امیر حبیبالله خان که خود را «خادم دین رسولالله» میگفت، بر اصلاحات غربگرایانه امانالله خط بطلان کشید. قوانین مصوب به ویژه قانون اساسی را ملغی ساخت و مالیات و عوارض را غیرشرعی خواند و همه را برچید. در آغاز کار بیشتر مردم به امید ادارهٔ بهتر و اسلامیتر کشور از حبیبالله به خوبی استقبال کردند؛ اما مشکلات اقتصادی و امنیتی کشور به تدریج باعث آشفتگی اوضاع شد.
در این وقت جنرال محمد نادرخان، وزیر جنگ پیشین که از وزیر مختاری در فرانسه استعفا کرده بود و در شهر نیس زندگی میکرد، به کمک برادرانش، قصد کابل کرد و سرانجام به کمک قبایل مخصوصاً افراد دو قبیلهٔ جاجی و وزیری خود را به آنجا رسانید و شهر را به معاصره خود در آورد و پس از چندی در اختیار گرفت. با آنکه حبیبالله و یارانش را به شرط تسلیم وعدهٔ عفو داده بودند، اما به دستور نادرخان همه به دار آویخته شدند، از همین جهت است که نادر شاه را غدار میگویند.
هاشم میوندوال با روزولت رئیسجمهور پیشین امریکا
محمدهاشم میوندوال در مراحل اول ماموریت خویش «پردیس» تخلص میکرد. او پسر حاجی عبدالحلیم در قوم دینار خیل و از باشندگان مقر غزنی بود.
او در لیسههای غازی و حبیبیه آموزش دید و پس از فراغت از صنف دوازدهم در سال ۱۳۲۱ در ریاست مستقل مطبوعات مقرر و بزودی به حیث مدیر جریده انیس مقرر گردید. بعداً به حیث مدیر مسئول جریده اتفاق اسلام هرات توظیف گردید؛ و در سال ۱۹۴۵ به حیث مدیر عمومی اداره دائرةالمعارف در مرکز ریاست مستقل مطبوعات تقرر یافت. در همان سال بحیث معاون ریاست مستقل مطبوعات تقرر یافت. پس از کوتاه مدتی بحیث مشاور مطبوعاتی اعلیحضرت محمد ظاهر شاه ارتقا یافت و یکسال بعد مجددآ بحیث رئیس مستقل مطبوعات توظیف شد.
سپس بحیث معین سیاسی در وزارت خارجه و بعدآ بحیث سفیر کبیر و نماینده فوقالعاده دولت افغانستان در دولت اسلامی پاکستان تعین گردید؛ و بعد از مدتی بحیث سفیر کبیر و نماینده فوقالعاده افغانستان در لندن و از آنجا بحیث سفیر کبیر و نماینده فوقالعاده دولت افغانستان در ایالات متحده امریکا مقرر شد. پس از مدتی مجددآ بحیث سفیر و نماینده فوقالعاده افغانستان در جمهوری اسلامی پاکستان مقرر گردید.
در سال ۱۹۶۴ در حکومت دوره انتقالی دکتور محمد یوسف بحیث وزیر مطبوعات مقرر گردید. در سال ۱۹۶۵ وقتیکه داکتر محمد یوسف از کرسی صدارت استعفا داد، جناب میوندوال در هفتم عقرب۱۳۴۴ موظف به تشکیل کابینه گردید.
در ماه اکتوبر ۱۹۶۷ از عهده صدارت استعفا داده و جهت درمان به خارج رفت. در سال ۱۹۶۹ در انتخابات دوره سیزدهم شورای ملی خود را کاندید نمود ولی موفق نگردید.
539 پیش از میلاد – سالروز اعلام تشکیل دولت آریانا
نوزدهم ماه میزان (11 اکتوبر) سالروز اعلام تشکیل دولت سراسری آریانا در سال 539 پیش از میلاد و نیز سالروز اعلام ایجاد جامعه جهانی ملل مشترک المنافع آریانا و حقوق انسان است.
کوروش بزرگ (سيروس = سايرس Cyrus the Great) در اکتوبر سال 539 و پس از تصرف شهر بابل که طبق محاسبات تقویمی 12 و يا 13 اکتوبر صورت گرفت، تاسيس آریانای واحد (مسکن سه طایفه پارس، ماد و پارت ـ پارس ها در جنوب و شرق، مادها در غرب از محور ری و پارت ها = خراسانیان که تاجیک هم خوانده می شوند در شمال شرقی) و نیز فرضیه خود ـ ایجاد یک جامعه جهانی مرکب از ملل مشترک المنافع دارای یک دولت انتخابی واحد را اعلام داشت تا جنگ، فقر و تفاوت ها از میان برود.
1865 – شورش سياهپوستان جامائيكا (در آن زمان مستعمره انگلستان) بر ضد فقر، تبعيض و بي عدالتي به رهبري يك روحاني مسيحي به نام «پال بوگل» آغاز شد. دولت لندن چون ادامه اين وضعيت را تهديدي براي منافع جهاني خود يافت دستور دستگيري و اعدام بوگل را صادر كرد و متعاقب آن، بوگل دستگيرد و به دار كشيده شد و عصيان سركوب گرديد.
1901 – جنگ بوئرها، جنگي كه آغاز پايان امپراتوري انگلستان بود
دور دوم جنگ بوئرها با انگلستان از 11 اكتبر سال 1899 آغاز شد. «بوئر» در لغت به معناي كشاورز است كه مهاجرين هلندي مستقر در آفريقاي جنوبي را هم كه عمدتا كشاورز بودند «بوئر» خوانده اند. نياكان اين جماعت به دليل كالونيست بودن (شاخه اي از مذهب پروتستان) ، فشارهاي وارده را تحمل نكرده و از اروپا به آفريقاي جنوبي مهاجرت كرده بودند كه پس از تصرف منطقه كيپ (دماغه اميد نيك) توسط انگلستان به نقاط شرقي و شمالي رفته و دو جمهوري تازه براي خود ايجاد كرده بودند. در ميان اين مهاجران، گروهي كالونيست آلماني و فرانسوي هم ديده مي شدند. اين مهاجران قديمي چون انگليسي ها را همه جا در تعقيب خود ديده بودند يرانجام دست به مقاومت مسلحانه زده بودند. اين مقاومت هنگامي در سطحي وسيع آغاز شد كه انگليسي ها جمهوري ترانسوال آنها را ضميمه ايالت «كيپ» كرد. جنگ از 16 دسامبر 1880 آغاز شد. در دور اول جنگ، انگليسي ها شكست خوردند و فرمانده آنان ژنرال «كالي» نيز كشته شد. ويليام گلدستون نخست وزير وقت انگلستان كه چنين ديد و به واقعيت پي برد، از در سازش وارد شد و خود مختاري ترانسوال را بپذيرفت.
پس از كشف طلا در ترانسوال، هزاران انگليسي براي كار در معادن وارد اين منطقه شدند و شهر يوهانسبورگ يك روزه ساخته شد و ….
بوئرها كه چنين ديدند بر كارگران غير بومي و شركت هاي انگليسي استخراج طلا، ماليات سنگين بستند و تازه واردين را از شركت در انتخابات و كسب مقام دولتي در آن منطقه محروم كردند. اين وضعيت، باعث اعتراض معدنداران شد و به وزارت مستعمرات در لندن شكايت بردند. اين وزارت به دولت محلي بوئرها اولتيماتوم داد كه به آن توجه نشد. به دستور لندن نيروي نظامي انگلستان مستقر در «كيپ» وارد عمل شد و دور دوم جنگ از يازدهم اكتبر 1899 آغاز گرديد و هر حمله نظامي انگليسي ها به شكست انجاميد. اين بار بوئرها از شيوه جنگ گريلايي استفاده مي كردند، لباس غير نظامي مي پوشيدند و از كمينگاه حمله مي بردند. همچنين، اين بار دولت هاي اروپايي متخاصم با انگلستان به ويژه آلمان به بوئر اسلحه برتر و آموزش نظامي مي دادند، به گونه اي كه تا آخرين ماههاي اين جنگ 29 ماهه از نيروي 250 هزار نفري انگلستان كار موثري برنيامد. انگلستان بهترين سربازان و ژنرالهاي خود از جمله ژنرال كيچنر، ژنرال كمپ ، ككويچ و رابرتز را به جنگ بوئرها فرستاده بود. جنگ در 31 ماه 1902 با امضاد پيمان ورينيگينگ پايان يافت. دولت انگلستان طبق اين پيمان 3 ميليون پاوند به بوئر ها داد، خود مختاري آنان را برسميت شناخت و قول داد كه بعدا اجازه دهد جمهوري فدرال آفريقاي جنوبي را تشكيل دهند و به اين وعده هاي خود هم عمل كرد.
اين جنگها اختلاف سفيد و سياه را در آفريقاي جنوبي افزايش داد زيرا در طول جنگ، انگليسي ها سعي كرده بودند از سياهپوستان محلي بر ضد بوئرها استفاده كنند. سرانجام بوئرها (افريكانرها) با محروم كردن اكثريت سياهپوست، حكومت اقليت ايجاد كردند كه تا آخرين دهه قرن بيستم ادامه داشت. دولت اقليت سفيد پوست چون نگران احتمال مداخله نظامي قدرتها به سود سياهان بود، سلاح پيشرفته از جمله بمب اتمي نيز براي خود توليد كرده بود و ….
نتايج ديگر اين جنگها، روي كار آمدن حزب ليبرال در انگلستان، ايجاد جنبش مشت زنان در چين، روشن شدن مردم مستعمرات كه افسانه قدرت نظامي انگلستان پوچ بوده و در برابر اراده مردم هيچ است و ايجاد جنبش هاي استقلال طلبي، و نيز گسترش احساسات ضد انگليسي در اروپا شد كه جزئيات اخبار مربوط به جنگهاي بوئر را در روزنامه هايشان مي خواندند.
1939 – اینشتین روزولت را آگاه کرد
روزولت رئيس جمهور وقت آمريكا نامه انتشتين را كه در آن به دولت آمريكا اصرار و تاكيد كرده بود كه بمب اتمي بسازد زيرا كه اين كار شدني است و هيتلر در حال تلاش براي توليد آن است دريافت كرد كه نتيجه اش تصويب «پروژه منهتن» به رياست فني دكتر رابرت اوپنهايمر فيزيكدان بود كه مديريت كل آن مجموعه را ژنرال «لسلي گرو» برعهده داشت. انشتين كه يهودي بود از ترس آزار احتمالي ماموران هيتلر، از آلمان فرار و به آمريكا پناهنده شده بود و در دانشگاه پرينستون اين كشور تدريس مي كرد.
1968 – آپولو ۷ نخستین ماموریت همراه با آدم برنامه آپولو ناسا و نخستین ماموریت همراه با سه آدم آمریکا در چنین روزی از پایگاه پرتاب ۳۴ در دماغه کاناورال ایالت فلوریدا در ایالات متحده آمریکا پرتاب شد.
زادروزها
۱۸۸۴ – زادروز النور روزولت همسر فرانکلین روزولت سی و دومین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و بانوی اول ایالات متحده، اولین رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد
۱۸۸۴ – زادروز فریدریش برژیوس کیمیادان آلمانی، برندۀ جایزه نوبل کیمیا سال ۱۹۳۱
۱۸۸۵ – زادروز فرانسوا موریاک نویسندۀ برجستۀ فرانسوی، برندۀ نوبل ادبیات.
۱۸۹۶ – زادروز رومن یاکوبسن زبانشناس و نظریهپرداز ادبی روسی
۱۹۳۷ – زادروز بابی چارلتون فوتبالیست انگلیسی
درگذشتها
۶۷۴ – درگذشت بایدو خان، پادشاه حکومت ایلخانی
۱۵۲۴ – درگذشت پییر دو رونسار شاعر فرانسوی
۱۵۳۱ – درگذشت اولریش تسوینگلی کشیش، نویسنده، موسیقیدان و رهبر جنبش اصلاحگری دینی اهل سوئیس
۱۸۸۹ – درگذشت جیمز ژول فیزیکدان انگلیسی
۱۸۹۶ – درگذشت آنتون بروکنر آهنگساز و نوازندۀ ارگاتریشی
۱۹۱۹ – درگذشت کارل آدولف گیلروپ شاعر و رماننویس دانمارکی
۱۹۶۳ – درگذشت ژان کوکتو شاعر، نقاش، فیلمساز، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر فرانسوی
*****