشکل این بود زمین سهمیه آب می خواست بذر برای کشت گاو برای شخم کشاورز نان شب رانداشت. مجبور شد زمین به صاحب آن بفروشد. آن روز توزیع من بودم عکاس وهم منتظم دستگاه آمپلی فایر روز خوبی بود آنجا را سحرخیز گفتند
هر کاری اگر به صورت درست و قسمی که هیچ طرفی متضرر نگردد، خوب است.