اشعار طنزی:

منبع: شماره 105 ( ماه دلو 1396) ماهنامه دوربین

قابل توجه رياست مبارزه با مواد مخدر

به شهر ما به هر جایش معتاد 

تمام هست و نیستش کرده بر باد
به چهار راه و خیابان و محله

كه معتادان به ترياك كرده ميله 
کلاس شهر ما هم رفته بالا

مواد از هر رقم هر جاست پیدا 

به چهار راه و خیابان چرس و تریاک 

کنار هر موتر موجود با ساک
ببین تریاک و شیشه بس قطاره  

یکی بهر معتاد آمپول میاره 
یکی شرم آورش این نکته گشته  

پولیس از دست شان خسته گشته 
چه حیران گشته مردم ز معتاد

فروش هر مواد باشه چه آزاد 
چه حیف باشد هرات با چهره خوب 

که هر جایش بود معتاد و معیوب 
به شهر اولیا حیف است اینجا

کنار دست ما معتاد هزار ها
کسی آیا بود مسئول این کار 

که با توزیع آن بنماید پیکار
«کریمی» درد و غم اینک چنین شد 

جوانان را بلای دود در کمین شد

( ن.ک )

شاروال شهر بخواند

الا ای شاروال مهربانم

 وحید آشناي خوش زبانم

بيا ما درد خود را خود بدانيم 

ز سر تا پاي اين قصه بخوانيم

چه زیبا مي شود اين شهر باستان

 اگر دیدت به شهر باشد یکسان

بیا که هفت و نه همراه چارده

تمام جاده ها بسیار خرابه

به شهر نو چه بلوار های زیبا

تمام فکر تو مصروف آنجا

فضاي سبز در پارک ملکیار

تمام حومه های شهر بیمار

امور شهر تنها تا ولایت

خرابی های پایین شهر فدایت

به آنجا كه بزرگان خانه دارند 

جميع آن نواحی شادمانند

يكي گفتا ز کار ساخت و ساز ها   

چرا درب ملک محروم بادا

 اگر همسايه ام بودي به کارته        

همی دیدی بساط سیب و مالته

سرک ها گشته گودال و خرابه 

دلم بر مردانش بس کبابه

خدایا شاروال را بده نور بصیرت

سلیم و غوث برايش درس عبرت

(ن.ک)

درباره admin

مطلب پیشنهادی

طنز- خبر عاجل: ناکجا آباد به تصرف لشکریان معتاد در آمد

نوشته : ن. ک نيروهاي وفادار به نائب الحکومه  بر فراز بام ساختمانهاي دارالحکومه  و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *