تندیس استاد محمد سعید مشعل به نمایشگاه دایمی ارتباطات هرات رسید

نیم قرن پس از ساخت تندیس استاد محمد سعید مشعل، سرانجام این اثر ارزشمند هنری در گنجینه‌ی دایمی ارتباطات، یکی از مهم‌ترین نمایشگاه های مردم شناسی در هرات جای گرفت و این اقدام به یک انتظار طولانی برای دیدن مجسمه ارزشمند و پنهان‌شده استاد، نقطه پایان گذاشت.

در اوایل دهه پنجاه خورشیدی زمانی که فعالیت های سیاسی، مدنی و هنری استاد محمد سعید مشعل زبان زد همگان بود، تندیس شکوهمندی از چهره ی وی بر تخته سنگ سمنتی با ظرافت و استادی تمام حکاکی شده بود. تندیسی که با مشاهده دو قطعه عکس قدیمی از آن، همیشه آرزو داشتم تا بدانم این اثر منحصر به فرد در حال حاضر زیبایی دهنده کدام موزیم و یا اماکن تاریخی، تفریحی و دیدنی این شهر و دیار است. و گاهی نیز با خود می گفتم، نکند خدای نکرده سرنوشت این تندیس خاطره انگیز نیز همانند اسب های با شکوه حوض سینما، به نابودی نگرائیده باشد.

تندیس استاد مشعل یادگار دوران خوش رشد فعالیت های فرهنگی و تبلور هنرهای مختلف در هرات باستان است.  مجسمه ساز با ذوق و مالامال از استعداد هراتی در این اثر هنری خویش، چهره استاد محمد سعید مشعل را به گونه ی درست و با ظرافت تمام به گونه ای که وقار و متانت، صبر و حوصله مندی و نگاه نافذ استاد در آن موج می زند، حکاکی نموده است.

این تندیس نخست در باغی در محله باباجی شهر هرات که ملک شخصی استاد محمد سعید مشعل بود، در کنار دیگر مجسمه های کار دست وی و شاگردانش به نمایش گذاشته شده بود. اما باغ یاد شده که منزل نشیمن استاد نیز بوده است، در سال ۱۳۶۲ خورشیدی، بر اثر جنگ شدیدی که در آن ناحیه روی داد، با تمام آثار هنری و هزاران جلد کتب نفیس، در آتش سوخت.

با این وجود مجسمه استاد از این حادثه دردناک سالم باقی ماند، اما به دلیل اوج گیری جنگ ها، از نمایش عمومی باز ماند و در تحویل خانه های دولتی جای گرفت. در دوره چهار ساله حکومت مجاهدین نیز (۱۳۷۴-۱۳۷۱) هیچ کسی سراغ آنرا نگرفت و با ظهور طالبان (۱۳۷۴-۱۳۸۰)، زمزمه‌هایی به گوش می‌رسید که مجسمه استادمحمد سعید مشعل همچون چهار مجسمه اسب سفید که او زمانی در پارک گلها، در مرکز شهر هرات ساخته بود، از بین رفته است.

استاد مشعل در این باره گفته بود: “به طور ناگهانی از پارک گلها می گذشتم و می خواستم به طرف خانه خود بروم، دیدم که در میان حوض، اثری از اسب های سفیدی که هر روز آنها را می دیدم و در ایام جوانی حجاری کرده بودم، نیست. نگهان حالم منقلب شد و بر زمین خوردم و هر زمان که از آن جا می گذشتم، چشمانم را می بستم تا آن صحنه تلخ را به خاطر نیاورم.
اما حالا با یافت شدن مجسمه استاد محمد سعید مشعل و پس از ترمیم و مرمت شکستگی هایی که در بخش هایی از آن وارد شده بود، از نابودی کامل نجات یافت و تصمیم برآن شد تا این تندیس ارزشمند به نمایشگاه دایمی ارتباطات در مجموعه تاریخی قلعه اختیار الدین هرات، انتقال داده شود .

به یقین می بایست گذشته‌ها همچنان زنده نگاه داشته شود و از میراث های فرهنگی و هنری ساکنان این دیار، پاسداری صورت گیرد.
با این اوصاف برای حفاظت از این میراث ارزشمند هنری، نمایشگاه دایمی ارتباطات بهترین جایگاه به شمار می آید. و دوازدهم ماه دلو ۱۳۹۷ كه مصادف با بیست و یکمین سالروز وفات استاد محمد سعید مشعل است، بهترین فرصتی است که به بهانه جابجایی و رونمایی دوباره از این اثر ارزشمند، به زندگی و کارهای این استاد هنر مینیاتور پرداخته شود.

زیرا نمایش این تندیس که یکی از آثار ماندگار و در کمال پختگی استاد محمد سعید مشعل است، در مجموعه تاریخی قلعه اختیارالدین هرات، سبب آشنایی نسل جوان و نواجوان امروزی با ستاد و سایر هنرمندان نام آشنای این سرزمین خواهد گردید و این امیدواری به میان می آید تا با همکاری فرهنگدوستان، آثار دیگری از این دست، به نمایشگاه دایمی ارتباطات افزوده شود.

 

محمد سعید مشعل، در ۱۲ دلو ۱۳۷۶ خورشیدی در شهر هرات درگذشت.

او در سال ۱۲۹۲ خورشیدی در ولایت غور در مرکز افغانستان زاده شد و آموزش های ابتدایی را در زادگاهش فرا گرفت.

پدرش حاجی محمود، از سرداران مشهور ملی بود که در جنگ میوند شرکت کرد و در نقاشی و خطاطی نیز مهارتی کم نظیر داشت.

پدر استاد مشعل، در کشور هند، بر روی مکتب هنری هرات، مطالعات فروانی کرده بود نسخه های بی نظیری از نگارگران و نقاشان مشهور هرات را در کتابخانه خود گرد آورده بود.

سلطان محمد، کاکا (عموی) استاد مشعل نیز از جمله هنرمندانی بود که بیشترین تاثیر را بر مشعل گذاشت.

محمد سعید مشعل در باره این تاثیر پذیری از پدر و کاکایش گفته است: ” کاکایم سلطان محمد، خطاط و تذهیب کار بود و ذوق هنری خوبی داشت. انگیزه های اولیه را کاکایم در ضمیرم رسوخ داد، ولی پدرم در حقیقت شرق شناس بود. در کتابخانه او نسخه های بی نظیری از نگارگران و نقاشان مشهور هرات وجود داشت.”

پدر مشعل در زمان امیر حبیب الله، مهماندار قصر وی بود و مشعل در چنین فضایی پرورش یافت.

استاد مشعل، تحصیلات ابتدایی را در زمان امان الله خان در مکتب های (مدارس) نو بنیاد و “مدرن” کابل به پایان رساند و در دوران جوانی به ادبیات و هنر روی آورد و هنر را ابتدا با شعر شناخت و مدتی هم شاگرد خلیل الله خلیلی بود.

با سرنگونی حکومت امان الله خان، استاد مشعل کابل را ترک کرد و ابتدا مدتی درغور و سپس در شهر هرات اقامت گزید.

در زمان اقامت درغور مدتی به فراگیری علوم دینی مشغول شد و در هرات بود که هنر نقاشی و مینیاتوری را بطور جدی دنبال کرد.

او علاوه بر نقاشی، مینیاتوری، مجسمه سازی، گچبری، خوشنویسی و سنگ تراشی، به هنر موسیقی نیز علاقه داشت و دوتار و ویلون را به زیبایی می نواخت.

محمد سعید مشعل در طول نیم قرن حیات هنری خود شاگردان فراوانی تربیت کرد که از مهمترین آنها می توان از خلیل ازهرهروی، سید مقصود خوشبخت، کریم رحیمی، محمد ناصر طالب و عنایت الله احراری نام برد.

میراث ماندگار استاد

‘خالیگاه’

محمد سعید مشعل

 ما اینک در یک خالیگاه تاریخی به سر می بریم. ما که اینجا زندگی می کنیم، می دانیم که چه می گذرد و چه می کنند. تاریخ و تمدن این سرزمین به عقب رفته که متاسفانه متوقف شده و به بند کشیده شده است
از یک مصاحبه استاد مشعل در زمان طالبان

از کارهای به یاد ماندنی استاد مشعل، در رشته گچبری، طراحی محراب شبستان مسجد جامع هرات است که با مهارت بی نظیری توسط شاگردان خود آن را گچبری کرد و این اثر تاکنون نیز برجاست.

تذهیب قرآن بزرگی که خط آن را استاد عطار هروی، به شیوه بایسنقری و خط ثلث نوشته است از دیگر یادگارهای استاد مشعل است.

گفتنی است که به علت بحران های بوجود آمده در افغانستان، فقط یک جز این قرآن نوشته و تذهیب شد.

در زمینه هنر مجسمه سازی و سنگ تراشی نیز می توان از طراحی و پیکر تراشی چهار اسب سفید در حوض پارک گلهای شهر هرات یاد کرد که این آثار در زمان حکومت طالبان از بین برده شد.

‘خانه نگاری’

خانه نگاری یکی از شاخه های مکتب هنری هرات است که تا صد سال پیش در میان طبقه اشراف جامعه مرسوم بوده و البته بیشتر جنبه درباری داشته است و اشراف جامعه، خانه های خود را با نقاشی و مینیاتوری، تزئین می کردند.

استاد مشعل در سال های آخر به این هنر جنبه مردمی بخشید و به هنر خانه نگاری روی آورد که نقاشی و تذهیب های خانه هرات در تالار بزرگ ولایت که دیوارهای آن بر پایه مکتب هنری تیموری، نقاشی و تذهیب شده است از اینگونه آثار اوست.

“مکتب (مدرسه) هنری بهزاد” که هم اکنون با نام “لیسه هنری بهزاد” در مرکز شهر هرات فعالیت می کند، از یادگارهای ارزشمندی است که توسط استاد مشعل بنیان گذاشته شد.

خانه نگاری در تالار ولایت هرات
خانه نگاری در تالار ولایت هرات، کاری از استاد مشعل و شاگردانش

این مکتب که در سال ۱۳۲۵ خورشیدی تاسیس شد، سی و شش شعبه داشت که بیش از هزار شاگرد در سی و پنج رشته، زیر نظر استاد مشعل در آن آموزش می دیدند.

آثار مکتوب

از استاد محمد سعید مشعل، چند اثر مکتوب نیز برجای مانده که بیشتر آنها تاکنون توفیق چاپ نیافته اند.

“مشعل هنر” از مهمترین آثار استاد مشعل است. وی در این کتاب، مکتب نگارستان هرات را به دوازده رشته هنری تقسیم کرده است.

خشک و تر، ای داغ (مجموعه شعر)، صیقل ایمان (پیرامون علم عقاید)، زبان گفتاری مردم غورات، تاریخ غورات، چه در کجاست (نقاط باستانی، آثار تاریخی و معادن مهم افغانستان)، از دیگر آثار نوشتاری و پژوهشی استاد محمد سعید مشعل هروی است.

کارهای دولتی

خانه نگاری در تالار ولایت هرات، کاری از استاد مشعل و شاگردانش
خانه نگاری در تالار ولایت هرات، کاری از استاد مشعل و شاگردانش

استاد مشعل، علاوه بر کارهای هنری در مشاغل دولتی نیز وظایفی را بر عهده داشت. مدتی حاکم ولسوالی های جوند، کهسان و گلران هرات بود و چندی نیز معاون مرکزی خزانه داری کابل را بر عهده داشت.

در سال ۱۳۲۲ خورشیدی به فرمان محمد ظاهر، پادشاه وقت افغانستان، استاد مشعل به عنوان نماینده مجلس اعیان (سنا) انتخاب شد.

او در هرات نیز مدتی سرپرست بخش “ادیبان جوان” انجمن ادبی این شهر بود و مدتی مدیریت تحریرات ولایت را بر عهده داشت.

استاد مشعل همچنین در سال ۱۳۳۵ خورشیدی شهردار هرات شد.

در دوره ای که وی شهردار هرات بود، محلی را در منطقه جاده جنوبی مسجد جامع، بنام بازار صنعتگران فعال ساخت و برای رشته های مختلف هنری، مکان هایی را اختصاص داد.

آقای مشعل در سالهای آخر عمر خود که با حکومت طالبان مصادف شد بسیار افسرده شده بود و به سختی روزگار می گذراند.

او در گفتگویی چند ماه قبل از درگذشتش که در هرات انجام شده بود، شرح حال خود اینگونه توصیف کرد: “…تصمیم دارند خانه مرا از من بگیرند، به خاطر آنکه سندش را خالقیار (والی هرات در زمان دولت کمونیستی) امضا کرده است، و من تصمیم گرفتم که اگر چنین کنند برای همیشه هرات را به لقایش ببخشم و به زادگاهم غور بروم و در همان جا بمیرم. با آن هم، من با این مردم خو گرفته ام، خودم را از آنها می دانم و درغمشان می سوزم. همانجا که تو (خطاب به رفیع اصیل، مصاحبه کننده) نشسته ای، خبرنگار بی بی سی آقای کسری ناجی نشسته بود و من به صراحت به او گفتم که ما اینک در یک خالیگاه تاریخی به سر می بریم. ما که اینجا زندگی می کنیم، می دانیم که چه می گذرد و چه می کنند. تاریخ و تمدن این سرزمین به عقب رفته که متاسفانه متوقف شده و به بند کشیده شده است…”

استاد مشعل در کنار استاد عطار هروی
استاد مشعل در کنار استاد عطار هروی

استاد مشعل در این گفتگو، با چشمانی اشکبار می گوید که چند شب پیش، استاد عطار، خوشنویس هروی را در خواب دیده که به او می گوید: “چرا نزد ما نمی آیی ؟”.

خاطرات تلخ

آقای مشعل، دو حادثه را تلخ ترین حوادث زندگی خود می دانست، اول اینکه در سال ۱۳۶۲ خورشیدی، بر اثر جنگ شدیدی که در محله باباجی شهر هرات روی داد، تمام آثار منقوش و مکتوب و بیش از سه هزار جلد از کتاب های نفیس وی در آتش سوخت.

حادثه اقدام طالبان به تخریب چهار مجسمه اسب سفید بود که او زمانی در پارک گلها، در مرکز شهر هرات ساخته بود.

استاد مشعل در این باره گفته بود: “به طور ناگهانی از پارک گلها می گذشتم و می خواستم به طرف خانه خود بروم، دیدم که در میان حوض، اثری از اسب های سفیدی که هر روز آنها را می دیدم و در ایام جوانی حجاری کرده بودم نیست. نگهان حالم منقلب شد و بر زمین خوردم و هر زمان که از آن جا می گذشتم، چشمانم را می بستم تا آن صحنه تلخ را به خاطر نیاورم”.

استاد محمد سعید مشعل هروی، سرانجام در تاریخ ۱۲ دلو سال ۱۳۷۶ خورشیدی، در شهر هرات درگذشت و پیکرش را درکنار آرامگاه امام فخر رازی به خاک سپردند.

درباره admin

مطلب پیشنهادی

نگاهی به موفقیت های دختران افغان طی سالیان اخیر

طی سالیان اخیر زنان و دختران کشور ما در عرصه های مختلف علمی، فرهنگی، هنری، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *