جان باختن جنرال عبدالرازق، فرمانده قدرتمند چنوب کشور/1397
در حمله طالبان به دفتر والی قندهار، جنرال عبدالرازق، فرمانده پولیس قندهار و یکی از افراد بانفوذ جنوب کشور کشته شد. رئیس امنیت قندهار نیز از جمله کشتهشدگان این رویداد بوده است.
این حمله در حالی صورت گرفت که فرمانده نیروهای حمایت قاطع و مقامهای محلی در دفتر والی جلسه داشتند.
پیش از این، فرمانده وپلیس قندهار نزدیک به ۱۰ بار هدف سوء قصد قرار گرفته بود.
331 پیش از میلاد – سالروز شکست آریانا در جنگ اِربیل با اسکندر مقدونی
یکم اکتوبر سال 331 پیش از میلاد (نهم ماه میزان)، ارتش 90 تا 100 هزار نفری آریانا از جمله 40 هزار سوار، 200 ارّابه جنگی (ارابه ـ Chariot چهار اسبه و چرخهای آنها مجهز به تیغه های یک متری برنده ـ Schythed) و 15 فیل جنگی در یک جنگ چند ساعته از ارتش 47 هزار نفری اسکندر مقدونی که تنها 7 هزار سوار داشت شکست خورد و چراغ عمر ابرقدرت وقت جهان (تنها ابرقدرت جهان به مدت دو قرن) خاموش شد. این جنگ که در جلگه شرق موصل امروز و نه چندان به دور از شهر اِربیل (اَربلا ـ کردستان عراق امروز) و در کنار دو ـ سه تَل (تپه) به نام تَل های گومِل روی داده بود سومین جنگ اسکندر با آریانا بود که از 334 پیش از میلاد با ورود او و نیروهایش به قلمرو آریانا و نبرد گرانیکوس (در نزدیکی داردانلِ ترکیه امروز) آغاز شده بود. نبرد دوم در سال 333 پیش از میلاد در ایسوس (ساحل مدیترانه ـ لِوانت) و نبرد سوم، دو سال پس از آن در اَربلا، و به نام نبرد گاوگامیلا Battle of Gaugamela.
در فاصله دو ساله میان نبردهای ایسوس و گاوگامیلا، اسکندر به خارج ساختن آریایی ها از سوریه بزرگتر از جمله بندر صور (لبنان امروز)، فلسطین (دژ غزّه)، مصر و تمامی منطقه مدیترانه دست زده بود که بدون ایستادگی محلی نبود. قرار گاه های آریایی ها در صور و غزّه ایستادگی طولانی و مردانه کرده بودند.
در پی زَهر خورانیده شدن اردشیر سوم ـ شاه هخامنشی آریایی توسط بزرگ وزیر او «باگواش = باگوا» در 336 پیش از میلاد و تعیین یک شاهزاده کم تجربه، به تصمیم «باگواش» به جانشینی او که نام داریوش سوم بر وی گذارده شد و ایجاد ناخرسندی در پاره ای از جنرال ها و ساتراپ ها و تولید بُخل و حسد میان برخی دیگر و وقوع مبارزه بر سر قدرت در دو پایتخت وقت (شوش و پرسپولیس) و گسترش فساد دولتی، اسکندر که در انتظار فرصت بود به بهانه آزادساختن یونانی زبانان آناتولیا (غرب ترکیه امروز) و قبرس از سلطه آریانا و وارد ساختن این اتهام که عوامل آریانا پدر او ـ فیلیپ دوم را زهر داده و کشته بودند به آریانا لشکر کشید. دستگاه اطلاعاتی ارتش آریانا به قدری ضعیف بود که متوجه نشده بود نیروهای اسکندر به نیزه های بلند 4 ـ 5 متری مجهز شده اند، تا راه مقابله به دست آید به علاوه، مِرسنِرهای یونانی ارتش آریانا متمایل به اسکندر هستند و وفاداری به آریانا ندارند. تعرّض اسکندر به آریانا، دو سال پس از شاه شدن داریوش سوم آغاز شده بود. به رغم تجربه از نبرد گرانیکوس، داریوش سوم به کار مرسنرهای یونانی در ارتش آریانا پایان نداد. اشتباه سیاسی او دادن پیشنهاد سازش و امتیاز فراوان به اسکندر بود که بر عزم او به فتح آریانا افزود زیرا که دادن امتیاز نشانه ضعف و بیم است. یک اشتباه نظامی او، انتخاب یک جلگه در اِربیل به عنوان میدان نبرد و مقابله نظامیان بود که برای پیاده سنگین اسلحه یونان مناسب تر بود.
پس از پیروزی اسکندر، آریانا برای مدتی طولانی زیر سلطه نبود و خراسانیان بپاخاستند و مقدونی ها را به مدیترانه ریختند و آریانا دوباره و این بار به مدت 8 قرن ابرقدرت بود. همین خراسانیان به همان صورت به سلطه عرب نیز پایان دادند.
1565 – تصرف مجمع الجزاير فيليپين توسط استعمارگران اسپانيايي
فيليپين مجمع الجزايري است در جنوب شرقي آسيا با 300 هزار كيلومتر مربع مساحت و در همسايگي چين و مالزي قرار گرفته است. كاشفين اروپايى نخستين بار در 6 اوت سال 1521م به جزاير فيليپين قدم نهادند. ماژلان، دريانورد اسپانيايى به عنوان اولين اروپايى از اين منطقه ديدن نمود و آن را به نام فيليپ پادشاه اسپانيا، فيليپين ناميد. با اين حال تصرف اين منطقه توسط اسپانيا تا سال 1565 به طول انجاميد. در 18 اكتبر اين سال، فيليپين رسماً ضميمه متصرفات اسپانيا گرديد كه به مدت 3 قرن ادامه داشت ولي مسلمانان اين منطقه كه قبل از قرن سيزدهم وارد اين منطقه شده بودند، هيچگاه به همكاري و سلطه جويى اروپاييها تن در ندادند. در اواخر سده نوزدهم، جنبشهاي استقلالطلبانه درگوشه و كنار كشور پديد آمد و در پي آن در سال 1896م به يك شورش عمومي ضداستعماري تبديل گرديد و ادامه يافت و سرانجام به استقلال فيليپين در دوازدهم ژوئن سال 1898م منجر گرديد.
1827 – روزی که ایروان مورد تعرض جنرال روس قرارگرفت
یکم اکتوبر 1827 ایوان پاسکِویچ ـ ژنرال روس شهر ایروان (یروان) را بود مورد تعرّض قرار داد و آن را تصرف و سال بعد به روسیه واگذار شد که اینک پایتخت جمهوری ارمنستان است.
1867 – آلاسكا كه توسط دولت آمريكا از دولت روسيه خريداري شده بود رسما به مالكيت آن دولت درآمد و آن را از روسيه تحويل گرفت. به اين مناسبت 18 اكتوبر «روز آلاسكا» اعلام شده كه هر سال مراسم آن در آمريكا برگزار مي شود. دولت واشنگتن آلاسکا را به مبلغ 7 ميليون و دوي صد هزار دالر از روسيه خريداري کرده بود.
1922 – سالروز تاسيس BBC بازوي روابط عمومي دولت انگلستان
18 اكتوبر سالروز تاسيس «بريتيش برادكستينك كورپوريشن ــ به اختصار «بي بي سي» است كه در سال 1922 درست سه سال پس از آغاز به كار كمپاني سخن پراكني غير دولتي آمريكايي «آر سي ا» و 18 سال زودتر از راديو تهران تاسيس شد. بي بي سي در آغاز كار يك شركت غير دولتي بود كه از سال 1927 به صورت دولتي درآمد و از سال 1932 پخش تلويزيوني را هم بركار راديويي خود اضافه كرد كه از دهه پيش داراي اديشن آنلاين هم شده است. بريتيش برادكستينگ در سال 1922 توسط هفت كمپاني مخابراتي بزرگ تاسيس شده بود و مدير آن «جان ريث» بود. بي بي سي كه بودجه سالانه آن معادل 8 ميليارد دلار است به زبانهاي مختلف برنامه دارد و به اين لحاظ است كه شهرت دارد به صورت دستگاه روابط عمومي دولت مربوط عمل مي كند و زمينه را براي اجراي سياست هاي لندن هموار مي سازد. فعاليت به زبانهاي متعدد است كه اين سازمان را نيازمند جذب روزنامه نگاران ماهر و مستعد ملل ديگر كرده است.
اين موسسه پس از دولتي شدن ضميمه پستخانه دولتي انگلستان شد. بسياري هستند که مي گويند: اين بنگاه به هزينه دولت انگلستان به بسياري از زبانها برنامه پخش مي كند تا از طريق برنامه زبانهاي خارجي خود راه را براي اجراي سياست هاي دولت متبوع هموار سازد كه ظاهرا هنوز نمي خواهد دست از سر ساير ملل بردارد و به سهم خود، به عنوان يك كشور پنجاه و چند ميليوني قناعت كند. اين عده مي گويند: بي بي سي با ادامه اين فعاليت به وظيفه اش به عنوان بازوي روابط عمومي سياست خارجي انگلستان با وفاداري كامل و سنگ تمام عمل مي كند، آموزگار سياسي ملل ديگر مي شود و نظراتي را كه دولت متبوع آن نمي تواند از طريق متعارف و معمول (ديپلماتيك) بيان دارد، در قالب خبر و نظر كه با هزار دوز و بند آنها را در چارچوب ژورناليسم مستقل و حرفه اي قرار مي دهد تبليغ مي كند و به خورد مردمي مي دهد كه آگاهي هاي اندك از چكونگي ژورناليسم حرفه اي و بازي هاي سياسي دارند و ايشان را اصطلاحا شستشوي مغزي مي كند.
از آنجا كه يك رسانه بدون داشتن مخاطب «هيچ» و بي اثر است، بسياري از دولتها پس از آغاز جنك سرد (جنگ رسانه اي طولاني در قرن 20) بر برنامه هاي دروس دوره متوسطه خود «درس آشنايي با رسانه ها» را افزوده اند تا مردمشان از سنين نوجواني رسانه حرفه اي از غير حرفه اي (دولتي، حزبي، تخصصي و رسانه هاي با مقاصدخاص و …) را تشخيص و نيز با هدفهاي رسانه هاي دولتي ساير كشورها كه به زبان آنان برنامه دارند و بازي هاي خبرگزاريهاي اصطلاحا بين المللي و حتي رسانه هايي كه تحت عنوان غير دولتي حرفه اي در سطح جهان عمل مي كنند و در باطن وابستگي هايي دارند آشنا باشند، القائات آنها را تشخيص دهند و توجه نكنند. طبق نظام آموزش وپرورش نوين ايران كه در سال 1346 خورشيدي (1967 ميلادي) برنامه نويسي شد قرار بود كه دبيرستانهاي ما هم چنين برنامه درسي را داشته باشند. دمكراسي در هر تعريف و نوع خود انتشار نشريه عمومي (حرفه اي) از سوي دولتها و سازمانهاي دولتي را رد كرده است. در عرف روزنامه نگاري حرفه اي سازمانهاي دولتي تنها مجاز به انتشار نشريات تخصصي (نشريات با هدف ارتقاء معلومات عمومي و دادن اطلاعات و اندرز در زمينه مربوط ) هستند.
همچنين اين نظريه در حال قوت گرفتن است که وجود نشریات وابسته (وابسته به یک سازمان دولتی و عمومی) در یک کشور که به شكل حرفه اي و عمومي عمل کنند (آگهي تجاري چاپ كنند و تكفروشي داشته باشند)، نشانه مداخله قوای دیگر در قوه چهارم دمکراسی (ژورنالیسم) است. همچنین خريد اين نشريات؛ حاکي از عدم رشد سياسي مخاطبان تلقي مي شود و اين، يک معيار براي سنجش ميزان اطلاعات سياسي يک ملت بشمار مي آيد.
1951 – ترور لياقت علي خان ـ ريشه مسائل پاكستان
لياقت علي خان نخست وزير و وزير دفاع وقت پاكستان در این روز در سال 1951 ” شهید ملت” اعلام شد. وی كه پس از درگذشت محمدعلي جناح رهبري حزب مسلم ليگ را به دست گرفته بود، 16 اكتبر 1951 در يك اجتماع اين حزب در باغ ملي راولپندي به دست يك افغان تبار (پشتون) به نام «سعد اكبر ببرك» از طايفه زدراني هدف دو گلوله قرار گرفت و كشته شد. وي به همانگونه و در همانجا ترور شده بود که 56 سال بعد (27 دسامبر 2007) بي نظير بوتو كشته شد (در باغ ملي راولپندي و در اجتماع مردم). لياقت علي خان نخستين رئيس دولت پاكستان متولد هند و فارغ التحصيل دانشگاه آكسفورد انگلستان و يك انگلوفيل بود. وي که فرزند يک نوّاب (زميندار) پنجابي بود و عنوان «نوّابزاده» داشت در تقسيم هندوستان به دو كشور هند و پاكستان در سال 1947، نقش اساسي داشت كه نحوه تقسيم و روش اين كار، يك مسئله جهاني بوجود آورده است. لياقت علي خان از دهه 1930 از فعالان «مسلم ليگ همه هند» بود كه براي تجزيه هندوستان تلاش مي كرد. وي فردي ضد کمونيست بود و در طول حكومت خود نه تنها از سركوب حزب كمونيست پاكستان خودداري نكرد بلكه به شوروي هم سفر نكرد. طرح كوچانيدن مسلمانان هند به پاكستان كه خالي از دشواري و مسئله سازي نبود از لياقت علي خان بود. پشتونها با وي که بر «خط سال 1893دوراند» صحه گذارده و نيمي از مناطق پشتون نشين افغانستان را ضميمه پاکستان کرده بود دشمني داشتند كه اين خصومت قومي هنوز ادامه دارد و ريشه مسائل وزيرستان و ايالت سرحد از همينجا بوده است. مسئله ايالتهاي پشتون (پاتان نشين) پاکستان تا امروز ادامه داشته و روز به روز وخامت بيشتري مي يابد. طالبان در همين مناطق آموزش نظامي ديده بودند. لياقت علي خان پسر رستم علي خان نوّاب و از آريستوكراتهاي پنجاب كه هنگام مرگ 55 ساله بود در دوم اكتبر سال 1896 به دنيا آمده بود. لياقت علي و پدرش خود را از خاندان «نوشرواني = نوشيرواني هاي پارسي = ساسانيان» مي دانستند كه مطبوعات وقت تهران (احتمالا تحت نفوذ لندن) اين موضوع را بزرگ كرده و اين خانواده را در دل ايرانيان جا انداخته بودند و در نتيجه روابط دولت ايران با دولت لياقت علي خان حسنه بود.
1998 – سرنوشت عبرت آموز پينوشه
18 اكتوبر سال1998 به درخواست قاضي يك دادگاه اسپانيا اوگوستو پينوشه (پينوچت) ديكتاتور سابق كشور شيلي در 82 سالگي در لندن بازداشت خانگي شد. وي متهم به انجام كودتا به خواست و كمك بيگانه بر ضد دولت منتخب مردم (دولت سالوادور آلنده و قتل او)، اختناق، حكومت غيرقانوني با اعمال رعب و وحشت ميان هموطنان، قتل 3 هزار و 197 تن از مردم از جمله چند اسپاتيايي مقيم شيلي در دوران حكومت خود، ناپديدشدن يك هزار و صد و دو تن ديگر، مصادره اموال، اخراج غيرقانوني از كار (اصطلاحا: پاكسازي) و … بود. گرچه پس از مدتي بازداشت، با اعمال نفود دولتهايي كه وي دست نشانده آنان بود، ظاهرا به نام محاكمه و مجازات در كشور خود به جاي استرداد به اسپانيا به شيلي فرستاده شد، ولي در اينجا هم آرامش نداشت و هر روز صداي تظاهرات مردم خشمگين را پشت ديوارها مي شنيد و بر خود مي لرزيد. وي ازسمت سناتوري كه با زور ارتش به او داده شده بود كناره گيري كرد و سرانجام به دليل اين كه بر اثر كهولت، مشاعرش را از دست داده و قادر به دفاع از خود در دادگاه نيست، تعقيب قضايي او معلق شد.
گزارش روز به روز گرفتاري او در سالهاي آخر عمر و ايام ضعف و ناتواني زنگ اخطاري بوده است به كساني كه بر ضد وطن و هموطنان و حقوق آنان اقدام مي كنند و يا اين كه همدست بيگانه بر ضد اراده و خواست مردم خود مي شوند. پينوشه که 25 نوامبر 1915 به دنيا آمده بود دهم دسامبر 2006 در بازداشت خانگي ـ در حالي که به ميزان زياد، مشاعر و حافظه خودرا از دست داده بود در چنان وضعيتي درگذشت.
بحث درباره کارهاي پينوشه که خلاف حقوق بشر اعلام شده بود سبب شد که برخي از انديشمندان پيشنهاد کنند که حتي تصميمات مديران جوامع که مآلا به زيان مردم تمام مي شود جرم عمومي شناخته شود و از آنجاکه که گسترش ارتباط و تداخل سرنوشت ها روز افزون است، احيانا جرم جهاني و عليه بشريت بشمار آيد.
زادروزها
۱۱۳۰ – زادروز تسو شی فیلسوف و دانشپژوه کنفوسیانیسم
۱۸۵۹ – زادروز آنری برگسون فیلسوف وادیب مشهور فرانسوی، برندهٔ جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۲۷
۱۹۲۶ – زادروز چاک بری خواننده، ترانهسرا و گیتاریست آمریکایی، یکی از پیشگامان موسیقی راک اند رول
۱۹۵۶ – زادروز مارتینا ناوراتیلووا تنیس باز اهل چکسلواکی
۱۹۶۰ – زادروز ژان کلود ون دم بازیگر و رزمیکار بلژیکی
۱۹۸۷ – زادروز زک افران بازیگر، خواننده و رقصندهٔ آمریکایی
درگذشتها
۶۲۹ – درگذشت کلوتار دوم پادشاه مروونژی نوستریا و از سال ۶۱۳ تا ۶۲۹ پادشاه همه فرانکها
۱۸۷۱ – درگذشت چارلز ببیج فیلسوف تحلیلگر و ریاضیدان انگلیسی
۱۸۹۳ – درگذشت شارل گونو آهنگساز فرانسوی
۱۹۳۱ – درگذشت توماس ادیسون مخترع آمریکایی
۱۹۳۴ – درگذشت سانتیاگو رامون کاخال زیستشناس و پزشک اسپانیایی، برندهٔ جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی سال ۱۹۰۶
۱۹۵۵ – درگذشت خوزه ارتگا یی گاست فیلسوف لیبرال و نظریهپرداز اسپانیایی، از پیشگامان رنسانس اسپانیا در سده بیستم
*****