ادبیات عامیانه تنها در ضرب المثل ها و چهار بیتی ها خلاصه نشده و بیشتر با قصه گویی ها رنگ و بو می گیرد.
قصه گویی در هرات پیشینه ای تاریخی دارد و قصه گویان با تاثیرگذاری بالای مردم ، سبب ماندگاری هرچه بیشتر بخشی از ادبیات عامیانه این سرزمین گردیده اند.
بسیاری قصه گویی را با لهجه هراتی می شناسند. به طوریکه در قدیم سماواری ها، محافل و مجالس خوشی و خانه بزرگان و متنفذین، مرکز گردآمدن اهل ذوق و مشتاقان به شنیدن قصه ها و افسانه های اساطیری بوده است.
عبدالواحد هراتی از معدود قصه گویانی بود که با زبان گویا و قصه پردازی های شیرینش سال های سال در محافل و مجالس مردم می نشست و با بیان قصه های عاشقانه، به سرگرم ساختن آنان مشغول می شد.
او قصه گویی بود که با روایت ماهرانه خود، همه کسانی را که برای شنیدن قصه هایش کنار او می نشستند، مبهوت خود میکرد..
عبدالواحد – هراتی راوی و قصه پرداز مشهور دهه های سی تا هفتاد خورشیدی بود.
عبدالواحد، باشندهی قریه توبریان- ولسوالی انجیل، هرات بود. گرچه که عبدالواحد؛ هیچ تحصیلات رسمی نداشت. اما مرد عاقلی بود. کسی که قصههای زیادی در حافظه خود داشت. دوستانش از شنیدن قصههای او لذت میبردند و به قصههایش گوش میدادند. شیوهی قصهگویی او بسیار جالب بود.
در سال 1353 یکی از زنان جهان گرد امریکایی که به هرات آمده بود، به پای قصه گویی های عبدالواحد نشست و قصه عامیانه « افسانه دو قهرمان عادل» را از وی شنید.
این زن مارگاریت ملز نام داشت و در حوزهی ادبیات فولکلوریک و تاریخ شفاهی افغانستان مطالعه می کرد. او برای نخستین بار در آن سال پا به افغانستان می گذاشت تا ضمن تحقیق در حوزهی تاریخ ادبیات شفاهی – قصههای عامیانه- به ثبت قصههای اساطیری بپرازد. و چنین هم شد. نتایج مطالعات و کار میدانی او در معرفی- ثبت و فهرستنگاری ادبیات شفاهی و در کل فرهنگ عامه در افغانستان، ثبت بیش از ۴۵۰ ساعت مصاحبه صوتی بود که دربارهی فرهنگ عامهی مردم افغانستان صورت گرفت و در فایلهای صوتی ذخیره گردید.
به یقین این بزرگترین کلکسیون تاریخ شفاهی افغانستان است که اکنون در آرشیف مرکز معلومات افغانستان ACKU نگهداری میشوند. این آثار در سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ ثبت و گردآوری شده اند. بخش عمدهی آثار گردآوری شده را مصاحبهها، نسخه صوتی قصههای عامیانه و روایت سبک زندگی مردم از زبان مردم تشکیل میدهند. اما برای مکتوبسازی این گنجینه، نیاز به بودجه و حمایت ملی و بینالمللی است.
خوشبختانه در این اواخر « افسانه دو قهرمان عادل» به زبان های دری، پشتو و انگلیسی در کابل به نشر رسیده است .
اما چاپ این کتاب در زمانی صورت می گیرد که عبدالواحد قصه گو، سالها پیش رخ به نقاب خاک کشیده است. اما از این طریق صدای شیرین او و قصههایی را که به لهجه هراتی روایت کرده، در یادها باقی خواهد ماند.
مارگاریت ملزدر یادداشتی بر این کتاب مینویسند:« قصههایی که در این کتاب آمده ، توسط عبدالواحد در سال ۱۹۷۵ در هرات نقل شده است و مملو از جزییات و خصوصیات فرهنگی افغانها است. در عین حال اینها بخشی از میراثهای فرهنگی غیر ملموس جامعه بشری است.
در کل، نشر این قصهها به زبان دری، پشتو و انگلیسی بخشی از تلاشهای خانم ملز است که برای نگارش ادبیات شفاهی افغانستان انجام شده است. دو قصهای که در این کتاب آمده اند، جزو نخستین قصههای اند که از کلکسیون خانم ملز به انگلیسی نیز ترجمه شده اند.
گفتنی است، دو کتاب و مقالات زیادی از او به زبان انگلیسی دربارهی ادبیات شفاهی افغانستان ( و قصههایی را که او از قصه گویان هراتی و کابلی شنیده بود) نشر شده است.